صیانت از قرآن با عمل به دستورات الهی
کد خبر: 2865213
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۷
مروری بر زندگی شهید عباس نورایی؛

صیانت از قرآن با عمل به دستورات الهی

گروه جهاد و حماسه: شهید عباس نورایی که حافظ کل و قاری قرآن بود، با عمل به دستورات این کتاب آسمانی، راه صیانت و حفاظت از مبانی والای وحیانی را در پیش گرفت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، شهید عباس نورایی در اردیبهشت‌ماه سال 36 متولد شد و همزمان با 27 بهمن‌ماه سال 64 به فیض شهادت نائل آمد. وی از جمله معلمان قرآن کریم بود که خود نیز از قاریان و حافظان قرآن به شمار می‌آمد.
برادر شهید عباس نورایی درباره این شهید با بیان اینکه قرآن در خانواده نورایی به عنوان فرهنگی نهادینه شده مطرح بود، عنوان کرد: وی معلم دوره راهنمایی بود و از 9 سالگی با قرآن کریم انس داشت. شهید نورایی از همان دوران کودکی دوره یادگیری قرائت قرآن را در مسجد امام حسن(ع) واقع در پشت امامزاده اسماعیل(ع) آغاز کرد.

فعالیت‌های قرآنی شهید عباس نورایی
وی با اشاره به اینکه عباس به سبک منشاوی علاقه داشت و آن را دنبال می‌کرد، گفت: من و عباس در جلساتی که دو روز در هفته در مدرسه علامه مجتهدی برگزار می‌شد، شرکت می‌کردیم. عباس در هر جلسه قرآنی که تشکیل می‌شد، جزء اعضای اصلی بود و در آنها حضوری مداوم داشت.
برادر شهید در بیان فعالیت‌های قرآنی شهید نورایی ادامه داد: عباس در دوران پس از پیروزی انقلاب به رغم من که خیلی نتوانستم در جلسات قرآن حضور پیدا کنم، در جلسات حضوری پیوسته داشت و در جلسات استاد موسوی‌بلده در دارالتحفیظ شرکت می‌کرد.
وی از فعالیت گسترده‌تر این شهید در دوران پس از انقلاب یاد کرد و افزود: عباس در جلسات سیدمحسن حسینی نیز حضور مستمر داشت. وی علاوه بر اینکه قاری خوبی بود، از حافظان قرآن نیز به شمار می‌رفت؛ البته نه به این معنی که فقط آیات قرآن را حفظ کند، بلکه به این منظور که اصالت و حقانیت قرآن با عمل حفاظت می‌کرد و مبانی و دستورات الهی را به اثبات می‌رساند.


نورایی در ادامه سخنانش به ویژگی‌های شخصیتی شهید پرداخت و اظهار کرد: یکی از ویژگی‌های وی باور داشتن و عمل به آیات قرآن کریم بود. وی در بحث تهجد، نافله شب و ... باورهای عمیقی داشت و درباره فقرا نیز بنا به دستورات قرآن کریم رفتار می‌کرد.
برادر شهید با اشاره به اینکه عباس با وجود اینکه حقوق اندکی از راه معلمی به دست می‌آورد، گفت: بعد از شهادت وی متوجه شدیم که با همان حقوق اندک به چند خانواده کمک می‌کرد تا امور زندگی خود را بگذرانند. البته این اقدامات را در حالی انجام می‌داد که خود مشکلات مالی بسیاری داشت، ولی در عین حال حقوقش را به خانواده‌های نیازمند می‌بخشید و این اقدام وی مصداق همان سخاوتی است که در قرآن کریم از آن یاد شده است.
نورایی انجام این اقدامات از سوی عباس را به دلیل باور عمیق وی به قرآن کریم عنوان و اظهار کرد: عباس از اولین درآمدی که به دست آورد، خمس پرداخت کرد و به غش در معامله و روزی طیب و حلال اعتقاد بسیار داشت.

ویژگی‌های شخصیتی شهید
وی با اشاره به اینکه عباس به دستورات قرآن پایبند بود، افزود: متاسفانه اغلب مردم غش در معامله را فراموش کرده‌اند. وی برای دانش‌آموزان با استعدادی که به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانستند در کلاس‌ها شرکت کنند، ساعت شش و نیم صبح کلاس می‌گذاشت تا بتوانند به صورت رایگان درس را بیاموزند.
برادر شهید اظهار کرد: عباس واقعاً به «ویل للمطففین» اعتقاد داشت. تقوای چشم نیز ویژگی دیگر وی در این باره بود به طوری که سرش را بالا نمی‌کرد که کسی را ببیند. وی فقط خدا را می‌دید. عباس همچنین از قبل از پیروزی انقلاب آرزوی شهادت داشت و همیشه برای این موضوع به درگاه خدا دعا می‌کرد و از دیگران می‌خواست که برایش دعا کنند تا شهید شود. 
وی به وصیت‌نامه برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: عباس وصیت‌نامه‌اش را دو ساعت پیش از شهادت نوشته است که در پایان آن آورده که «پناهنده به حسین، شهید گمنام عباس نورایی». این موضوع نشان می‌دهد که وی باور داشته است که گمنام خواهد ماند. پیکر عباس تا 28 سال باز نگشت.
نورایی عنوان کرد: یک روز که تازه از جبهه آمده بود، نامه‌ای با عنوان راهیان کربلا برایش آمد. به او گفتند که امام حسین(ع) نیازمند یاری است. نامه را بر روی چشمانش گذاشت و به همسرش گفت که من می‌روم. همسرش عنوان کرد که تازه برگشتی! عباس او را راضی کرد و بازگشت.
نورایی با اشاره به اینکه این گونه عمل کردن نشان می‌دهد که عباس به جنگ حق و باطل اعتقاد راسخ داشت، افزود: بسیاری از افراد از رفتن به جبهه خودداری کردند، ولی افرادی که به جبهه رفتند، جنگ اسلام و کفر را باور داشتند.
وی از زمانی که به برادرش گفته بود که به جبهه نیاید یاد کرد و گفت: عباس همیشه از من حرف‌شنوی داشت، به غیر از این مورد. وقتی به او گفتم که به جبهه نیا، دلیل این موضوع را سؤال کرد. گفتم من و دامادمان در جبهه هستیم و ممکن است شهید شویم. تو بمان که به امور خانواده‌ها رسیدگی کنی. گفت تو می‌خواهی به سعادت برسی و من را محروم کنی؟ به او گفتم تو فرزند داری، من ندارم. گفت فرزند برای خود خدایی دارد و روزی‌اش را خدا می‌رساند. من باید تکلیفم را ادا کنم که رفتن به جبهه است.


