علیاکبر حنیفی، پیشکسوت قرآنی کشور، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در مورد حضور فعالان قرآنی کشورمان در مبارزات علیه رژیم طاغوت در سالهای دهه 50، گفت: در آن سالها همه مردم به نوعی درگیر کار انقلاب بودند و از مردم عادی گرفته تا اصناف مختلف همچون بازاریان، روحانیون، دانشگاهیان و ... در صف اول انقلاب اسلامی بودند. در اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد که بیش از 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند، این درصد بالای مردم همه در صفوف انقلاب اسلامی در سالهای مختلف حضور داشتند.
حضور تمامی اصناف در صفوف انقلاب
وی با بیان اینکه در آن دوران همه مردم در کار انقلاب فعال بودند، افزود: در آن سالها همه مردم و از جمله فعالان قرآنی دست در دست هم و یک صدا شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را سر دادند. از جمله این اصناف فعالان قرآنی بودند که با توجه به اینکه انقلاب بر مبنای قرآن کریم بنا شده بود این حضور مؤثرتر به نظر میرسید.
مبارزات شبانهروزی
این پیشکسوت قرآنی تصریح کرد: در آن سالها هر وقت حکومت نظامی و منع آمد و شد و تظاهرات، ممنوع اعلام میشد من و بسیاری از دوستانم که جوانانی پرشور بودیم این قوانین را نقض میکردیم و در خیابانها حضور مییافتیم، در مواقعی که این وضعیت سختتر میشد، از تاریکی شب استفاده میکردیم به بالای پشت بامها میرفتیم و با تکبیر گفتن از بالای پشت بامها نوع دیگری از تظاهرات را راه میانداختیم. همزمان این فعالیتها توسط اکثر قریب به اتفاق مردم صورت میگرفت.
داستان تظاهراتهایی که با دو یا سه نفر شروع میشد
حنیفی در ادامه به راهاندازی تظاهراتهای خیابانی به همراه چند نفر از شاگردان اشاره و اظهار کرد: برای اینکه در متن انقلاب حضور فعالی داشته باشیم، بارها پیش آمد که چند نفر از شاگردانم را به کوچه و خیابان میکشاندم و در خیابان برای آنها در مورد اهمیت جهاد و عاقبت ظلم و ظالم و ... سخنرانی میکردم، به مرور بر این جمعیت افزوده میشد و پس از چند دقیقه جمعیت پنج یا شش نفره ما به جمعیتی هزار نفره تبدیل میشد که هیچ نیرویی جلودار آن نبود.
وی بیان کرد: حتی در تظاهراتی که به وسیله مساجد راه انداخته میشد، با قرائت قرآن همه چیز آغاز میشد، این تلاوت قرآن علامت و نشانی بود برای سایر ساکنان محل که از این مسجد راهپیمایی و تظاهرات شروع خواهد شد. احساس من این است که عامل تحرک بنده در آن سالها تنها و تنها قرآن کریم بود.
اراده محکم مردم برای تغییر رژیم
این پیشکسوت قرآنی کشورمان که آن سالها در خیابان قصرالدشت ساکن بوده و سعی داشته است تا از متن وقایع انقلاب دور نماند در ادامه گفت: در محلهای که ما ساکن بودیم درگیریها، شبانهروزی بود و هیچ استراحتی وجود نداشت، در یک سال، بسیاری از تظاهراتها در ماه مبارک رمضان افتاده بود و مردم با زبان روزه در صف اول اعتراضات حضور مییافتند، اینجا بود که جدی بودن و اراده مردم برای تغییر رژیم به عینه دیده میشد.
خاطرهای از گم شدن برادرم در درگیریها
حنیفی در ادامه گفتوگوی خود به ذکر خاطرهای از آن ایام و گم شدن برادرش اشاره کرد و افزود: در آن سالها در یکی از درگیریها برادرم دستگیر شد و بعد از اینکه چند روز گذشت و پیدا نشد احساس کردیم که شهید شده است، برای همین همه سردخانهها و هر جایی که احتمال میدادیم جستجو کردیم و جسدی پیدا نشد، یکی از روزها به بیمارستان هزارتختخوابی که بعدها به بیمارستان امام خمینی(ره) تغییر نام یافت مراجعه کردم، اجساد بسیاری را به آنجا برده بودند و درگیری نظامیان با مردم به داخل بیمارستان کشیده شده بود، از دور یکی از اجساد را دیدم که شبیه برادرم بود، هر چه تلاش کردم مأموران اجازه ورود به بیمارستان را ندادند و نتوانستم به آن جسد نزدیک شوم و تا روزی که برادرم در روزهای پیروزی انقلاب آزاد شد، گمان ما بر شهید شدن ایشان بود. تصویر آن جسد تا روز آزادی برادرم که بعدها مشخص شد او نبوده است در جلوی چشمهایم بود.
برپایی جلسات قرآن در اوج درگیریها و تغییرات
وی خاطرنشان کرد: در آن ایام که درگیریها به اوج خود رسیده بود و همه مردم و کل کشور درگیر انقلاب بودند، با توجه به همه محدودیتها، جلسات قرآن نه تنها برگزار میشد بلکه به پایگاه و مرکزی برای عملیات ضد رژیم تبدیل شده بود و هماهنگیها همه در جلسات قرآن انجام میشد. جلسات قرآن و جلسهای که در آن حضور داشتم به مرکز تجمعی برای افرادی که در صف اول انقلاب و تظاهراتها حضور داشتند، تبدیل شده بود.
مقایسه فعالان قرآنی دیروز و امروز
این پیشکسوت قرآنی کشورمان در ادامه به مقایسه فعالیتهای فعالان قرآنی در ایام انقلاب با فعالان قرآنی زمان حال و میزان در صحنه بودن آنها پرداخت و در ادامه یادآور شد: در آن سالها همه مردم یک هدف بیشتر نداشتند و آن هم سرنگونی شاه و استقرار نظام اسلامی بود و همه در این جهت فعالیت داشتند، هیچ کس منافعی را برای خود تعریف نمیکرد.
وی با بیان اینکه از گفتن این سخنان قصد آزار هیچ شخصی را ندارم، افزود: اگر بخواهم صریح به این قضیه بپردازم باید بگویم که تفاوت زمان حال با آن موقع در این است که در حال حاضر انگیزهها صریح نیست، الان دیگر نمیتوان به قطعیت خلوص نیت و اهداف افراد را فهمید، بنابراین میتوان گفت انگیزههای افراد در گذشته تنها و تنها برای قرآن و اسلام و بسیار بالاتر از زمان فعلی بوده است.