به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در جهان اسلام و بخصوص منطقه پرتلاطم خاورمیانه یکی از زمینههای همکاریهای مشترک و از راههای کاهش مشکلات در میان کشورهای اسلامی، افزایش همکاریهای اقتصادی میان آنهاست. این همکاریها دارای اهداف مختلفی از جمله کاهش مشکلات در دیگر عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در میان کشورهای مسلمان در سایه تشکیل بازار مشترک اقتصادی است.
تشکیل بازار مشترک اسلامی، ایدهای است که از گذشته در میان متفکران مسلمان مطرح بوده است و در سالهای اخیر با تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی قوت بیشتری به خود گرفته است. با وجود منابع طبیعی فراوانی که در کشورهای اسلامی وجود دارد قطعا تشکیل این بازار میتواند جهان اسلام را به یک قطب مهم اقتصادی تبدیل کند اما همانگونه که عنوان شد در جهان اسلام و مخصوصا در منطقه خاورمیانه مشکلات فراوانی از جمله جنگهای ایدئولوژیک و درگیریهای قومی و مذهبی وجود دارد که از جمله موانع مهم تشکیل این بازار بوده است اما با وجود این مشکلات هنوز تشکیل این بازار به فراموشی سپرده نشده و اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت کشورمان، دوباره از لزوم تشکیل بازار مشترک اسلامی سخن گفتند. برای بررسی بیشتر این موضوع و مکانیزمها، مزایا، موانع و اهداف تشکیل بازار مشترک اسلامی، با محمدجواد توکلی، عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میآید:
ایکنا: همانگونه که اطلاع دارید اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت کشورمان از لزوم تشکیل بازار مشترک اسلامی سخن گفتند. دیدگاه شما در مورد تشکیل این بازار چیست و آیا تشکیل این بازار میتواند زمینه همکاری بیشتر میان کشورهای مسلمان را فراهم کند؟
موضوع تشکیل بازار مشترک اسلامی از قدیم ارائه شده است و مبانی آن را به راحتی میتوان بیان کرد که اکنون در فضای تجارت بینالمللی نوعی رویکردهای دوجانبهگرایی و چندجانبهگرایی در مباحث اقتصادی رایج است و اگر به سابقه آن نگاه کنیم در یکی دو دهه اخیر زمینههای شکلگیری اتحادیه اروپا شکل گرفت که قبلا به صورت بازار مشترک بود و بعد تبدیل به اتحادیه شد. این نوع تعاملات در آمریکا هم بین ایالات متحده و کانادا وسایر کشورها هم وجود دارد. موضوعی که جای آن خالی است نوعی تعامل سازمانیافته بین کشورهای اسلامی است که دو ظرفیت دارد که یکی اینکه ما بتوانیم یک بازار منطقهای بین کشورهای مسلمان اطراف درست کنیم که این مورد از یک جهت نسبت به روش دیگر که یک بازار مشترک اسلامی صرفنظر از مباحث منطقهای است که این بازار هم میتواند بین کشورهای مسلمان و هم بین کشورهای مسلمان همسایه ایجاد شود اولویت دارد.
همگرایی منطقهای با بازار مشترک بین مثلا ایران، عراق، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و حتی کشورهای خلیج فارس شاید از جهاتی زمینههای اجراییاش بیشتر است؛ به این دلیل که بسیاری از صرفههایی همانند صرفه حمل و نقل، اشتراکات مذهبی و... که در تجارت بینالمللی و در تجارت منطقهای وجود دارد میتواند تجارت را به صرفه کند اما ایده بازار مشترک اسلامی یکی از ایدههایی است که بسیاری از متفکران مسلمان مطرح میکنند و معتقدند مسلمانان باید از ظرفیتهای امت واحده اسلامی استفاده کنند و مبنای فلسفی آن بحث برادری اسلامی است که میتواند زمینه را ایجاد کند که همیاری بین کشورهای مسلمان بیشتر شود
ایکنا: با همه امیدواریها در این زمینه قطعا مشکلاتی هم بر سر راه تشکیل این بازار وجود دارد شما مهمترین این موانع را چه میدانید؟
در این مسیر موانع زیادی وجود دارد بخصوص اینکه در منطقه خاورمیانه مشکلات سیاسی که به وجود آمده و گروههای تکفیری که رشد کردهاند، به گونهای هم زمینههای سیاسی شکلگیری بازار مشترک را از بین بردهاند و هم زمینههای اقتصادی آن را تا حدودی محدود کردهاند و شاید لازمه شکلگیری یک بازار مشترک اسلامی نوعی همگرایی در حوزه سیاسی است و شاید بتوان گفت که مخاطب پیام اخیر مقام معظم رهبری به جوانان اروپا، خود جهان اسلام و بخصوص کشورهای منطقهای که از این گروههای تکفیری حمایت میکنند هم هست. میتوان گفت که این کشورها یک فضای پرتنش سیاسی ر ایجاد کردهاند و مشکلات اقتصادی و کاهش قیمت نفت را هم دامن زدهاند که دودش به چشم همه مسلمانان خواهد رفت. از جهتی دیگر، اگر شرایط فعلی را نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که از طرفی خودمان سوءمدیریت داشتیم و از طرفی هجمههایی هم در قالب کاریکاتورهایی که در فرانسه کشیده شد به اسلام شروع شده است ولی باز میتوان گفت پیشنهاد تشکیل این بازار میتواند به همگرایی سیاسی کشورهای مسلمان هم کمک کند.
