کد خبر: 2615871
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۶
به بهانه 16 آذر؛

دانشجو و دانشگاه مطلوب در نگاه امام(ره) چگونه است؟/ دانشگاه‌ها قرآن را از یاد نبرند

گروه سیاسی: «ای حوزه‌‏های علمیه و دانشگاه‌های اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و می‌‏تازند، نجات دهید... تدریس قرآن، در هر رشته‌‏ای از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلای خود قرار دهید».

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) امام خمینی(ره) همواره به دانشجو و دانشگاه با نگاهی مثبت می‌نگریستند و دانشجو را آینده‌ساز مقدرات کشور و عامل پیشرفت مملکت می‌دانستند و از طرفی به دانشجویان ضرورت توجه به تهذیب در کنار علم‌آموزی و خارج شدن از وابستگی به دنیای شرق و غرب با اتکا و اعتماد به خود را یادآور می‌شدند.

لذا لازم است به مناسبت فرارسیدن 16 آذر، روز دانشجو، فرازهایی از سخنان امام خمینی(ره) درباره قشر دانشجو و نهاد دانشگاه را مرور کنیم تا ببینیم دانشگاه‌ تا چه حد در مسیر آرمان‌های رهبر انقلاب طی مسیر کرده است:

«دانشجوها ذخایر این ملت هستند، مقدرات مملکت ما در آتیه به دست دانشجویان امروز است... از دانشگاه‌ها و مدارس ... سعادت ملت‌ها شروع می‏‌شود. دانشگاه‌ها و مدارسند که تمام مقدرات مملکتی را آنها هستند که اداره می‏‌کنند. سعادت یک ملت به دست دانشمندان آن ملت است. دانشمندان ملت اگر انحراف نداشته باشند، استقامت داشته باشند، بر طریق مستقیم باشند ملت هم به طریق مستقیم کشیده می‌‏شود و ملت هم سعادتمند می‌‏شود و اگر خدای نخواسته انحرافاتی در دانشگاه‌ها در دانشکده‏‌ها، در مدارس قدیمه، در مدارس جدیده انحرافاتی پیدا بشود، از آنجاست که انحراف ملت پیدا می‌‏شود».(23/2/1358)

در سخنرانی دیگری حضرت امام(ره) نکاتی را به دانشجویان به ویژه در زمینه حفظ وحدت و مبارزه با ضد انقلاب یادآور می‌شوند که بدین شرح است:

«1- آنچه کراراً تذکر داده‏‌ام، و رمز پیروزی است؛ اتحاد گروه‌های دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی ـ ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند، و شما جوانان عزیز را ـ که امید کشور هستید و سعادت و ترقی میهن بسته به فعالیت شماست ـ به تباهی بکشند و نگذارند در راه تعالی کشور قدم بردارید، و به علم و ادب ـ که مایۀ پیشرفت و رهایی از استعمار و استثمار نو و کهنه است ـ اشتغال پیدا کنید. و باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمۀ تمام بدبختی‌ها و اسارت‌هاست. ممکن است عناصر فاسدی در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامه‏‌ای حساب‌شده تفرقه‏‌افکنی کنند. لازم است با هوشیاری آنان را شناسایی کنید و بشناسانید، که جوانان عزیز ما از توطئه آنان مطّلع شوند، و در راه خنثی نمودن آن کوشا شوند.

2- باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته‏‌های مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندی‌های میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. مع‏‌ا‌لاسف در دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت ما آن کنند که دستش برای هر چیز پیش دیگران دراز باشد. شما عزیزان کوشش کنید که از این وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورید و از نیروی انسانی و ایمانی خودتان غافل نباشید، و از اتّکال به اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید و از هیاهوی غرب و غرب‌زدگان نهراسید که خداوند متعال با شماست.

3- اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است؛ و از آزادی بیان و قلم نمی‏‌هراسد، و از طرح مکتب‌های دیگر، که انحراف آنها در محیط خود آن مکتب‌ها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد. شما دانشجویان محترم! نباید با پیروان مکتب‌های دیگر با خشونت و شدت، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید. خود با آنان به بحث و گفت‌وگو برخیزید، و از دانشمندان اسلامی دعوت کنید با آنان در بحث بنشینند، تا تهی بودن دست آنان ثابت شود. و اگر آنان با جنجال و هیاهو با شما مواجه شدند، از آنان اعراض کنید؛ و با خونسردی بگذرید که یکی از نقشه‏‌های آنها آن است که شما را به درگیری بکشند و از آن استفادۀ غیرمشروع کنند. ما با آزادی و منطق موافق، ولی اگر توطئه و خرابکاری باشد، تکلیف دیگری داریم. و از خداوند متعال خواستارم که کار به آنجا نکشد».(31/6/1358)

همچنین امام(ره) در سخنانی دیگر خطاب به دانشجویان می‌فرمایند:

