وقتی بهار را ديديد به ياد معاد باشيد
کد خبر: 2512094
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۲

وقتی بهار را ديديد به ياد معاد باشيد

آيت‌الله‌العظمی جوادی ‌آملی در آخرين جلسه اخلاق سال 1391 به شرح دعای تحويل سال و نوروز پرداخت و گفت: وقتی بهار را ديديد به ياد معاد باشيد.

به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بين‌المللی قرآن(ايكنا)، آيت‌الله‌العظمی جوادی آملی در آخرين جلسه درس اخلاق كه در محل بنياد بين‌المللی علوم وحيانی اسراء و با حضور خيل علاقه‌مندان به معارف الهی برگزار شد به شرح دعای تحويل سال و توضيح تناسب اين دعا با عيد نوروز و تحويل سال پرداخت و گفت: در روايات ما آمده است كه وقتی بهار را ديديد به ياد معاد باشيد. چون در قرآن كريم يكی از نمونه‌های معاد را جريان بهار ذكر می‌كند.
وی بيان كرد: در بهار خدای سبحان دو كار انجام می‌دهد يكی اينكه خوابيده‌ها را بيدار می‌كند و يكی اينكه مرده‌ها را زنده می‌كند. اين درخت‌ها در زمستان خواب‌اند ولی بهار كه شد بيدار می‌شوند، وقتی بيدار شدند اين درخت مواد مرده را به عنوان غذا جذب می‌كند و به صورت خوشه، شاخه و برگ و ميوه در می‌آورد، اين مرده‌ها را زنده می‌كند.
آيت‌الله‌العظمی جوادی آملی با اشاره به كثرت اسمای حسنای خداوند، گفت: خداوند دارای اسما‌ء ‌الحسنای فراوان است گرچه ذات احدی در همه موارد به عنوان يك حقيقتِ يكتا و يگانه و بسيط فعال است لكن اسمای الهی جزء مدبرات عالمند، اسمای خدا الفاظ نيستند، اسمای خدا مفاهيم نيستند، اسمای خدا آن حقايق خارجی‌اند كه اين مفاهيم از آن حقايق حكايت می‌كند و انسان‌های كامل يا فرشته‌ها مظهر آن اسامی هستند.
وی با بيان اين مطلب كه هر كدام از اسماء الهی كاربرد خاصی دارد، بيان كرد: هر اسمی كاربردی دارد در دنيا و در آخرت ما برای درمان بيماری يك بيمار خدا را به اسم «مُميت» و «قهّار» و امثال ذلك نمی‌خوانيم خدا را به اسم محيی و شافی می‌خوانيم با اينكه محيی همان مميت است شافی همان مميت است. اما وقتی خواستيم از ذات اقدس الهی خواسته‌ای داشته باشيم مناسب با آن اسم كه هر اسم، كليدی است برای حقيقتی ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ﴾ ناظر به اين می‌تواند باشد خدا را با آن اسم مخصوص می‌خوانيم و از خدا به بركت آن اسم، رفع نيازهايمان را طلب می‌كنيم كه مفاتيح و كليدهای غيب نزد ذات اقدس الهی است پس هر اسمی خصوصيتی دارد كاربردی دارد.
آيت‌الله‌العظمی جوادی آملی در شرح دعای تحويل سال و توضيح تناسب اين دعا با عيد نوروز و تحويل سال، گفت: جريان «مقلّب القلوب و الأبصار» در قرآن دو جا ذكر شده و هر دو جا مربوط به مسئله معاد و قيامت است يكی اينكه فرمود افراد كافری كه دلهای‌شان را تطهير نكردند آلوده است ما در قيامت دل‌های اينها را زير و رو می‌كنيم ﴿وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ﴾. در آيه نور سوره مباركه نور كه از رجال الهی سخن به ميان می‌آيد می‌فرمايد رجال الهی كسانی‌اند كه ﴿لاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَیْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ﴾ اينها كسانی‌اند كه ﴿یَخَافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾ اينها از روزی می‌ترسند كه دل‌ها زير و رو می‌شود چشم‌ها برگردانده می‌شود و زير و رو می‌شود كه اين هم باز مربوط به مسئله قيامت است.
وی در جمع‌بندی فرمايشات خود اظهار كرد: نتيجه بحث اينكه بهار انسان را به ياد قيامت می‌اندازد و در قيامت اين كارها جزء خطرناك‌ترين كارهايی است كه دامنگير تبهكاران می‌شود و آن تقليب قلوب و تقليب ابصار است در تحويل سال كه بهار است به خدا عرض می‌كنيم. ای خدايی كه دل‌ها را زير و رو می‌كنی. ای خدايی كه چشم‌ها را زير و رو می‌كنی ای خدايی كه شب و روز را مديريت می‌كنی ای خدايی كه سال را به سال ديگر، حال را به حال ديگر تبديل می‌كنی حال ما را به بهترين وجه تبديل كن تا ما گرفتار تقليب قلوب نشويم گرفتار تقليب ابصار نشويم بلكه از احسن الأحوال بهره بگيريم اين عصاره دعاست بر اساس تناسبی كه بين بهار هست(يك) و معاد است(دو) و حوادث تلخ معاد است(سه) اينها كاملاً يادآور جريان معاد است. پس اگر در روايات دارد وقتی بهار آمد به ياد معاد باشيد يكی از راه‌های تذكره معاد همين است كه ما از تقليب قلوب نجات پيدا كنيم از تقليب ابصار نجات پيدا كنيم.
آيت‌الله‌العظمی جوادی ‌آملی در پايان اين فراز از فرمايشات خود با نهی از برخی اعمال ناشايست در چهارشنبه آخر سال با توصيه بر ترك اين رفتارها، گفت: هرگز خدا چيزی را كه داده پس نمی‌گيرد از اول چيزی كه استحقاق نداشتيم داد بعد در مرحله بقا هم چيزی را كه طلبكار نيستيم می‌دهد و هرگز پس نمی‌گيرد مگر اينكه ما خودمان پس بدهيم اين خداست! با اين خدا با اين لطف با اين صفا جز عرض ارادت و بردگی و بندگی چيزی شايسته ما نيست در شأن شما عزيزان، آقايان و بانوان نيست كه ما بگوييم اين چهارشنبه سوری را ابطال كنيد بگوييم به ساير جوان‌ها بگوييد اين كار نه معقول است نه مقبول، كاری است برخلاف عقل، برخلاف نقل، جز ضرر و زيان چيز ديگری ندارد اين همه سنن الهی در عالَم هست اين درختكاری‌ها هست. اين صله رحم‌ها هست، اين ديد و بازديدها هست، اين نشاط‌های معقول و مقبول هست، چرا انسان دست به خطری بزند كه مسئوليت دينی دارد. مسئوليت قانونی دارد خسارت دنيايی دارد خسارت اخروی دارد بی‌خردی يعنی همين, بی‌عقلی يعنی همين! اينها عصاره بخش اول بحث بود.
captcha