ایکنا: اتفاقا سؤال بعدی من در مورد همین مسائل سیاسی است و سؤال این است که با توجه به اینکه هرچند بخشی از تشکیل این بازار، اقتصادی است اما قطعا بخشی از آن به سیاست برمیگردد و با وجود رقابتهای ایدئولوژیک و قومی و مذهبی بسیاری که کشورهای منطقه با هم دارند، حال به نظر شما با توجه به این شرایط برای اینکه یک جریان اقتصادی سالم در جهان اسلام رخ دهد چه زمینههایی لازم است؟ و آیا به نظر شما با تشکیل بازار مشترک اسلامی همه کشورهای اسلامی به آن خواهند پیوست؟
به نظرم زمینههای چنین بازاری وجود دارد مخصوصا کشورهای همسایه خلیج فارس خودشان شورای همکاری خلیج فارس دارند و ما هم با ترکیه و پاکستان، اکو را تشکیل دادیم که البته بعدا کشورهای دیگری هم به آن پیوستند و برخی کشورها هم با روسیه و چین تعاملاتی دارند اما همانگونه که شما فرمودید مشکلات ایدئولوژیک و سیاستی باعث شده است از این ظرفیتها استفاده نشود و به نظرم با توجه به زمینههایی که اکنون ایجاد شده است که به گونهای هویت مسلمانان مورد تهدید قرار گرفته و چهره اسلام در حال تبدیل شدن به یک چهره خشن است و بسیاری از منافع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مسلمانان در حال آسیب دیدن است، اگر نوعی طراحی خوبی در مورد بازار مشترک اسلامی صورت گیرد و اجراء شود، شاید بتوان با یک شروع مناسب، آن تنشهای سیاسی و فکری را هم کاهش داد. اگر ایران مثلا این بحث را در حوزه انرژی به صورت گام به گام مطرح کند که ایران بازار بورس نفت داشته باشد و اگر بورس نفت به صورت بورس مشترک بین کشورهای اسلامی باشد و مسلمانان بتوانند تعاملات بازار انرژی را به گونهای مدیریت کنند شاید یک زمینه موفقیت باشد اما شکلگیری چنین بازارهایی با مخاطرات زیادی مواجه است و اگر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که در اتحادیه اروپا هم تنشهایی وجود دارد؛ به گونهای که برخی کشورها همانند یونان در حال آسیب دیدن هستند و برخی کشورها همانند آلمان هم معتقدند از این اتحادیه آسیب دیدهاند. یکی از مشکلاتی که در این اتحادیههای اقتصادی وجود دارد این است که وقتی کشورها یکدست نیستند و همگرایی وجود ندارد ممکن است این بازار مشترک در ادامه با شکست مواجه شود اما به هر حال تشکیل بازار مشترک اسلامی، ایدهای است که از مدتها پیش در ذهن بسیاری از متفکران مسلمان وجود داشته است و با موانعی هم مواجه است.
ایکنا: یعنی شما معتقدید به جای اینکه از اتحادیه اروپا الگوبرداری کنیم یک روش دیگر را در پیش بگیریم؟
بله. بنده معتقدم باید روش دیگری در پیش بگیریم.