«مبدأ همۀ خیرات و مبدأ همۀ ترقیاتی که برای یک مملکت هست، چه در جهت مادیت و چه در جهت معنویت این است که ایمان در کار باشد. باید شما(دانشجویان) و ما (روحانیت) دست به هم بدهیم برای قشر آتیه که اینها مقدرات مملکت دستشان است، ایمان ایجاد کنیم. شما از دانشگاه مؤمن بیرون بدهید؛ ما از مدرسه‏‌ها مؤمن بیرون بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده ندارد. البته مؤمن تنها هم مؤثر خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم مؤمن هستند. اما عالِم وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از آن طرف به باد دادن یک کشور است. بنابراین، یک بار سنگینی به عهدۀ ما و شماست و این بار سنگین که به عهدۀ ما و شماست اگر چنانچه درست راه بردیم و به آن شغلی که داشتیم درست عمل کردیم و در کنار علم ایمان را هم تقویت کردیم و برنامه‏‌ها، برنامه‏‌های سابق نباشد و یک تحول در برنامه‏‌ها پیدا بشود و کوشش کنید که برنامه‏‌هایی که برای عقب نگه‏داشتن ما بوده است این برنامه‏‌ها تغییر کند؛ البته در موقعش ما کوشش می‏‌کنیم؛ اما شما الآن باید کوشش بکنید. برنامه‏‌هایی که دیگران برای ما درست کردند ما نباید زیر بار آن برویم. ما باید تغییرش بدهیم. تحول می‏‌خواهد».(3/3/1358)

« باید از حوزه‏‌های علمیه یک عالِمی به تمام معنا متعهد بیرون بیاید، و مرکز ساخت انسان باشد؛ و دانشگاه هم مرکز ساخت انسان. ما انسان دانشگاهی می‏خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون داد از خودش، انسان حاضر نمی‏‌شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی‏‌شود که تحت ذلّت برود و اسارت. آنها هم از انسان می‏‌ترسند».(27/9/1359) 

در جایی دیگر امام(ره) در تبیین تفاوت‌های دانشگاه غربی و اسلامی می‌فرمایند:

«فرق بین دانشگاههاى غربى و دانشگاههاى اسلامى باید در آن طرحى باشد که اسلام براى دانشگاه‌ها طرح مى کند. دانشگاههاى غربى- به هر مرتبه اى هم که برسند- طبیعت را ادراک مى کنند، طبیعت را مهار نمى کنند براى معنویت. اسلام به علوم طبیعى نظر استقلالى ندارد. تمام علوم طبیعى- به هر مرتبه اى که برسند- باز آن چیزى که اسلام مى خواهد نیست. اسلام طبیعت را مهار مى کند براى واقعیت؛ و همه را رو به وحدت و توحید مى برد. تمام علومى که شما اسم مى برید و از دانشگاههاى خارجى تعریف مى کنید- و تعریف هم دارد- این‌ها یک ورق از عالم است؛ آن هم یک ورق نازل‌تر از همه اوراق. عالَم، از مبدأ خیر مطلق تا منتها الیه، یک موجودى است که حَظِ طبیعى اش یک موجود بسیار نازل است؛ و جمیع علوم طبیعى در قبال علوم الهى بسیار نازل است؛ چنانکه تمام موجودات طبیعى در مقابل موجودات الهى بسیار نازل هستند. فرق مابین اسلام و سایر مکتبها- نه مکتبهاى توحیدى را عرض نمى کنم- بین مکتب توحیدى و سایر مکتب‌ها، که بزرگترینش اسلام است، این است که اسلام در همین طبیعت یک معناى دیگرى مى خواهد، در همین طب یک معناى دیگرى مى خواهد، در همین هندسه یک معناى دیگرى را مى خواهد، در همین ستاره شناسى یک معناى دیگرى مى خواهد….. کسى که مطالعه کند در قرآن شریف این معنا را، مى بیند که جمیع علوم طبیعى جنبه معنوى آن در قرآن مطرح است نه جنبه طبیعى آن. تمام تعقلاتى که در قرآن واقع شده است و امر به تعقل، امر به اینکه محسوس را به عالم تعقل ببرید و عالم تعقل؛ عالمى است که اصالت دارد و این طبیعت، یک شبحى است از عالم». (13/4/1358)

امام(ره) در سخنرانی دیگر بر ضرورت حرکت دانشگاه‌ها به سمت معنویت تأکید می‌کنند و می‌فرمایند:

«دانشگاه را باید شما روبه خدا ببرید، رو به معنویت ببرید و همه درس‌ها هم خوانده بشود، همه درس‌ها هم براى خدا خوانده بشود. اگر این را توانستید که شما براى این کار بروید و این کار را بکنید، در کارتان موفقید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به مقصدتان». (19/9/1364)

همچنین امام(ره) در بخشی از پیام برای کنگره عظیم حج و مراسم برائت از مشرکین بر ضرورت توجه به قرآن از سوی علما و دانشگاهیان تأکید می‌کنند و می‌فرمایند:

«هان ای حوزه‌‏های علمیه و دانشگاه‌های اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و می‌‏تازند، نجات دهید. و اینجانب از روی جد، نه تعارف معمولی، می‏‌گویم از عمر به باد رفتۀ خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم. و شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزه‌‏ها و دانشگاه‌ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشته‌‏ای از آن را مَحطّ نظر(مورد توجه) و مقصد اعلای خود قرار دهید. مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کرده‏‌ها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.(16/5/1365)

captcha