به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه آسیای مرکزی، همايش بزرگداشت عارف و شاعر نامی، مولانا جلال الدين محمد بلخی، و محفل مولوی خوانی با حضور علی اصغر شعردوست، سفير جمهوری اسلامی ايران در تاجيكستان، در تالار اتحاديه اتفاق نويسندگان، واقع در شهر دوشنبه، پايتخت جمهوری تاجيكستان برگزار شد.
ميرزا شاهرخ اسراری، وزير فرهنگ اين كشور، مهمان بختی، رئيس اتحاديه نويسندگان تاجيكستان، عبدالحميد صمداف، معاونت محترم اين اتحاديه، ستارزاده رئيس انيستيتوی زبانهای تاجيكستان، جمعی از بزرگان علم و ادب و فرهنگ، اساتيد دانشگاه، شاعران، نويسندگان، دانشجويان، ناشران و اصحاب رسانه در این همایش حضور داشتند.
شعردوست، سفير جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، در اين مراسم طی سخنانی فرا رسيدن اين روز بزرگ را روزی شادی بخش و سرور آفرين خواند كه به نام مولانا و شمس تبريزی زينت يافته است.
وی در ادامه سخنان خود با يادی از شهر تبريز اين شهر را با دربر داشتن يادگاری از تاجيكستان و خجند، همچون انگشتری كه نگين كمال خجندی را در دل دارد توصيف كرد.
سفير جمهوری اسلامی ايران، با اشاره به مقبرهالشعرای تبريز كه با قدمتی 700 ساله آرامگاه بيش از 500 عارف، شاعر، صوفی و مورخ بزرگ است گفت: این خود نشان از مهد علمپرور سرزمين فارس و دانشمندان علمگستر مردمان دانش دوست مشرق زمين دارد و در مقايسه با بزرگترين آرامگاه بزرگان عرصههای ياد شده در كشور فرانسه با قدمت 170 ساله، اين عظمت و بزرگی و نفوذ علمی و فرهنگی مايه افتخار دو ملت ايران و تاجيكستان و ملتهای فارس زبان است.
وی در ادامه افزود: من اميدوارم روزی فرا رسد كه ما مردمان كشورهای همفرهنگ بعد از اين بزرگداشت مولانا جلالالدين را يكجا برگزار کنیم زيرا شايسته است كه كشورهايی مانند ايران، تاجيكستان افغانستان، پاكستان، تركيه و ساير كشورهايی كه از اين سرچشمه فرهنگی بهرهمند هستند با هم و در كنار هم بزرگداشت مشاهير شرق را برگزار كنند.
سفير جمهوری اسلامی ايران، در بيان و توصيف اين عارف و شاعر نامی و وسعت انديشه و فراگير بودن افكار و تعاليم وی در خودشناسی و معرفتپروری خاطر نشان کرد: به واقع كدام شخصيت در عالم اسلام و عرفان توانسته است فراتر از حد و شأن خاص قومی و بومی و بنيانگذاری فرهنگ پرمايه ملی و دينی كه در ايجاد و غنای فرهنگ بشری چنان نقش برجستهای ايفا كند، به طوری كه انديشمندان سراسر عالم را علیرغم همه اختلافات و تفاوتهای صوری، پس از گذشت هفت قرن گرد هم آورد و بر سر خوان او نشاند و هر كدام از ظن خويش يار وی گردند و همچنان در اثبات عظمت مولانا و مثنوی او مینويسند، در حاليكه آن دريای بيكران همچنان غواصانی را میطلبد تا در كرانه عميقتر آن شناگری كنند.
شعردوست، هنر مولانا در مثنوی معنوی برای انعكاس دغدغهها و تضادهای درونی انسان،در هر برهه از زمان، حتی انسان عصر حاضر را ستودنی خواند و از اين كتاب به عنوان اثری ياد كرد كه ندای وحدت انسان را سر میدهد و اگر تضادی در آن ديده میشود، تضاد درونی انسانی است و از اين روست كه میتوان مولانا را نخستين سفير صلح جهان دانست كه همه مردم را فارغ از زبان و رنگ و قوم و نژاد به همدلی دعوت میكند.
وی حكايت مولوی و آثارش را به حكايت بحر و كوزه تعبير نموده و تصريح كردند: وی عارف و فيلسوفی است كه كلمات را از بيان آنچه كه در درون پرتلاطم روحش میگذشت، قاصر و عاجز میدانست روح شيدا و نوينی كه مولانا پس از بيداری بدان دست يافته بود، همسازی چندانی با الفاظ و قوالب كهنه نداشت الفاظ فرسوده و بیجان و قوالب خشك و سخت گفتاری نمیتوانست نمايندة انديشة والای او باشد در سراسر غزليات شورانگيز او به وفور شوريدگی، آزردگی و اعتراض او به قالبهای دشوار و بیجان را میبينيم.
سفير جمهوری اسلامی ایران، از مثنوی و ديوان غزليات مولای بلخ، به عنوان دريايی متلاطم و طوفانی ياد كرد كه آرامش آن زيبا و هيجان آن فتنهانگيز است سرودههايی كه روحی ناآرام و بيقرار و پر از هيجان و نيرو و لبريز از شور و جذبه را منعكس میكند.
علی اصغر شعردوست، زندگی مولانا را شرح جانانه و جنونآميز جوانمردی دانستند كه پيش از آنكه صبح معرفت، از مشرق سرش بر دمد و «شمس» عشق در افق اقبالش طالع شود، زاهدی باترس، سجادهنشينی باوقار، شيخی زيرك، مردهای گريان بود و وقتی در چنگال شيخ گرفتار شد و دولت عشق را نصيب برد، زندهای خندان، عاشقی پَرّان و آفتابی بیسايه شد و اين همه را وامدار آن بود كه دليرانه و كريمانه و فارغ از بندگی و سلطنت و شريعت و ملت، تن به قضای عشق داد و پا در قماری عاشقانه نهاد.
یادآوری میشود، در اين همايش با همکاری وزارت فرهنگ جمهوری تاجيكستان، اتحاديه اتفاق نويسندگان و انتشارات اديب، از آخرين نشر مثنوی معنوی رونمايی شد.