محمود معظمی، کارگردان تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی در برنامههای نمایشی سیما اظهار کرد: توجه به سبک و زندگی ایرانی اسلامی در سریالها و فیلمهایی که خود کارگردانی آنها را برعهده دارم، جایگاهی ویژه دارد. این مسئله نیز به این دلیل نیست که به من دستور یا سفارشی در این حوزه داده شده باشد، بلکه پرداختن به این موضوع از دغدغههای قلبی من است که دوست دارم به آن توجه ویژه داشته باشم. در این زمینه تنها تکیه به روی موضوعات دینی و ایرانی نیست، بلکه سعی میکنم توأمان از این دو استفاده کنم. نکته دیگر اینکه توجه به آموزههای ملی ما با ارزشهای اسلامی گره خورده است و این دو را نمیتوان از هم جدا کرد. برای همین هم در طول تاریخ هر گاه حرکتی آزادایخواهانه و ملی در کشورمان روی داده، میبینیم که ریشه آن را در رهنمودهای اسلامی میشود مشاهده کرد. برای نمونه سعی کردم در سریال «تکیه بر باد» به نوعی این هدف را دنبال کنم.
وی در پاسخ به این سؤال خبرگزاری ایکنا که آیا توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی الزاماً به معنای توجه به زندگی سنتی است، گفت: به سؤال خوبی اشاره کردید، چون برخی مواقع معاندان سبک زندگی ایرانی اسلامی سعی میکنند با اشاعه این مطلب که زندگی سنتی در حقیقت همان زندگی اسلامی ایرانی است، این شکل از زندگی را برای مردم بدوی جلوه دهند، در صورتی که به هیچ وجه اینگونه نیست؛ زیرا در بسیاری از مواقع یک زندگی مدرن هم میتواند تصویرگر الگوهای اسلامی در خانواده باشد. در کلام دیگر پرداختن به تفکر مورد نظر را نباید در ظواهر جستجو کرد، بلکه پرداختن به حقیقت موضوع است که میتواند ما را به خواستهمان نزدیک کند.
این فیلمساز مثال زد: برای درک بهتر موضوع، نمونههایی را در این حوزه ذکر میکنیم. ابتدا رفتاری که در خانواده بین والدین و فرزندان ترسیم میشود، میتواند ما را به سمت خواستهمان هدایت کند، چون ما در دستورات دینی خود توصیههای مختلفی داریم که میتواند ما را به سمت خواست مورد نظرمان هدایت کند، اما متاسفانه برخی مواقع کارهایی در قالب فیلم و سریال از تلویزیون یا مؤسسه نمایش خانگی پخش میشود که به هیچ وجه نمیتوان آن را همراه و همسو با آرمانهای دینی ذکر کرد. مثال دیگر به ظواهر زندگی در یک خانواده مربوط میشود. منظورم این است که ما برای تزئین یک خانه در فیلم یا سریالی تا چه حد از تزئیات دینی و ملی بهره میبریم؟ آیا اگر بخواهیم دیواری را تزئین کنیم نمیتوانیم آن را با قابی از «و ان یکاد» زیبا کنیم یا اینکه تصویری زیبا از طبیعت کشورمان را استفاده کنیم؟ از این دست نمونهها بسیار زیاد میتوان یافت که تنها باید کمی به آن توجه جدیتر داشت.
تجملگرایی موضوع مورد نظر زندگی غربی است
وی در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر اینکه در برنامههای نوروز تا چه حد میتوان مبلّغ سبک زندگی ایرانی اسلامی بود، بیان کرد: یکی از بهترین موقعیتها برای پرداختن به سبک زندگی ایرانی اسلامی در سیما، نوروز است؛ جایی که یک جشن ملی با پیوند خوردن با سنتهای اسلامی، هویت ما را شکل داده است. این خواسته را هم به طور وضوح میتوان در رفت و آمدهای فامیلی که در این ایام انجام میشود به طور عیان مشاهده کرد. در این میان یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن نیز دور ماندن از تجملگرایی در برنامههای نوروز است، چون ممکن است در سریالهای نمایشی این ایام فرصتی پیش آید تا به بهانه نشان دادن مهمانیها تجملگرایی تبلیغ شود. روشی که مد نظر زندگی غربی است و به هیچ وجه با باورهای دینی و ملی ما مطابقت ندارد.
وی با اشاره به این که توجه به ارزشهای ملی و دینی در برنامههای نمایش ما را در بُعد فرهنگی غنی میکند، بیان کرد: برخیها که شیفته زندگی غربی هستند از مبلغان زندگی ایرانی اسلامی انتقاد میکنند که چرا میخواهیم تنها مروج یک سبک از زندگی باشیم. در ضمن میگویند مگر چه معایبی سبک زندگی غربی دارد که ما میخواهیم آن را نفی کنیم. جواب این سؤال مشخص است و آن نیز اینکه هر ایرانی مسلمان باید بداند که چه گذشته و افتخاراتی دارد. از آنها باید پرسید آیا فرزندانی که با سبک زندگی غربی بزرگ میشوند دیگر اهمیتی برای فرهنگ و تاریخ خود قائل هستند، مسلماً جواب خیر است. پس بیاییم با تولید کارهای ارزشمند، فضا را به گونهای رقم بزنیم که اگر چند سال بعد از فرزندان ما درباره شهیدان محمدابراهیم همت، محمد جهانآرا، مهدی باکری و... سؤال کردند، به خوبی آنها را بشناسند.
همکاری با روحانیت اهرم نزدیکی به موضوعات دینی است
این فیلمساز متذکر شد: توجه به باورهای ملی و دینی تنها نکتهای نیست که ما به آن توجه داشته باشیم، بلکه در کشورهای دیگر هم وجود دارد. برای مثال در سریالهای کرهای که این روزها زیاد از تلویزیون پخش میشود، میبینیم که با توجه به گذشته و فرهنگ خود میخواهند زیباییهای فرهنگ خود را به جهانیان نشان دهند. در این راه ممکن است بسیاری از افسانههای غیرواقعی را هم تولید کنند تا برای خود تاریخ بسازند. پس با توجه به چنین تولیداتی چرا سینما و تلویزیون ما باید منفعل باشد و چرا ما که دارای قدمتی چندین هزار ساله هستیم باید در این زمینه کمکار باشیم؟ در این میان کارهای خوبی چون «مختارنامه» یا «در چشم باد» هم تولید کردهایم که این دست آثار باید بیشتر تولید شوند.
وی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه آیا همکاری روحانیت با فیلمسازان میتواند اهرمی در جهت نزدیکی آثار به موضوعات دینی باشد، بیان کرد: روحانیت در تاریخ این سرزمین نشان داده که هر گاه به مسئلهای ورود کرده، توانسته برای آن مسیری روشن ترسیم کند. برای همین اگر آنها به این حوزه علاقه نشان دهند و آن را جدی بگیرند، مسلماً نفع زیادی نصیب سینما خواهد شد، چون هم کارهای دینی از غنای کافی بهره خواهند برد، هم اینکه در آثار شاهد تحریفهای ناخودآگاه از موضوعات دینی نخواهیم بود.