رضا اسماعیلی، مدرس ادبیات دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره زمان شکلگیری و شروع ادبیات انقلاب اسلامی عنوان کرد: اگر بخواهیم تاریخی را به عنوان زمان تولد ادبیات انقلاب اسلامی انتخاب کنیم، به نظر من باید 15 خرداد سال 1342 و همزمان با قیام تاریخی 15 خرداد را زمان بسته شدن نطفه ادبیات انقلاب اسلامی دانست.
وی با بیان این مطلب ادامه داد: اولین نسل از شاعران انقلاب اسلامی، خود مردم انقلابی کوچه و بازار بودند که به ندای حضرت امام(ره) لبیک گفتند و به پیروی از امام برای سرنگونی نظام ستمشاهی و پیروزی انقلاب به پا خاستند.
اولین اشعار انقلابی، شعارهای مردم کوچه و بازار بود
اسماعیلی افزود: اولین شعرهایی را که در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی میتوان تقسیمبندی کرد، شعارهای انقلابی است که در روزهای خوف و خطر از حنجره مردم انقلابی سر داده میشد. شعارهایی که هر چند از نظر ساختار ادبیات و مؤلفههای زیباشناختی شاید چندان پیچیده و آمیخته با آرایههای زبانی و ادبی نبود، ولی عمق و محتوای آنها دربردارنده اهداف و آرمانهای بلند انقلاب بود.
این کارشناس ادبی با اشاره به روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: شعارها در سالهای بعد به خاطرههای بسیار دلنشین تبدیل شدند که بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان برای تداعی روزهای پرشکوه انقلاب بسیاری از این شعارها را به عنوان ترانه و تصنیف مورد استفاده قرار دادند و به صورت سرودهای انقلابی اجرا کردند.
اسماعیلی در ادامه سخنانش بیان کرد: بر این اساس میتوان 15 خرداد سال 42 را زمان بسته شدن نطفه ادبیات انقلاب دانست و اولین نسل شاعران انقلاب که همان مردم انقلابی کوچه و بازار بودند، این راه را آغاز کردند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نسل دوم شاعران انقلاب در حوزه اندیشه و هنر اسلامی تجمع کردند و پایگاهی برای گردهمایی شاعران انقلاب اسلامی فراهم شد.
ادبیات انقلاب در دهه 60 شکل گرفت
وی اظهار کرد: افراد بزرگی مانند سلمان هراتی، نصرالله مردانی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور و بزرگانی که بسیاری از آنها هماکنون نیز در جامعه ادبی ما فعالیت دارند، بنیان ادبیات انقلاب اسلامی را شکل داده و راه مردم را ادامه دادند و اگر بخواهیم درباره فرم و محتوای ادبیات انقلاب بحث جدیتر و عمیقتری داشته باشیم، باید دهه 60 را دهه شکلگیری ادبیات انقلاب بدانیم.
اسماعیلی با بیان اینکه در آن زمان شاعران انقلاب از بطن مردم به پا خاسته و از جنس مردم بودند، افزود: بر همین اساس در دهه 60 شاهد شعرهای معنیمحور و مضمونمحور بودیم. آنها تلاش میکردند که آرمانهای انقلاب و اهداف و تعالی آن را با زبان شعر بیان کنند و بیشتر هدف آنها انجام آن رسالت انقلابی در قبال انقلاب بود.
تلفیق فرم و محتوا در دهه 70
وی با اشاره به اینکه شاعران انقلاب با تعهد و رسالتی که درباره انقلاب داشتند با سرودن این اشعار رسالت خود را به انجام رساندند و زیاد به دنبال فرم و ساختار و مباحث فنی نبودند، ولی در دهه دوم که دهه 70 است، شاعران انقلابی با تجاربی که کسب کرده و آموزشهایی که دیده بودند، همچنین با استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای قالبهای نیمایی و نو، موفق به تلفیق هنرمندانه بین فرم و محتوا شدند.
این مدرس ادبیات ادامه داد: شاعران انقلاب با انجام چنین اقداماتی توانستند آرمانهای انقلابی و شعارهای انقلاب را حفظ و از مضامین حفاظت کنند. آنها سعی کردند این مضامین و محتوای انقلابی را در قالبی هنرمندانه بریزند و با انتخاب فرم و ساختار هنرمندانه و شاعرانه توانستند تاثیرگذاری شعر انقلاب را بیشتر کنند.
وی یادآور شد: در این باره نوعی تلفیق هنرمندانه بین فرم و محتوا صورت گرفت که حاصل این اتفاق در واقع خلق و آفرینش سرودههای فاخری بود که به عنوان اشعار انقلاب اسلامی و شعرهای دفاع مقدس در مجموعه اشعاری که از شاعران چاپ میشد عرضه شد.
