به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) «دارُتّحفیظ القرآن الکریم» نخستین مؤسسه قرآنی کشور، فعالیت خود را از سال 1345 با مدیریت «غفورآقا آقازادهسلطانی» در تهران، خیابان ایران آغاز کرد؛ فعالیت این مؤسسه قرآنی در ابتدا با عنوان «مجمع دین و دانش» آغاز شد تا اینکه بعد از سفر مدیر این مؤسسه به سرزمین وحی در قالب کاروانی از قرآنیان(1357)، نام دارتحفیظ از موسسهای قرآنی که در عربستان فعالیت داشت، اخذ شد و نام مجمع دین و دانش پس از بازگشت مدیر این موسسه به ایران، دارتحفیظ القرآن الکریم شد.
دارتحفیظ القرآن الکریم که در سال 1368 با داشتن هیئت امنا و هیئت مدیره به ثبت رسید و فعالیتهای آموزشی خود را با شعبههایی در سطح کشور ادامه داد، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رسالت خود را در امر آموزش قرآن و برپایی جلسات قرآن دنبال میکرد و در آن سالها قرآنآموزان بسیاری در این دارتحفیظ تربیت شدند که برخی از این قرآنآموزان، امروز به جایگاه استادی قرآن رسیدهاند.
قرآنآموزان دارتحفیظ هرچند که در طول جنگ تحمیلی هشتساله حضور پررنگی در جبهههای حق علیه باطل داشته و با اعزام به جبههها به دفاع از آب و خاک این سرزمین پرداختند و در این میان بیش از 25 نفر از این قرآنآموزان نیز به درجه رفیع شهادت نائل شدند، در دوران انقلاب نیز همواره در صف انقلابیون بودند تا نقشی هر چند کوچک در پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) داشته باشند.
12 فروردین سال 1357 بود که امام خمینی(ره) پس از ورود به فرودگاه امام خمینی(ره) در مدرسه رفاه و مدرسه علوی حضور پیدا کردند و طی حضور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مدرسه رفاه بود که یکی از قرآنآموزان دارتحفیظ که پیش از آن نیز فعالیتهای انقلابی زیادی داشت در محضر امام خمینی(ره) حاضر شد و به تلاوت آیاتی از کلامالله مجید پرداخت.
تهیه کابل فشار قوی برق برای آمادهسازی جایگاه سخنرانی امام(ره)
اما مشارکت دارتحفیظ القرآن الکریم در انقلاب اسلامی تنها محدود به حضور قرآنآموزان در مبارزات انقلاب نبود و دو روز قبل از 12 بهمن سال 1357، لحظه ورود تاریخی امام خمینی(ره) به میهن اسلامی بود که از مدیر دارتحفیظ به دلیل سابقهای که در شغل الکتریکی داشت خواسته شد در صورت امکان سیمها و کابل برق فشار قوی که برای مراسم ورود امام(ره) نیاز بود، تأمین کند.
«احد آقازادهسلطانی» پسر «غفورآقا آقازاده سلطانی» درباره تأمین سیمهای برق و کابل فشار قوی برای سخنرانی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در بهشت زهرا(س)، میگوید: از سال 1345 که دارتحفیظ در خیابان ایران راهاندازی شد، همزمان در لالهزار تهران نیز مغازه الکتریکی داشتیم که در این مغازه علاوه بر انجام کارهای الکتریکی، واردات سیم و کابل برق هم انجام میدادیم.
وی ادامه میدهد: 10 بهمنماه سال 1357، دو روز قبل از ورود امام خمینی(ره) به میهن عزیزمان، مهندس نعمتزاده، وزیر نفت دولت کنونی که در آن زمان مسئولیت هیئت استقبال از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را داشت با بنده تماس گرفت و گفت؛ برای 12 بهمن باید خیابان آزادی، از میدان آزادی تا میدان انقلاب را سیمکشی کنیم تا بتوانیم از بلندگوها در مسیری که امام(ره) عبور میکنند، استفاده کنیم اما به هر جایی که سر میزنیم سیم به این میزان پیدا نمیکنیم و اگر میتوانید این سیمهای برق را برای ما تأمین کنید. ما در انبار حدود 20 تن سیم برق داشتیم به مهندس نعمتزاده گفتم تا بیایند و از انبار این سیمها را ببرند.
آقازاده سلطانی در ادامه عنوان میکند: اعضای هیئت استقبال از امام راحل، عصر روز 11 بهمنماه این سیمها را در دو کامیون قرار میدهند و به میدان انقلاب میروند و کار سیمکشی میدان انقلاب تا میدان آزادی را تا صبح روز 12 بهمن انجام میدهند و هیچ کمبودی هم پیدا نمیکنند.
وی میگوید: نزدیک صبح روز 12 بهمن بود که مهندس نعمتزاده دوباره تماس گرفت و گفت برای طراحی محل استقرار امام(ره) در بهشت زهرا(س) و جایگاهی که ایشان سخنرانی خواهند داشت نیاز به کابل برق فشار قوی داریم تا برق را برساند و مشکلی نداشته باشیم که بنده هم گفتم این کابل را در منزل نداریم اما در بنگاههای خروج اجناس وارداتی(بنگاه کالا) از این کابلهای فشار قوی داریم که اگر بتوانید اجازه خروج این کابلهای برق را بگیرید حواله آن را برای شما مینویسیم که آنها هم موفق به دریافت مجوز خروج کابل فشار قوی از بنگاه شده و این کابلها را دریافت کردند تا جایگاه سخنرانی امام خمینی(ره) را آماده کنند.
آقازاده سلطانی با بیان اینکه هماهنگیهای لازم برای این کار را بنده که پسر ارشد پدر بودم با مهندس نعمتزاده انجام میدادم، عنوان میکند: بنده فارغالتحصیل رشته برق فشارقوی هستم که در آن سالها از شاگردان مهندس نعمتزاده بودم و ایشان به جهت شناختی که از بنده و فعالیت پدرم در لالهزار داشتند فکر کردند که از طریق ما میتوانند این سیمهای برق را تهیه کنند.
«پول نفت ما است، یکی دیگر بیندازید»
وی با اشاره به سکونت خود و خانواده در خیابان ایران، نزدیک میدان شهدا همزمان با مبارزات انقلاب اسلامی، میگوید: منزل ما نزدیک میدان شهدا بود و قبل از دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، کشتار مردم را در میدان شهدا و اطراف این میدان میدیدیم و همواره در مبارزاتی که انقلابیون با ساواک داشتند، نیروهای ساواک از گازهای اشکآور استفاده میکردند که تأثیرات این گازها تا محلههای اطراف هم دیده میشد و به یاد دارم در آن سالها بچهها با اینکه گاز اشکآور به روی آنها گرفته میشد، اما باز شعار میدادند «پول نفت ما است، یکی دیگر بیندازید» به این دلیل که تعداد انقلابیون زیاد بود نیروهای ساواک جرأت نمیکردند خیلی از میدان شهدا فاصله بگیرند و بیشتر اطراف این میدان بودند.
وی ادامه میدهد: به یاد دارم از لحظه ورود امام به میهن اسلامی تا 22 بهمن سال 57، به این دلیل که مردم بسیاری برای دیدن امام به مدرسه علوی میآمدند پذیرایی زیادی از مردم صورت میگرفت و گاهی اوقات کامیونهای زیادی که حامل نان و مواد غذایی بودند به خیابان ایران میآمدند تا مواد غذایی را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهند.