به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) پس از اتفاقات تروریستی اخیر در فرانسه، آمریکا و دانمارک که نشان دهنده افزایش روند اسلامستیزی در غرب بود رؤسای جمهور فرانسه و آمریکا در سخنانی معنادار به بیان راه حل مقابله با افراطگرایی پرداختند که به نظر میرسد راه حل ادعایی آنان نتیجهای جز افزایش روند اسلامهراسی و ادامه تسلسل تحریک و ترور نخواهد داشت.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، چندی پیش در سخنرانی خود در دانشگاه سوربن خواستار آموزش لائیسیته(عدم دخالت دین در عرصه سیاسی) به دانش آموزان برای مقابله با افراطگرایی شد.
وی اصلاح نظام آموزشی را مهمترین راهکار مقابله با این معضل دانست و گفت: مدارس در صف اول مبارزه با افراطگرایی هستند.
همچنین باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، در یادداشتی با موضوع «مقابله با تروریسم» در لوسآنجلس تایمز با بیان اینکه تهدیدات علیه آمریکا در حال گسترش است، نوشته است: «در سوریه و عراق داعش غیرنظامیان بیگناه را به قتل رسانده و گروگانها را از جمله گروگانهای آمریکایی کشتند و وحشیگری خود را به لیبی هم گسترش دادند، جایی که قتل مسیحیان مصری در آن انجام شد. در ماههای اخیر ما شاهد حملات کشندهای در اوتاوا، سیدنی، پاریس و کپنهاگ بودهایم».
اما نکته مهم اینکه اوباما در ادامه این یادداشت در مقام راه حل این معضل جهانی، خواستار توسعه ارزشهای فرهنگ غربی مبتنی بر «پلورالیسم» برای مقابله با اقدامات تروریستی شد.
هدف غرب از سیاست «دکترین شوک» و «سرمایهداری فاجعه» چیست؟
در این راستا حشمت الله فلاحت پیشه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در تحلیل نگرش سران و دولتمردان غربی درجهت مقابله با تروریسم و افراطگرایی گفت: این سخنان در راستای سیاست برخوردی است که به طور معمول در قالب «دکترین شوک» و «سرمایهداری فاجعه» از آن یاد می کنند. در خود غرب هم افرادی مانند «مک کلاین» منتقد جدی این سیاست هستند.
وی در تشریح «دکترین شوک» و «سرمایهداری فاجعه» گفت: اساس این سیاست این است که غرب برای اینکه ارزشها و راهکارهای ادعایی خود را در دنیا فراگیر کند ابتدا بحرانهایی را در دنیا و در مناطق مختلف ایجاد میکند و بعد از آنکه این بحرانها منجر به ناامنیهایی در مناطق مورد نظر و حتی در بخشهایی از کشور خودشان شد آن موقع نسخههای درمانیاش را برای رفع بحران ارائه میدهد.
فلاحتپیشه اظهار کرد: تحولات اخیر و جنگ تمدنهایی که شکل گرفته است مشخصا دستاویز غرب بعد از جنگ سرد بود که در سخنان برخی افراد مانند هانتینگتون تحت عنوان «جنگ تمدنها» در سال 1994 یعنی 5 سال پس از فروپاشی دیوار برلین شروع شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در عمل هم میبینیم که از ابتدای دهه 90 میلادی این مسئله با لشکرکشی آمریکا به خاورمیانه آغاز گردید.
ترویج ارزشهای غربی راه حل تعبیه شده درون بسته بحرانآفرینی مصنوعی غرب
وی تصریح کرد: یعنی غربیها این بحرانها را شکل دادند اما زمانی که این تحولات منجر به برخی واکنشها در جهان اسلام شد، برای مقابله با این واکنشها نسخههای انحرافی مانند طالبان، القاعده، داعش و گروههای مختلف افراطی را ایجاد کردند تا چهره اسلام را تخریب کنند.
فلاحتپیشه خاطرنشان کرد: به عبارتی شکلگیری گروههایی با برداشت انحرافی از دین، به افسران اطلاعاتی غرب و به ویژه آمریکا برمیگردد.
این کارشناس مسائل بینالمللی عنوان کرد: امروز نیز براساس همان «دکترین شوک» و «سرمایهداری فاجعه»، غرب آغازگر فاجعه میشود و به بخشهایی از کشورهای خودشان و دنیای اسلام شوک وارد میکند و سپس به دنبال ارائه راهکار در قالب مدلهای غربی است. براین مبنا ترویج لائیسسته در فرانسه و دموکراسی لیبرال در آمریکا در قالب چنین سیاستی قرار میگیرد.
فلاحتپیشه درباره اینکه این نسخه ادعایی غرب تا چه میزان موجب افزایش روند اسلام هراسی در قالب تحریک مسلمانان از طریق توهین به مقدسات و به تبع آن افزایش اقدامات خشونتآمیز و افراطی میشود، گفت: به عقیده من در شرایطی که مشکلات دنیای اسلام ریشه در جنگ تمدنهای غربی دارد، جستجوی راهکار از درون آموزهها و ارزشهای غربی حتما نوعی جنگ تازه است که این بار در قالب جنگ نرم شکل میگیرد که واکنشهای خاص خود را دنیای اسلام به دنبال خواهد داشت.