ایکنا: منظور از این روش متفاوت چیست؟ مثلا در چنین اتحادیههایی معمولا در مورد توافقنامههای ترجیحی، تعرفههای گمرکی، واحد پول مشترک و حتی برداشتن مرزها و مسائلی از این قبیل، اتفاقات خاصی رخ میدهد حال آیا در بازار مشترک اسلامی هم باید این اتفاقات رخ دهد یا خیر؟
بله اما بحث این است که آن یکدستی که بین کشورهای اروپایی وجود داشته و دارد، در میان کشورهای اسلامی وجود ندارد و شاید از لحاظ جغرافیایی هم مشکلاتی وجود دارد و این یکدستی را مشاهده نمیکنیم. برخی هم معتقدند این اتحادیه خیلی هم اتفاق مناسبی نیست و استقلال و تمامیت ارضی کشورها را به خطر میاندازد ولی به نظر میرسد چیزی که بیشتر مطرح شده است، تشکیل بازار مشترک است نه اتحادیه. اتحادیه به این معنی است که مشابه آنچه در اروپا رخ داد ابتدا بازار مشترک و مباحث اقتصادی شروع شده و در ادامه مباحث سیاسی و تبدیل شدن به یک کشور عملا مطرح شد. خود این امر هرچند ظرفیتهای مثبتی دارد آسیبهایی هم به دنبال دارد . حال اگر به ظرفیتهای مثبت نگاه کنیم میتوان پول واحد داشت تعرفههای گمرکی را حذف کرد و مواردی از این قبیل را انجام داد و این مسائل میتواند باعث شود جهان اسلام به یک قدرت قوی اقتصادی در مقابل سایر قدرتها تبدیل شود و از این مافع استفاده کند ولی برای این امر، هم باید زمینههای فرهنگی و هم زمینههای سیاسی آماده شود و شاید بهترین حالت این است که شروع کار ما با نوعی افزایش تعاملات اقتصادی با کشورهای اسلامی منطقه باشد و به نظرم در وضعیت فعلی، شرایط به گونهای آماده است که با تعاملاتی که دولت فعلی ما با دنیا و کشورهای منطقه برقرار کرده است زمینه شکلگیری بازار مشترک اسلامی را فراهم کرد.
ایکنا: نکته مهمی که لازم است در اینجا به آن اشاره شود موضوع بانک توسعه اسلامی است. فارغ از اینکه شما تا چه اندازه از اقدامات آن رضایت دارید، به نظر شما گسترش بانک توسعه اسلامی و فراملیتی کردن آن در سطح کشورهای اسلامی تا چه اندازه در نزدیکی کشورهای عضو برای تشکیل بازار مشترک تأثیرگذار است؟
این نکته بسیار مهمی است. بانک توسعه اسلامی کمابیش کارکرد خوبی داشته است اما نه در حد یک بانک اثرگذار. شاید یکی از ظرفیتهایی که در جهان اسلام وجود دارد همین موضوع بازار مالی اسلامی است. اگر در جریان باشد اخیرا همایشی در لندن برگزار شد و نخست وزیر انگلستان در همایش مالی اسلامی سخنرانی کرد و گفت ما امیدواریم لندن به عنوان مرکز بازار مالی اسلامی مطرح شود. همان موقع تحلیلگران گفتند که اینها شیفه بانکداری اسلامی یا اوراق مشتقه اسلامی نیستند بلکه میخواهند در آنجا مرکزیت ایجاد کنند و از عواید آن هم استفاده کنند. این چیزی است که در جهان اسلام مغفول مانده است و شاید ظرفیت آن بسیار بیشتر از ظرفیت بازار کالایی است و اگر میشد یک بازار تأمین اسلامی به صورت یکپارچه در کشورهای اسلامی ایجاد شود میتواند زمینه شکلگیری بازارهای کالایی را هم به صورت بازارهای بورس ایجاد کند تا بعدا بتوانیم به سمت ایجاد وحدت بیشتر بین کشورهای اسلامی حرکت کنیم. نکته مثبتی هم که در اینباره وجود دارد این است که اکنون زمینههای مطالعاتی و اجرایی بانکداری و مالی اسلامی در همه کشورهای اسلامی وجود دارد و میتوان از این پتانسیل استفاده کرد و مثلا یک بازار بین بانکی اسلامی با گستردگی بین کشورهای اسلامی ایجاد شود و اگر مباحث مالی و بورس مدیریت شود به نظرم نقطه شروع خوبی برای تشکیل این بازار است.
ایکنا: سپاسگزارم و اگر در پایان صحبت خاصی دارید بفرمائید.
فقط معتقدم در رابطه با این موضوع باید کارهای زیادی صورت گیرد و مشخص شود قرار است با چه استراتژی به سمت تشکیل این بازار حرکت کنیم اما این ایدهای است که افراد بسیاری بر روی آن کار کردهاند و باید با احتیاط و برنامهریزی مشخص حرکت کرد که در وسط راه، کار ابتر نماند و زمینههای چنین اقداماتی در آینده هم از بین نرود.