دوران بلوغ و بالندگی ادبیات انقلاب در دهه 70
این شاعر گفت: شعر دهه 70 دوران بلوغ و بالندگی ادبیات انقلاب اسلامی است؛ یعنی دهه اول زمان شکلگیری، پیدایش و تکوین ادبیات است و در دهه 70 که دهه بلوغ، بالندگی و برآمدن ادبیات انقلاب اسلامی است، شجره طیبه انقلاب به برگ و بار نشست و شاعران اشعار فاخر و بسیار استواری را با مضامین انقلابی عرضه کردند.
اسماعیلی با بیان اینکه اکنون به نوعی در دهه سوم و چهارم انقلاب هستیم، افزود: دهه سوم انقلاب را میتوان به عنوان دهه تحکیم و تثبیت ادبیات نامگذاری کنیم، به این معنی که شاعرانی در طول دو دهه در عرصه شعر و ادبیات انقلاب دست به خلق و آفرینش ادبی زدند و احساس کردند که باید ادبیات انقلاب را مکتوب کنیم و نظریه ادبیات انقلاب باید به صورت مکتوب عرضه شود.
تدوین نظریه برای حفظ دستاوردهای انقلاب
وی تأکید کرد: این اقدام به آن معنی بود که شاعران انقلابی کشورمان احساس کردند که باید ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را حفظ کنیم و به نسل آینده بسپاریم و این اقدام نیازمند آن است که ادبیات در قالب نظریه ادبی تدوین و عرضه شود.
اسماعیلی در توضیحات بیشتر گفت: در واقع باید به نوعی مرامنامه ادبیات انقلاب را تدوین میکردیم. بسیاری از شاعران که در حوزه نقد هم توانمند بودند، مؤلفههای ادبیات انقلاب اسلامی را در قالب مقالات و پژوهش مکتوب کردند که در این راستا میتوان از محمدرضا سنگری، غلامرضا کافی، یوسفعلی میرشکاک، حمیدرضا شکارسری و اسماعیل امینی یاد کرد.
به گفته وی، در این حوزه افرادی بودند که به این نتیجه رسیدند که اگر تعریف قابل عرضهای برای ادبیات انقلاب نداشته باشیم و نظریه ادبیات انقلاب اسلامی را تدوین نکنیم، تمام دستاوردهای ادبیات انقلاب بر باد میرود و بنابراین مؤلفههای ادبیات را مکتوب کردند.
تبدیل ادبیات انقلاب به سبک ادبی
اسماعیلی تصریح کرد: نظریه ادبیات انقلاب بر این اساس در قالب پژوهشها و مقالات علمی تدوین و عرضه شد و این رسالت بزرگ به انجام رسید و امروز منتقدان برخاسته از جامعه ادبی و انقلابی ما باعث شدند که ادبیات انقلاب اسلامی به دانشگاههای ما راه یابد، در واقع آنها راه ورود ادبیات انقلاب را هموار کردند.
وی با اشاره به وضعیت ادبیات انقلاب در روزگار معاصر تأکید کرد: امروز در دورانی به سر میبریم که ادبیات انقلاب در حال تبدیل شدن به سبک ادبی است و دوران طفولیت، نوجوانی، جوانی و پختگی را پشت سر گذاشته است و امروز در مرحله تبدیل شدن به یک سبک شاخص ادبی قرار دارد.
دوران پروانگی ادبیات انقلاب
اسماعیلی با بیان اینکه ادبیات انقلاب دوران پروانگی خود را سپری میکند، گفت: پروانگی به این معنی که ادبیات انقلاب مانند یک پروانه پیله خود را پاره کرده است و بیرون آمده و به عنوان پروانهای زیبا خود را به جامعه ادبی عرضه میکند و همه نگاهها به این پروانه معطوف شده است.
وی افزود: اگر تلاش کنیم که در حوزه نظریهپردازی سرمایهگذاری جدیتری داشته باشیم و نقاط قوت و ضعف و مؤلفههای ادبیات انقلاب و تعالی شعر انقلاب را تدوین و مکتوب کنیم، به حفظ ادبیات انقلاب اسلامی کمک بسیاری کردهایم.
اسماعیلی یادآور شد: با چنین اقداماتی ادبیات انقلاب به عنوان یک سرمایه ارزشمند برای نسل بعد باقی میماند و خوشحال هستم از اینکه شاعرانی که از نسل انقلاب و از بین مردم به پا خاستهاند، امروز در کسوت اساتید و مدرسان دانشگاه، نظریه ادبیات انقلاب را مکتوب و در قالب واحدهای درسی به دانشگاهها عرضه میکنند تا در آینده این میراث را حفظ کنند.