کد خبر: 2611540
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۷
منوچهر محمدی:

پروژه «مخملباف‌سازی» در حال شکل‌گیری است/ سینمای ایران مهندسی فرهنگی ندارد

گروه هنر: تهیه‌کننده «مهمان داریم» با بیان اینکه هنرمندان ما هر اثر اجتماعی که می‌سازند، به سیاه‌نمایی تعبیر می‌شود، گفت: متاسفم که پروژه انگ‌زنی و «مخملباف‌سازی» به شدت در سینمای ایران باب شده است؛ درصورتی که تفکر اسلامی به هیچ وجه موافق چنین رویکردی نیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دومین جلسه از سلسله جلسات نسبت سینمای ایران و منافع ملی با موضوع «سینمای اجتماعی و بازنمایی مصلحانه جامعه» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، علی‌رضا رضاداد مشاور ارشد سازمان سینمایی و دبیر جشنواره فیلم فجر، منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما و محسن یزدی کارشناس سینما، عصر روز گذشته سوم آذرماه در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای این جلسه، منوچهر محمدی تعریف خود را از سینمای اجتماعی چنین بیان کرد: در سینمای ما مهندسی فرهنگی وجود ندارد، زیرا عمق معنای مورد نظر ما در سینما، هنوز از طرف دولت و مجلس تعریف نشده است. این نداشتن استراتژی سبب شد که ما هیچ برنامه‌ای برای اکران‌های بین‌المللی خود نداشته باشیم. همین مسئله حداقل در کشورهای فارسی‌زبان آسیب‌های جدی به همراه دارد، چون می‌توانیم در این حوزه کار فرهنگی کنیم، اما متاسفانه میدان را برای سریال‌های ترکی باز گذاشته‌ایم. این کم‌کاری در شرایطی است که مردم پشت مبانی فکری و فرهنگی خود تمام قد ایستاده‌اند اما این توجه از طرف دولتمردان لحاظ نمی‌شود.

وی افزود: سینما را باید هنری نامید که با تمامی اقشار جامعه در ارتباط است و بر روی رفتارهای جامعه تأثیر مستقیم دارد. با این توضیح سینما معلول شرایط فرهنگی است و آن را نمی‌توان مولد جریانات فرهنگی دانست. با این توضیح اگر سخن از سیاه‌نمایی در سینمای اجتماعی می‌کنیم باید آن را محصول جریان‌های شکل گرفته در اجتماع دانست. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که سینمای ما هنوز این پتانسیل را به دست نیاورده که هنجارساز شود، بنابراین قادر نیست که روی رفتار و کنش افراد جامعه تاثیر بگذارد به همین دلیل برداشت‌های شخصی فیلمسازان در حوزه مسائل اجتماعی را به این دلیل که موافق نظر دولتمردان است را به معنای سیاه‌نمایی تعریف کرد.

در ادامه این جلسه، علی‌رضا رضاداد گفت: سینمای اجتماعی ایران را باید سینمای قابل دفاع دانست که به خواست مخاطبان ما نزدیک است؛ از همین رو این گونه از سینما با برخورداری از زبان نقد می‌خواهد مشکلات پیش روی جامعه را کارشناسی کند. البته این نکته را هم باید متذکر شوم که سینما حتما باید واقعگرا باشد چون اگر می‌خواهد آسیب‌ها را شناسایی کند باید درباره آن غلوآمیز حرف نزند، بلکه آنچه واقعیت است را ترسیم کند.

وی ادامه داد: هنرمندان پیشقراول جریانات فرهنگی هستند و جزء گروه‌های نخبه کشور محسوب می‌شوند ، پس باید به این قشر نگاهی با احترام داشت. برای همین صحیح نیست که از این قشر انتظار داشته باشیم که آن نحوی که مسئولان می‌اندیشند فکر کنند، چون این روش باعث می‌شود سینمای اجتماعی شکلی خنثی به خود گیرد.

