حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدجواد نجفی، معاون پژوهشی جامعةالمصطفی(ص) العالمیة تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با بیان اینکه دین پیامبر اسلام یک دین انحصاری نیست، بلکه مربوط به کل بشر است، گفت: مسلمانان نزدیکترین افراد به این دین هستند وگرنه پیامبر(ص) در یک گروه خاصی منحصر نمی شود.
وی افزود: در واقع همه ادیان راهی برای هدایت بشر بودند و همه آنها میتوانستند به بشر برای اینکه به کمال برسد کمک کنند؛ لیکن برخی از ادیان که قبل از پیغمبر(ص) بودند و خودشان هم بشارت به آمدن پیامبر(ص) داده بودند، در مراحلی به وسیله افرادی از ماهیت خودشان تحریف شدند و از خودشان فاصله گرفتهاند. خود آنها نیز گفته بودند که فرد جدیدی خواهد آمد.
تفاوت ادیان به تناسب رشد بشر
این مدرس حوزه عنوان کرد: به تناسب رشد بشر به نظر می آید که این ادیان هم متفاوت میشود. در زمان اسلام، بشر به بالاترین رشد خودش رسید و دینی آمد که از آن به بعد تمام خواستههای مردم را پاسخ میداد؛ لذا می توانیم نتیجه بگیریم که دینی است اولاً برای همه بشریت و در همه مقاطع؛ یعنی یک مقطع زمانی خاص نبوده است که بگوییم بشریت هزار و چهارصد سال قبل یا بشریت الان.
حجتالاسلام نجفی با بیان اینکه حال این سؤال مطرح می شود که آیا این دینی که ادعا میشود با ادیان دیگر متفاوت است توانسته همه خواستهها و همه نیازهای بشر را پاسخ دهد یا خیر؟ گفت: در اینجا یک دیدگاهی است که میگوید بله دین اسلام به عنوان یک دین بشری و نه فقط مختص قشر خاص به نیازها پاسخ می دهد. آیات قرآن مخاطبش را همه مردم قرار داده و بعد مفاهیم را به همه مردم متصل کرده؛ مثلا مفهوم حیات، مفهوم موت، زندگی و مرگ؛ این ها مفاهیمی است که بین بشر است و فرقی نمیکند شخص دین داشته باشد یا نداشته باشد، حیات و موت برای او هست و آموزههای دین اسلام به همه این مطالب توجه دارد. برای مثال در مورد کوهها، اینجا مخاطب انسانها نیستند مخاطب غیر انسانها هستند. در سرنوشت کوه، دریا، منظومه و ... به دین توجه دارد. نشان می دهد حتی در برخی از آیات قرآن مخاطب آن بشر نیست، مخاطب آن تمام جنبندگان است.
وی افزود: خداوند می فرماید: «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا»، «دَآبَّةٍ» یعنی جنبنده، یعنی آن مورچه و هر چیزی که تکان میخورد. وقتی خداوند می فرماید ای مورچه تو هم رزقت بر خداست، اینجا درست است که می خواهد انسان را متوجه کند اما مخاطب انسان نیست یا وقتی میگوید چگونه این کوهها به وجود آمدهاند و چگونه از بین خواهند رفت، این دیگر ربطی به بشر ندارد. این دیگر مسلمانان مخاطب نیستند.
هر انسانی مخاطب قرآن است
حجت الاسلام نجفی عنوان کرد: قرآن شفا و رحمت برای مردم است. وقتی در آیه ای شفا قرار داده شده لازم نیست مسلمان باشد تا اثر کند؛ هر انسانی مخاطب قرآن است. پس دین، یک دین کامل و جامع است، مربوط به همه است. زمان و مکان هم ندارد اما یک نکته ای اینجا وجود دارد. سؤال می شود که آیا همه مطالب ما در قرآن هست؟ پاسخ این است که نه، قرآن همه مطالب را در چارچوب یک قالب کلی ارائه کرده است. دین اسلام همه را در قالب یک چارچوب کلی آورده است. توضیحات آن گاهی زمان میبرد.