نورایی ادامه داد: عباس به من گفت که بنیاد شهید موظف است که به خانواده شهدا رسیدگی کند. البته آنچه که مشاهده می‌کنیم این است که بنیاد شهید نسبت به تربیت فرزندان شهدا و ایثارگران هیچ گونه اقدام خاصی انجام نداده است و از سوی دیگر به خانواده‌ها نیز رسیدگی نمی‌کند.
این شهید یک فرزند پسر دارد و حافظ کل قرآن، قاری و مداح اهل بیت(ع) بود. شهید عباس نورائی در 27 بهمن سال 64 در علمیات والفجر 8 و در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از گذشت 28 سال، به تازگی به آغوش وطن بازگشت و روز گذشته در قطعه 53 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه شهید
جواد نورایی تنها فرزند شهید عباس نورایی است. او متولد سال 62 است و 2 و نیم ساله بوده که پدرش به شهادت می‌رسد. شهید نورایی اکنون دو نوه نیز دارد.
متن وصیت‌نامه شهید نورایی که دو روز قبل از شهادتش نگاشته شده به شرح زیر است:
«مولای یا مولای انت المولا وانا العبد وهل یرحم العبد الا المولی
مولای یا مولای انت القوی وانا الضعیف وهل یرحم الضعیف الا القوی
مولای یا مولا انت الغفور و انا المذنب وهل یرحم المذنب الا الغفور
خداوندا! معبودا! کریما! رحیما! ستارا! غفارا! جبارا! علیما! رئوفا! به این بنده بیچاره و بی‌پناه و بی‌چیز و فقیر و حقیر و گنهکار و پشت خمیده از گناه و روسیاه عنایت کن و مرا هم جزء بندگان و دوستان خود قرار ده. چرا که به هر کسی روی آوردم رانده شدم و از هر کس چیزی خواستم، ناتوان یافتم او را؛
اینک! جز تو راهی برای من نمانده. پس با لطف و کرمت مرا بیامرز و پناهم ده.
«الهی بی‌پناهان را پناهی
به سوی خسته جانان کن نگاهی
چه کم گردد ز سلطان گر نوازد
گدایی را ز رحمت گاهگاهی
خوشا آنکس که دارد با تو پیوند
خوشا آن دل که دارد با تو راهی
الهی جز تو من یاری ندارم
تو را دارم به کس کاری ندارم
چه سازم من چه گویم الهی
به سوی خود مرا بگشا تو راهی
اگر از رحمتت من دور مانم
سیه رو گردم و رنجور مانم»
خداوندا! معبودا! محبوبا! مرا عاشق خود کن و محبت غیر از خودت را از دلم بیرون کن و شهد محبت خود را در دلم قرار بده. ایمان مرا افزون کن که هر کسی را دوست دارم به خاطر تو و هر کس را دشمن دارم به خاطر تو دشمن داشته باشم.
خداوندا! در اسم حسین عزیز خود من را آن طوری کن تا به سوی حرم او سر از پای نشناخته، بشتابم.
خداوندا! من را آن طوری کن که خالص باشم.
خدایا! نفاق و گناه را از من دور کن تا صلاح  تو را بر صلاح خویش مقدم شمارم.
خدایا پدر و مادرم را بیامرز و به آنها توفیق ده تا تو را بپرستند و عاشق تو شوند.
خدایا! به همسرم توفیق ده صبر را از زینب(س) درس بگیرد. و تقوا را هیچ وقت فراموش نکند.
خدایا به او توفیق ده تا فرزند خوبی را به اجتماع اسلامی تحویل دهد.
خدایا قلب ما را به نور قرآن منور کن و غم‌ها را به قرآنت برطرف کن. در قبر و قیامت و بهشت قرآن را رهبر ما قرار بده و اهل بیت را شفاعت کننده ما قرار بده.
خدایا! به من ضعیف ترحم کن و من را ببخش.
سلام بر پیغمبر خدا و آل پاک او!
سلام بر مهدی(عج)! سلام بر پاسداران اسلام و شهیدان راه حق و آزادی! سلام بر ایران! سلام بر رزمندگان! سلام بر امام عزیز! سلام بر امت حزب‌الله!
سلام بر پدر و مادرم که برای من زحمت کشیده‌اند. خصوصاً مادرم که بسیار بسیار شرمنده او هستم. امیدوارم من را حلال کنید و در احیاناً شهادت من و غیره .... صبر کنید. و خدا را یاد داشته باشید. من را دعا کنید. برایم گریه نکنید. برای امامم حسین(ع) گریه کنید.
پدرم مادرم! همسرم و برادرم! شهادت لطف و مرحمت الهی است که اگر نصیب کسی شود خوشا به حال او چون من اگر شهید هم نشوم بالاخره مرگ به سراغم خواهد آمد. زندگی مادی مرحله‌ای از حیات انسانی است این دنیا محل رفتن و عبور کردن است.
برادران همه به سراغ خدا بروید. ظاهر قضیه را نگاه نکنید. بدانید که آن دنیا سخت و عقاب و حساب دارد. خدا به ما رحم کند. شما مرا ببخشید تا شما را خدا ببخشد. اگر بدی و غیبتی از من دیدید حلالم کنید. برادران دینی و ایمانی به این دنیا دل نبندید. به خدا عشق بورزید و به رسول او و آل پاک او تمسک جویید و در خانه آنها را بکوبید. کار را برای خدا بکنید. بدون منت نماز را اهمیت دهید. قرآن را بخوانید و نماز شب را حداقل گاه‌گاهی بخوانید.
پسرم جواد جان! تو هم خدا را هیچ وقت فراموش نکن. تو باید یک روحانی باسواد و یک روحانی خوب قرآن و یک مداح جانسوز اهل بیت با عنایت خدا و اهل بیت شوی. جواد! امام زمان را فراموش نکن. به برادران دانش‌آموز بگویید من را حلال کنند و خوب درس بخوانند و خدا را فراموش نکنند. هیئت پیروان قرآن و عاشقان امام زمان(عج) را توصیه به استقامت در راه خدا می‌کنم و از آنها حلالیت می‌طلبم.
اگر بار گران بودیم رفتیم
اگر نامهربان بودیم رفتیم
خوشا آنها که با عزت زگیتی بساط خویش برچیدند و رفتند
خوشا آنها که در راه عدالت به خون خویش غلتیند و رفتند
من آگاهانه در این راه قدم گذاشته‌ام و خدا را التماس کردم که به من توفیق شهادت را بدهد. اگر شهید شدم سر قبرم یاد حسین(ع) کنید. گریه و سینه برای او بزنید و بدانید که «مقصد عقیده است و جهاد در راه آن و پیروزی انقلاب، نه زندگی و نه دنیا و رنگ و بوی ننگین.» امام خمینی (ره)
خداحافظ شما
پناهنده به حسین شهید – شهید گمنام عباس نورایی»

captcha