کد خبر: 3172256
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۰
استادیار دانشکده علوم قرآن و حدیث اظهار کرد:

نظارت اساتید؛ مهم‌ترین راه مقابله با پایان‌نامه‌فروشی/ برخورد دستوری چاره کار نیست

گروه دانشگاه: به گفته عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث، دانشجو تنها وقتی می‌تواند پایان‌نامه قلابی ارائه دهد که استاد در مدت فعالیت دانشجو بر کار او نظارت نداشته باشد.

خرید و فروش پایان‌نامه‌ موضوعی است که این روزها مورد توجه دولت و مجلس قرار گرفته است. سه‌شنبه هفته گذشته بود که محمد فرهادی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به کمیسیون آموزش مجلس فراخوانده شد تا درباره اقدامات وزارت علوم در این رابطه توضیح دهد. حال پرسش اینجاست که مقابله با حجم انبوه فعالیت در زمینه خرید و فروش پایان‌نامه‌ و همچنین دانشجویان طالب چگونه ممکن است؟ در همین رابطه به سراغ شادی نفیسی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و دانشکده علوم قرآن و حدیث رفتیم. آنچه در ادامه می‌آید، مشروح گفت‌وگوی ایشان با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) است.

ایکنا: آیا تا به حال با مواردی مانند خرید پایان‌نامه توسط دانشجویان مواجه شده‌اید؟

ما در دانشگاه‌های دولتی هستیم و معمولاً نظارت می‌شود، این اتفاق نمی‌افتد. دانشجو نمی‌تواند برود و بعد از مدتی بیاید و کار آماده برای ما بیاورد. این اتفاقات بیشتر در جاهایی می‌افتد که استاد نظارت ندارد. ما خیلی کم می‌بینیم. من در مورد پایان‌نامه هیچ وقت با چنین چیزی مواجه نشدم. من که در دانشکده حدیث و دانشگاه تهران تدریس می‌کنم با اینها مواجه نشدم، بخاطر اینکه دانشجوی من نمی‌تواند برود و بعد با یک پایان‌نامه آماده بیاید. برای اینکه برای دانشجو وقت می‌گذاریم و روی کارشان نظارت می‌کنیم. مقاله داشته‌ام که این اتفاق افتاده باشد، مثلاً مقاله‌ را از روی سایت برداشته باشند. ولی در مورد دانشجویی که ما تمام مدت با آن سر و کار داریم و کارش را می‌بینیم و ارزیابی می‌کنیم و مدام باید برود و بیاید و گزارش بدهد، نمی‌تواند این کار را انجام بدهد. این بیشتر مربوط به دانشگاه‌هایی است که نظارت کمی بر دانشجو وجود دارد.

ایکنا: مشکل در کجاست؟ شما چه راه‌کارهایی را پیشنهاد می‌‌کنید؟

یکی از راه‌کارها این است که استاد پا به پای دانشجو بر پایان‌نامه نظارت داشته باشد. تقلب در پایان‌نامه به جاهایی برمی‌گردد کهدانشگاهی پذیرای تعداد دانشجوی خیلی زیاد است و نمی‌توانند نظارت کنند و ارتباط خوبی با دانشجو وجود ندارد. این مشکل از آنجا زاییده می‌شود. دانشجو در دانشگاه ما که یک دانشجوی دولتی است و یک رده بالایی داریم چنین کاری را انجام نمی‌دهد. دانشجو برای کارش وقت می‌گذارد و ما در فرآیند انجام آن هستیم.

ایکنا: معمولاً هر استاد سالانه بر فرآیند چه تعداد پایان‌نامه می‌تواند نظارت داشته باشد؟

محدودیت سالانه و زمانی نداریم. در مقطع ارشد هر سال 20 دانشجو به دانشکده الهیات وارد می‌شوند. در مقطع دکتری نیز سالانه 8 دانشجو مشغول به تحصیل می‌شوند. ولی مسئله این است که استادهای ما استادهای تمام وقت اینجا هستند. بعضی دانشگاه‌ها هستند که اساتید همه میهمان هستند. در جای دیگر شغل ثابتی دارند و برای اینکه اموراتشان بگذرد در جای دیگر حق‌التدریس هستند. یا تعداد دانشجویش خیلی زیاد است و برای همین ارتباط وجود ندارد و همه چیز خیلی صوری و سطحی انجام می‌شود.

در دانشکده علوم و حدیث در دوره‌های حضوری که بوده‌ام چنین چیزی را نداشته‌ایم، اما در مجازی در مقاله‌نویسی نه پایان‌نامه دیده‌ام که این اتفاق بیفتد. من حتماً نظارت می‌کنم و حساس هستم. پایان‌‌نامه هم عملاً چون به این سمت رفته که آموزش محور شود فقط دانشجویانی که علاقه‌مند هستند پایان‌نامه می‌گیرند، کسی مجبورشان نمی‌کند. ولی در مقالات وجود دارد، فهمیدن آن هم خیلی راحت است. به‌ صورت‌های مختلف می‌شود ارزیابی کرد.