وی با ذکر مثالی، اظهار کرد: به مسئله خلقت انسان توجه کنید. این روزها علم میگوید بشر چگونه به وجود میآید و در دوران جنینی چه طور کامل میشود. آیات قرآن را در این رابطه بخوانید توضیح می دهد که در ابتدا چه هست، بعد به چه چیزی تبدیل میشود بعد در چه زمانی روح در آن دمیده میشود. تمام اینها در قرآن است و یک چیزهایی هم هست که علمش نزد ما نیست. اگر از نگاه علمی و نه از نگاه جامعه شناسی، اقتصادی و ... به قرآن نگاه کنیم، می بینیم که بحث های علمی در قرآن آورده شده است.
این مدرس حوزه ضمن تصریح اینکه اسلام، یک دینی است که از سوی پیغمبرش با آموزههای نو در قالب کلی ارائه شده و هر آن چه که برای سعادت بشر لازم است در این قالب کلی هست، گفت: پیغمبر دو جور مسئله داشتند؛ یک جور که اساس دین به ایشان می گفت چه کار انجام دهد و یکسری مسائل هم مطالبی بوده مستقیم اشاره نشده بوده، آنجا پیغمبر(ص) راه مشورت را انتخاب میکند. این در قصه غزوه های پیغمبر مشهود است و همه مطلع هستند. خداوند می فرماید مشورت کن؛ لذا پیغمبر(ص) به سراغ اصحاب میآید. پیغمبر(ص) هیچ گاه مشورت با دیگران را کنار نمیگذاشت. یکی از ویژگی هایی است که در پیغمبر ما وجود دارد. اگر در جایی دیدیم دستور دینی وجود ندارد، مشورت کنیم. این کار بسیار خوبی است که ما مسلمانان می توانیم آن را انجام دهیم.
اسلام منحصر به زمان نیست
وی افزود: در واقع دین اسلام، یک دین جامع برای بشر است و برای زمان خاصی نیست. سؤالی ممکن است مطرح شود و آن اینکه در دنیا که نگاه میکنید همه احساس میکنند پیغمبر مال آدم هایی است که دنباله روی او هستند در صورتی که این راهی است که دیگران برای اینکه پیغمبر(ص) را محدود کنند، استفاده می کنند.
حجت الاسلام نجفی با اشاره به تکالیف مسلمان، گفت: یکی از تکالیف ما به عنوان مسلمان این است که پیغمبر را به دیگران بشناسانیم. درست است که مسلمانان خیلی نزدیک به پیامبر(ص) هستند و گاهی مصداق کامل پیروی فرمایشات ایشان هستند ولی این دین محدود به مسلمانان نیست. این دین برای همه بشر است. آنها می گویند این قرآن و این پیغمبر(ص) برای مسلمانان است اما ما باید بگوییم پیغمبر(ص) و قرآن برای همه بشریت است. این را از آیات قرآن و از روش و کارهای پیغمبر(ص) می گوییم.
پیمان «حلف الفضول»
وی اظهار کرد: نکته این است که آیا پیغمبر(ص) کاری غیر از دین اسلام انجام داده است، بله قبل از اینکه ایشان به پیغمبری مبعوث شود آدم هایی که به مکه میآمدند مورد ظلم و ستم قرار می گرفتند. عدهای از جوانمردان و غیرتمندان آنجا آمدند گفتند که برای اینکه مردم که می خواهند به مکه بیایند را حفاظت کنیم پیمان ببندیم و کسانی که به اینها ظلم می کنند را در مقابلشان بایستیم. این قبل از اسلام است. پیمانی بسته شده به نام «حلف الفضول»، یعنی قسم نامه عدهای که با هم تعهد کردند اگر کسی مورد ظلم قرار گرفت پیغمبر و آن آدم ها در این قصه وارد شوند و به آن مظلوم کمک کنند. این نشان نمیدهد که مربوط به دین اسلام باشد. پیغمبر(ص) بعد از رسالتشان هم به آن پیمانی که بین کفار بسته شده بود، متعهد بودند.
این عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) عنوان کرد: این نشان میدهد که دستوراتی که ما داریم دستوراتی نیست که صرفاً مربوط به بعد از اسلام باشد. مطالبی که مورد توجه پیغمبر(ص) بود، مطالب بشری بود. دین ما، یک دین محدود نیست. کتاب و این پیغمبر محدود به مسلمانان نیستند. مسلمانان به خاطر نزدیکی، عمل کردن، پیروی و تبعیت از دین نزدیکترین انسانها به آن حضرت هستیم؛ اما مخاطب پیغمبر(ص) همه مردم هستند. مثلاً در قرآن در مورد حضرت مریم(س) توضیح داده شده که می بینیم خیلی قشنگتر از مریمی که آنها توضیح می دهند، در قرآن توضیح داده شده است. در واقع پیغمبری آمد با این ویژگیها که این دین گفته میشود مسلمان از زمانی این دین درست است که گفته می شود مسلمان ولی در زمانی این دین ظاهر شد که آدم ها به مرحله رشد کامل رسیده بودند و توان انجام تکالیف مرتبط با دین اسلام را داشتند.
دستورات دینی پیامبر(ص)
حجت الاسلام نجفی با اشاره به ویژگیهای پیغمبر(ص)، گفت: در مورد پیغمبر(ص) مطالب زیادی داریم که ما مسلمانان می توانیم روی آن ها تمرکز کنیم. اول اینکه پیغمبر(ص) از بیکاری خوشش نمیآمد. ما می توانیم این را سرلوحه کارمان قرار بدهیم. آن حضرت می فرمودند: خدایا از کسالت، بی نشاطی، سستی، تنبلی و زبونی به تو پناه میبرم. پیغمبر(ص) مسلمانان را به کار کردن تشویق میکرد.
وی افزود: پیغمبر ما به محمد امین شهرت پیدا کرده بود؛ این فرای مسئله دینی بود. آن آدم هایی که به آن حضرت مراجعه می کردند همه دیندار نبودند. وقتی پیغمبر ما بعد از مدتی که در مکه بودند در سال 18 به مدینه آمدند، به امیرمؤمنان(ع) گفتند شما در مکه باشید این امانتی که مردم به من دادهاند را برگردانید. این امانت ها مربوط به زمان قبل از پیغمبری نبود، بعد هم ادامه داشته است.
این مدرس دانشگاه گفت: نکته دیگر این که پیغمبر به بوی خوش خیلی علاقه داشتند. حتی در بعضی از جاها داریم که ایشان از خوبی های زندگیشان عطر و بوی خوش مطرح میشد. به دوستان و یارانشان تأکید میکردند که استفاده کنند حتی در بعضی از روایات داریم که ایشان فرمودند من در دنیا به سه چیز علاقه دارم، که یکی از آنها عطر است. همیشه لباس های تمیز میپوشیدند نه اینکه لباس نو بپوشند. همان چیزی که به تن میکردند همیشه تمیز بود.
وی ادامه داد: از صفات دیگر پیغمبر(ص) این بود که با مردم مهربان بودند. گشاده رو بودند، سلام بر بچهها را مقدم میشمردند. هیچ وقت زمانی که با کسی صحبت میکردند پاهایشان را دراز نمیکردند، مؤدب مینشستند. یک ویژگی که پیغمبر(ص) داشتند و ما هم می توانیم داشته باشیم اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی دیدند به سراغش می رفتند، اگر مریض بود به عیادتش میرفتند. پیغمبر دارای گذشت بودند. یکی دیگر از ویژگی های پیغمبر(ص) این بود که همه ایام ماه رمضان در خانه بودند و اواخر آن را به مسجد میرفتند و اعتکاف می کردند. غذای ساده میخوردند و ساده حرکت میکردند. طوری رفتار نمی کردند که بخواهد ابهت، مرکب و ... ایشان، دیگران را وادار به آوردن ایمان کند.
