کد خبر: 2726875
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۳
حسین هوشنگی:

نسبت اخلاق و فرهنگ در ادیان امروز یک مسئله جهانی است

گروه اندیشه: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: مسئله اخلاق و فرهنگ و نسبت ‌آن‌ها با دین اختصاص به مسلمانان ندارد و در حال حاضر یک الان مسئله جهانی است.

حسین هوشنگی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، با تأکید بر ضرورت پرداختن به مسائل مبتلا به جامعه، گفت: بحث جایگاه اخلاق در دین و به خصوص بحث فرهنگ و نسبت آن با دین و اخلاق از مسائل خیلی مهم است و پرداختن به آن بسیار ضروری است.
وی افزود: اینکه در همایش‌هایی که با این موضوعات برگزار می‌شود، مباحث چگونه پیش برود و چه نتایجی به‌دنبال داشته باشد، بحث دیگری است؛ ولی اصل برگزاری همایش‌ها اهمیت بسیاری دارد به‌ویژه که بین‌المللی نیز باشد و اساتیدی هم از غرب و کشورهای دیگر بیایند. در تعامل دیدگاه‌ها ما می‌توانیم ان‌شاءالله به نتایج خوبی برسیم.
این مدرس دانشگاه در تبیین معنا و محتوای فلسفه دین اظهار کرد: در مواردی چون روی بحث فلسفه دین صحبت می‌شود در واقع یک مقدار فراتر از یک دین خاص بحث می‌شود. حتی بحث‌هایی که مثلا راجع به علامه طباطبایی هست. در واقع در آن‌ها یک دیدگاه‌های فلسفی بررسی می‌شود که در واقع گستره دین و حداکثر ادیان ابراهیمی به‌طور کلی مد نظر هست.
وی ادامه داد: واقعاً الان مسئله اخلاق و فرهنگ ـ که فرهنگ بیانگر یک نوع بحث کثرت و تغییرپذیری هم هست و تفاوت و تمایز در فرهنگ به رسمیت شناخته می‌شود ـ در واقع این بحث‌ها عمومی‌تر از بحث‌هایی است که صرفاً در یک دین خاص مطرح شود و به‌عنوان یک حقیقت کلی و جامع مشترک میان ادیان گوناگون در حال حاضر محل توجه است. مسئله اخلاق و فرهنگ و نسبت ‌آن‌ها با دین اختصاص به مسلمانان ندارد و در حال حاضر الان یک مسئله جهانی است.
هوشنگی در پاسخ به این پرسش که چرا در فلسفه تشکیک حتی به وجود خدا جایز شمرده می‌شود، عنوان کرد: در بحث‌های فلسفی می‌گوییم که باید برای خداوند برهان آورد و آن را بدیهی نمی‌دانیم. وقتی برهان آوردیم، در واقع پیش از مرحله برهان ولو تصنعی یا تحکمی خودت را باید بگذاری در موضع شک. مثلاً من نمی دانم این الف و ب هست یا نه، بعد دلیل و استدلال بیاوری و به میزان قوت استدلالت به آن نتیجه استدلالت پایبند باشی.
وی گفت: در فلسفه اسلامی و در عموم فلسفه‌های غربی در نهایت به وجود خدا می‌رسند. اگر در یک بحثی هم در آن خصوص تردیدی شده به این دلیل است که در قالب فلسفه دین صحبت می‌شود. فلسفه دین متفاوت از کلام است. در کلام همین پیش‌فرض وجود دارد. شما حقایقی را محفوظ می‌گیری، مثلاً حقایق یک دین خاص یا ادیان عمومی و وجود خدا و قیامت را، بعد در آن چارچوب بحث می‌کنی؛ اما در فلسفه دین، رویکرد فلسفی و بدون پیش فرض مدنظر است و ممکن است فردی هم از آن موضع مباحثی را مطرح کند.
هوشنگی در پاسخ به این پرسش که چرا در مباحث فلسفه دین بیشتر از اینکه به آیات قرآن استناد شود به سخنان فیلسوفان استناد می‌شود، اظهار کرد: در قالب فلسفه دین، بحث‌ها در فلسفه کانت، جایگاه نیچه و مانند اینهاست؛ لذا خود به خود با استناد به آن‌ها بحث می‌شود، ولی مباحثی نیز هست مانند بحث کلام که می‌خواهد بگوید اساس همه چیز توحید است. به‌طور مثال در این باره صحبت می‌شود که در واقع علامه طباطبایی اخلاقش را بر اساس توحید بنا کرده است.

captcha