با توجه به شناختی که از دانشجو دارم، حتی فهم دانشجو را می‌توانم بفهمم. وقتی متن را می‌بینم و کار را نگاه می‌کنم متوجه می‌شوم که کار این دانشجو است یا خیر. خیلی از اینها به عدم نظارت استادها برمی‌گردد.

ایکنا: بیشترین نقش بازدارندگی را در این رابطه چه کسی برعهده دارد؟

یک مسئله نظارت استادهاست. دومین مورد و چیزی که خیلی به نظر من اهمیت دارد، مسئله تنبیه آن است. اینکه ما چه تنبیهی برای چنین کاری در نظر می‌گیریم. ما اگر تنبیهی برایش در نظر بگیریم که این تنبیه، خیلی تنبیه شدیدی باشد، هیچ کس به راحتی طرف آن نمی‌رود.

من وقتی درس مجازی دارم ابتدا به دانشجویان می‌گویم که اگر کسی در مقاله‌ای که برای ما می‌دهد از اینترنت کپی کرده باشد نه تنها نمره مقاله‌اش صفر داده می‌شود بلکه نمره درسش صفر می‌شود و من به همه هم اعلام می‌کنم که او دزدی کرده است. سعی می‌کنم با انجام چنین کاری اینقدر هزینه این کار را سنگین کنم که دانشجو جرئت نکند به طرف آن برود. اگر یک نفر را پیدا کنم که این اتفاق بیفتد و در درس من مردود شود، آبرویش هم برود دیگر این کار را انجام نخواهد داد. ولی بعضاً من این کار را می‌کنم و کسی که بالا دست من است مخالف نوع تنبیه است، اما من از اول با دانشجو اتمام حجت کرده‌ام که اگر این کار را کرد من هم این کار را با او می‌کنم. حالا به دلایلی مقام بالادست ملاحظه می‌کند و ... .

وقتی که ما سست با مسئله برخورد می‌کنیم جلوی این مسئله گرفته نمی‌شود. اگر ما دو یا سه نمونه پیدا کردیم با اینها سخت برخورد کنیم مسئله تمام می‌شود. نمی‌گویم که تنبیه غیر عادی داشته باشیم، بالاخره مشکلی هست که در دانشگاه‌های کشور وجود دارد. خارج از کشور هم وجود دارد، مجازاتی که برای چنین کاری در نظر می‌گیرند، بررسی و ارزیابی کنیم و یک تنبیه معقول برایش در نظر بگیریم. اگر ما دو یا سه مورد پیدا کردیم و مثلاً اخراج و محروم از تحصیلش کردیم، دیگر کسی برایش مفید نخواهد بود که چنین خطری را کند.

با دو یا سه مورد که خوب برخورد کنیم جلوی کار گرفته می‌شود. نکته‌اش این است. ما هر چقدر که جلوی جاهایی که این کار را انجام می دهند بگیریم، تا وقتی که متقاضی وجود دارد از جای دیگر سر در می‌آورد و ما نمی توانیم همه اینها را کنترل کنیم. باید از ابتدا، از آبشخورش که این پدیدار می‌شود و یک چنین نیازی به‌وجود می‌آید جلویش را بگیریم. و آن جا کجاست؟ دانشجو چگونه می‌تواند پایان‌نامه قلابی بیاورد. تنها وقتی می‌تواند این کار را کند که استاد در این مدت اصلاً با دانشجو کار نداشته باشد، نظارت نداشته باشد و کارش را نبیند.

ایکنا: به نظر شما بهتر است تنبیه را وزارت علوم لحاظ کند، یا دانشگاه‌ها و یا اصلاً به‌طور مثال قوای انتظامی و قضائی؟

بار حقوقی برای این کار درنظر گرفتن خیلی کار پرزحمتی خواهد بود. اینکه در سیستم قضایی موردی به دادگاه برود، اصلاً کار آسانی نیست. بعضاً وقتی کتاب و مقاله را می‌دزدند هم نمی‌توانیم به راحتی شکایت کنیم. یعنی کتابی که یک فردی چاپ کرده را عیناً به اسم خودشان چاپ می‌کنند. در این موارد هم به راحتی نمی‌توانیم پیگیری قضایی کنیم. در وزارت ارشاد نهادی است که این موارد را رسیدگی می‌کند. ارجاع اینها به دستگاه قضایی هم بار دستگاه قضایی را اضافه می‌کند هم  کار خیلی مشکل و پر دردسری هست.

نظرم این است که دانشگاه‌ها می‌توانند برخورد داشته باشند و البته اگر وزارت علوم بخواهد که این یک مسئله فراگیر باشد، می‌تواند در درجه اول این را بخواهد، ولی باید ساز و کار آن هم در نظر گرفته شود. یک چیز دستوری نیست. پیامد و عقاب آن  باید بررسی شود، یک اهتمام دستوری نیست، باید واقعاً اهتمام یک دانشکده و گروه این باشد که این قضیه از بین برود.