حجت‌الاسلام پژمانفر هم در این جلسه تأکید کرد: من با این نگاه که سینماگر را باید به عنوان طبیب جامعه نگاه کرد موافق نیستم. سینما درباره مسائل اجتماعی نباید اشتباه کند به این دلیل است که هنر هفتم نوعی مرجع و الگو است که آنچه ارائه می‌دهد مردم به عنوان یک امر تایید شده می‌پذیرند، پس در حوزه موضوعات اجتماعی این ژانر قادر نیست به هر شکل که می‌خواهد نسخه بپیچد.

وی به توضیح فوق اضافه کرد: به اعتقاد من برای سینمای باید از خرد جمعی بهره بریم تا بتوانیم زوایای پنهان آن را شناسایی کنیم. مطلب دیگر این‌که سینما، هنری همه فهم است که می تواند تمامی اقشار جامعه را تحت تاثیر خود قرار دهد، پس اگر خواهان پرداختن به موضوعات اجتماعی هستیم آن را باید به زبان عامه مردم بیان کنیم نه اینکه تنها قشری خاص، مخاطب ما باشند.

این نماینده مجلس تأکید کرد: سینمای ایران در نظام انقلاب اسلامی فعالیت می‌کند؛ بنابراین باید این هنر صنعت به مردم آرامش و امید دهد، اما ما این ویژگی را در کارهای سینمایی نمی‌بینیم. در همین راستا متأسفانه گرایش به سمت تولیدات خشن داخلی و خارجی زیاد شده است.

محسن یزدی کارشناس این نشست هم درباره موضوع مورد نظر جلسه چنین نظر داد: متاسفانه ما دور سینما یک گارد کشیده‌ایم و توقع داریم هنرمند به آن نحوی که ما می‌خواهیم اثر تولید کند. برای همین هم یک فضای بی‌اعتمادی بین سینماگران و مسئولان به وجود آمده است. این معضل سبب شده که سینمای اجتماعی ما نتواند آنگونه که باید تاثیرگذاری لازم را داشته باشد.

وی یادآور شد: این مهم را باید ذکر کنم که به هیچ وجه موافق آزاد گذاشتن همه جانبه سینماگران نیستم، رویکردی که در هیچ جای دنیا رسم نیست. این موضوع را با ذکر نمونه توضیح می‌دهم. در برخی فیلم‌ها نشان داده می‌شود که در جامعه خیانت و ایدز وجود دارد، اما تنها این مسئله به شکل مایوس کننده مطرح می‌شود. این اتفاق سبب می‌شود این معضلات به نوعی از زشتی‌شان کاسته شود هم این‌که برخی از اقشار مورد هجمه و تمسخر قرار گیرند.

منوچهر محمدی در جواب نقدهای وارد شده به سینما گفت: سینمای ایران در سه دهه گذشته با تمام نقاط ضعف و قوت خود، محصول انقلاب اسلامی است، پس نباید به صورت خودخواسته این سینما را بزنیم. در این میان اگر مشکلی هم وجود دارد، ناشی از ضعف سینما نیست، بلکه به دلیل ضعف در مهندسی فرهنگی است که باید مدیریت فرهنگی در رفع آن بکوشد.

وی تاکید کرد: متاسفم که برخی مواقع اعمال سلیقه‌های خود را به پای اسلام می‌گذاریم در صورتی که برداشت شخصی خود را ارائه می‌دهیم. مطلب دیگر اینکه هیچگاه مدیریت فرهنگی مورد بازخواست قرار نگرفته است، درصورتی که سینما به ویژه ژانر اجتماعی بارها مورد هجمه قرار گرفته است. این وضعیت به نحوی شد که در این حوزه سرداری چون سردار سلیمانی نداشته باشیم و هنرمندانمان سر در لاک خود فرو برند، چون هر کار اجتماعی که انجام دهند، به سیاه‌نمایی تعبیر می‌شود.

این تهیه‌کننده در پایان خاطرنشان کرد: متاسفم که پروژه انگ‌زنی به شدت در سینمای ایران باب شده است و به نوعی پروژه «مخملباف‌سازی» در حال شکل‌گیری است، درصورتی که تفکر اسلامی به هیچ وجه موافق چنین رویکردی نیست و بارها در دستورات دین سفارش شده که به دیگران تهمت و انگ نزنیم.

captcha