مصر بزرگترين كشور اسلامی است كه امواج مواج بيداری اسلامی كاخهای فرعون آن را در هم نورديد و نهال اميد را در حاشيه نيل برافراشت بر همين اساس و با توجه به انتخابات مرحله دوم رياست جمهوری مصر در خصوص آينده سياسی اين كشور و مناسبات خارجیاش با « سيد مرتضی ميری » كارشناس مسائل خاورميانه به گفتگو پرداختهايم كه شرح آن را در زير میخوانيد:
به گمان من نتيجه انتخابات در مصر تغيير را در نظام سياسی اين كشور به همراه خواهد داشت. چرا كه اگر محمد مرسی پيروز دور دوم باشد كه به احتمال فراوان و در صورت عدم وقوع يك كودتا به سود احمد شفيق اينگونه خواهد بود تغييرات در نظام سياسی اين كشور بديهی است و اگر هم آنطور كه عمر سليمان پيشتر گفته بود نظامیها به سود احمد شفيق وارد بازی خطرناك كودتا شوند باز هم شرايط به گذشته باز نخواهد گشت به دو دليل : نخست اينكه افكار عمومی كشور بازگشت به نظام مبارك را نخواهد پذيرفت و دوم اينكه پارلمان مصر با دولت كودتايی مصر همگرايی نخواهد داشت. در نهايت خطر كودتا مصر را تهديد میكند و نمیتوان آن را از نظر دور داشت.
اولويتهای ديپلماتيك حسنی مبارك همگرايی بسيار با غرب به واسطه وابستگی او به قدرتهای غربی به ويژه آمريكا بود. به گمان مصر دولت جديد مصر وابستگی چندانی به غرب نخواهد داشت البته اين به معنی تخاصم دولت جديد با غرب نيست. به گمان من دولت جديد به روابط پاياپای با ساير دولتها از جمله دولتهای غربی میانديشد و تغييرات مورد نظر در روابط ديپلماتيك را به آرامی انجام خواهد داد.
تحولات اخير در خاورميانه سبب وابستگی كمتر حكومتهای درگير به عوامل خارجی و وابستگی بيشتر آنها به مردم خود شده است. اين تغيير سبب تغييرات در اصول ديپلماتيك كشورها شده و در نتيجه منافع ملی بيش از پيش مبنای ديپلماسی آنها میشود . البته همه كشورهای درگير در اين تحولات را نمیتوان با يك فرمول بررسی كرد و تغييرات آنها را يكسان دانست. به طور مثال تونس، ليبی و مصر هريك با اصول متفاوتی سياست خارجی خود را پی ريزی خواهند كرد كه در اين ميان به نظر من مدل مصر و تونس بيش از ليبی به هم نزديك خواهد بود.
پيروزی محمد مرسی و حزب آزادی و عدالت در مصر نمايانگر اين است كه تركيه مدل موفقی در نظر مردم مصر بوده است چرا كه اين حزب همگرايی و قرابت فكری بسياری با حزب عدالت و توسعه تركيه دارد. ميانه روی، كارآمدی و عملگرايی رجب طيب اردوغان و يارانش در اين حزب میتواند الگوی خوبی برای مرسی و دولتش باشد و مصر را از بحران كنونی بدر آورد. با توجه به رابطه نزديك اين دو حزب و حمايت تركيه از نامزد خيرات شاطر و سپس محمد مرسی نشان از اين دارد كه مصر بيشترين روابط را از اين پس با تركيه خواهد داشت كه اين امر به نقش آفرينی بيشتر تركيه در منطقه نيز منجر میشود.
پيروزی اخوان المسلمين سبب میشود اساس روابط مصر و اسرائيل متحول شود اما اين تحول به مرور زمان شكل خواهد گرفت . البته گمان نمیكنم دولت قاهره به دنبال ايجاد تنش در روابط خود با غرب و اسرائيل باشد اما سياست دولت مصر حفظ عزت ملی و اسلامی و در عين حال عدم تنش در روابط خواهد بود. به نظر من دولت برخاسته از حزب عدالت و آزادی ابتدا سعی در شكل گيری روابط خارجی پاياپای خود خواهد بود سپس در تغيير در برخی مفاد معاهده 1979 خواهد بود اما در نهايت برای حفظ امنيت منطقه و مرزهای خود در راستای تشكيل دو دولت مستقل فلسطينی و اسرائيلی خواهد كوشيد.