وی با بیان اینکه پیامبر(ص) در کاری که از طرف خدا دستوری نرسیده بود مشورت می کردند، گفت: پیغمبر خیلی منظم بود. یکی از کارهایی که آن حضرت انجام می داد و ما هم می توانیم انجام دهیم امر به معروف و نهی از منکر است. اما ما اشتباه می کنیم. پیغمبر(ص) نقاط جهل ما را می گفتند یعنی به آن مفهومی که ما نداریم اشاره می کردند، ولی ما فرد را محکوم می کنیم، تو چرا این کار را انجام دادی. پیغمبر می گفت این نقطه ضعفی در شماست. خود شما شخصیتت یک طرف دیگر است، این کار یک طرف دیگر است.
برخورد آسان برای تبلیغ اسلام
حجت الاسلام نجفی اظهار کرد: رسول الله(ص) در تبلیغ اسلام خیلی آسان برخورد می کردند و سخت گیر نبودند. شهید مطهری در کتاب داستان راستان به ماجرایی اشاره میکند. قصه ای مربوط به شخصی است که مسلمان نبوده است. این شخص پیغمبر را دوست داشت ولی دین نداشت. هر روز که می خواست به سر کار برود در جایی که پیغمبر حضور داشت، می رفت و پیغمبر را مشاهده می کرد و بعد به سر کار می رفت. پیغمبر توجه داشتند و می دانستند که این شخص برای دیدنشان می آید و وقتی می آمد و بین جمعیت خودش را بلند می کرد که پیغمبر را ببیند، پیغمبر نیز نیم خیز می شدند که او بتواند آن حضرت را ببیند. روزهایی که پیامبر را نمی دید دلش به کار نمی رفت یادش می آمد که پیغمبر را ندیده است، می آمد ایشان را می دید و دوباره برمی گشت.
وی ادامه داد: این شخص چند روزی نیامد. پیغمبر پرس و جو کرد و پرسید که رفیق ما کجاست، عده ای گفتند که او در بازار روغن فروش ها کار می کرده است. پیغمبر(ص) به دیدنش می روند، میبینند که مغازه بسته شده است و آن شخص فوت کرده است. پیغمبر(ص) ناراحت می شوند. همسایه ها می گویند شما چرا ناراحت می شوید با اینکه او دین نداشت. پیغمبر(ص) می فرمایند: به خاطر علاقه ای که به من داشت خداوند صفات زشتش را آمرزیده است و از سر تقصیرات او گذشت. ارتباط قلبی با پیغمبر(ص) باعث می شود چون این آدم می توانسته به این راه بیاید، استعدادش را داشته؛ ولو اینکه اظهار نکرده است، پیغمبر(ص) نوید می دهد که این آدم همه گناهانش پاک شد.
تحرک در تبلیغ دین
حجت الاسلام نجفی اظهار کرد: پیغمبر(ص) بر اساس بشارت و خبر خوش، آدم ها را جلو می برد، می فرمود: امید داشته باشید. اما ما بر عکسش هستیم که فرد را تلف شده در نظر می گیریم. پیغمبر(ص) در تبلیغ اسلام تحرک داشت. در جای خودش نمی نشست تا اتفاقی بیفتد. به علم و سواد خیلی علاقه داشت تشویق می کرد. خلق و خوی خیلی عالی داشتند و از همه مهم تر این که پیغمبر گفتار و رفتارشان مطابقت داشت. مشی آن حضرت مبارزه با ظلم و عملش هم همین بود. ما مسلمانان اگر این را سرلوحه قرار دهیم، نگاه غیر مسلمانان به ما بسیار تغییر خواهد کرد.