مرتضی کریمینیا، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث در دانشنامه جهان اسلام و بنیاد دایرةالمعارف اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با کتابی که از ایشان به تازگی منتشر شده است، اظهار کرد: آخرین کتابی که از من منتشر شده، کتابی است با عنوان «فرهنگ نحوی ساختارهای قرآن کریم» که اخیراً از سوی انتشارات هرمس منتشر شده است.
وی افزود: این کتاب حاصل کارهایی است که من در حدود 20 سال پیش در مورد ساختارهای نحوی قرآن انجام دادم؛ یعنی در مورد دستور زبانها و ساختارهای ادبی قرآن و سعی کردم برای هر بحث و قاعده دستوری یا نحوی در زبان عربی که در قرآن به کار رفته است، تمام شواهدی که در متن قرآن وجود دارد را برای آن ساختار و آن قاعده استخراج کنم.
این مدرس دانشگاه گفت: کتاب بعد از استخراج و بیرون کشیدن این شواهد بهصورت یک فرهنگ چاپ شده و اثری است که وقتی به آن مراجعه میکنید، بهصورت موضوعی یا الفبایی میتوانید ذیل هر قاعده تمام شواهد قاعده را یکجا در کل آیات قرآن پیدا کنید.
وی افزود: بهطور مثال یک بحث نحوی مسئله مفعول مطلق است. ما میدانیم در زبان عربی چیزی به نام مفعول مطلق وجود دارد. کسی که مفعول مطلق را در دوره دانشجویی یا آموزش حوزوی در زبان عربی یاد میگیرد، چند مثال هم چه در قرآن و چه در موارد دیگر به او یاد میدهند، اما این کتاب به او کمک میکند که تمام مثالهای قرآنی از مفعول مطلق را یکجا با هم ببیند و تفاوتها و شباهتهای آنها را با هم مقایسه کند. همینطور استادی که میخواهد این بخش یا هر قاعده دیگری را درس بدهد این توانایی را خواهد داشت که برای شاگرد خود با استفاده از کتاب، تمامی مثالهای قرآنی آن بحث را بدون افتادن حتی یک شاهد از دست، همه را یکجا ببیند. خاصیت این کتاب چنین چیزی هست.
کریمینیا اظهار کرد: البته قواعد و مباحث گرامری در زبان عربی و هر زبان دیگری، محدود نیستند؛ بعضی از قواعد خیلی عمومی هستند و دایره بسیار بزرگی را در بر می گیرند، شواهد قرآنیشان هم خیلی زیاد است و باعث میشد کتاب چند جلد شود. من سعی کردم قاعدهای که همه میدانند و همه جای قرآن شواهدش را میشود پیدا کرد را در این کتاب نگنجانم. قواعدی که تعداد مثالهایش بین 10 تا 200 و 250 تا هست و پرکاربرد و مهم برای یادگیری ساختارهای عربی و قرآنی است و خیلی تأثیرگذار است، آن ها را در این کتاب آوردم؛ لذا قواعدی که من انتخاب کردم گزینشی هستند.
وی عنوان کرد: تمام قواعد نحو و شواهد را هیچ کس نمیتواند در یک کتاب بگنجاند، من هم طبیعتاً چنین قصدی نداشتم. این کتاب بعد از چند سال که در مراحل انجام کارها بود، اخیراً از سوی انتشارات هرمس بهصورت یک فرهنگ چاپ شد.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به دلایل نگارش این کتاب و خلأیی که پر میکند، گفت: جای این کتاب در زبان عربی و در آموزش زبان قرآن خالی بود، ولی من اینکار را در دورهای که خودم در حوزه علمیه نحو یاد میگرفتم، شروع کردم، چون به نحو علاقه داشتم؛ اما یادداشتهایم را کنار گذاشتم تا 20 سال بعد و الان. آن زمان وقتی نحو میخواندم، دلم میخواست تمام مثالها را یکجا در قرآن ببینم و تسلطم بر قرآن بیشتر شود و به همین دلیل سراغ این کار رفتم.
وی افزود: الان تنها به قصد اینکه یک دانشجو، متعلم و طلبهای که در رشته الهیات میخواهد زبان عربی و قرآنی را بهتر بیاموزد و آن خلأ، نقص و یا دلخواهی که من آن زمان داشتم را بتواند به دست بیاورد، خواستم این کتاب منتشر شود که برای آنها هم مفید باشد و بتوانند مطالعه کنند. نمونه مشابه آن را در زبان فارسی و عربی به این شکل نه، اما در شکلهای دیگر داریم. تقریباً هیچ کدامشان قصد این را نداشتند که تمام شواهد را ـ روی کلمه تمام تأکید میکنم ـ یکجا کنار هم گردآوری کنند.