یکی از اساتید می‌گفت من استاد داور بودم، پایان‌نامه را آوردند، من هم در اینترنت چک کردم و دیدم یک بخش‌هایی از آن کپی شده است، وقتی که این را اعلام کردم نظر مقام بالادستی مدارا با دانشجو بود. من دیدم که اینها اصلاً عزمشان بر این نیست که با او برخورد کنند، گفتم من داوری را قبول نمی‌کنم و به فرد دیگری بدهید.

برای اینکه این مسئله از بین برود باید عزم نیز وجود داشته باشد. واقعاً باید قبیح شمرده شود و ساز و کارهای اجرایی‌اش هم باید باشد. ساز و کارهای اجرایی‌اش هم باید باشد. مقرراتی در وزارت علوم، دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و ... باید وضع شود که با چنین مشکلی باید چگونه مقابله کنیم، چه تنبیهی برایش در نظر بگیریم چه محرومیتی را برایش لحاظ کنیم. از آن طرف هم باید امکان آن باشد. وقتی بی حد و  حصر دانشجو می‌گیریم این مشکلات پیش می‌آید. دانشگاهی که به اندازه کافی استاد ثابت ندارد و همه قراردادی، موقت و همه از یک جای دیگر هستند، معلوم است که این اتفاق می‌افتد. مگر یک استاد چقدر می‌تواند برای تعداد زیاد دانشجویان وقت بگذارد. زمینه‌ها و زیرساخت‌های مقابله با این مسئله هم باید آماده شود.

یکی از مشکلات عمده که اصلاً این پیامدها را هم دارد مسئله کمیت بالای دانشجوست که در یک بازه زمانی وزارت علوم در مقاطع عالی اجازه جذب آن‌ها را داده است. نتیجه این می‌شود که هم از نظارتی که دانشکده‌ها می‌توانند داشته باشند و هم از کیفیت کاسته می‌شود.

ایکنا: سیستم آموزش‌محور تا چه حد می‌تواند جلوی این قضیه را بگیرد؟

ما دو سیستم آموزشی داریم؛ یکی سیستمی که در حال حاضر در دانشگاه‌های معمولی اجرا می‌شود و سیستم دیگر نیز سیستمی است که وزارت علوم مدتی هست آن را باب کرده است.  دانشگاه‌ها نیز از اجرای آن استقبال کرده‌اند، این سیستم، سیستم آموزش محور است که در دانشگاه‌های فنی و دانشگاه شریف نیز وجود دارد. دانشجو از اول، دوره‌ را به صورت آموزش محور انتخاب می‌کند و به جای واحد پایان‌نامه، دو یا چهار واحد سمینار یا مقاله دارد. این در بخش مجازی دانشکده قرآن و حدیث اجرا می‌شود. جاهای مختلفی ممکن است آن را اجرا کنند. از جاهای دیگر خبر ندارم ولی می‌دانم که رشته‌های فنی دانشگاه شریف نیز به این شکل اجرا می‌شود. یعنی می‌توانند آموزش‌محور باشند، برای همین دانشجو می‌تواند اصلاً پایان‌نامه نگیرد.

ایکنا: پایان‌نامه‌فروشی مثل یک نشانه بیماری برای سیستم آموزش عالی محسوب می‌شود، شما دلایل آن را چه می‌بینید؟ آیا می‌تواند به این برگردد که موضوعات پایان‌نامه‌ها روی نظم خاصی انتخاب نمی‌شوند و استراتژی مناسبی برای آن نداریم.

نه لزوماً. در آن شرایط هم می‌تواند این اتفاق بیفتد، این دزدی‌ها همه جا اتفاق می‌افتد. در یک سطح کوچکتر دزدی مقاله، مگر در سطح دنیا اتفاق نمی‌افتد، به ما هم اختصاص ندارد. در بهترین حالت که می‌توانید تولید علم داشته باشید، مگر اختراعات را هم نمی‌دزدند؟ مگر اختراعات را به نام خود ثبت نمی‌کنند؟ همه اینها اتفاق می‌افتد، این به نظر من ربطی به آن ندارد.

ایکنا: اینکه پایان‌نامه را سفارش می‌دهند تا برایشان نوشته شود آیا تولید علم محسوب می‌شود؟

خیلی از اینها در واقع سرهم‌بندی است. مقاله‌ معروفی در اینترنت وجود دارد. مقاله‌ای است در مورد یک شخص کتابداری که از مقالات علمی ـ پژوهشی کپی برداری کرده و بخش‌ها را سر هم کرده و برای مجلات معتبر دنیا ارسال کرده است. یک تعدادی از مجلات آن را قبول نکردند یک تعدادی از مجلات نیز آن را قبول کردند. این سر هم کردن‌ها بعضاً طوری نیست که لو برود. اگر کمی شخص وارد باشد، نسبتاً آگاهانه می‌تواند چیزی را سر هم کند و چیز به ظاهر معقولی پدید بیاید که خیلی هم مشخص نباشد که بی سر و ته است. این نشان می‌دهد که نه داور نظارت می‌کند و نه استاد راهنما درست نظارت می‌کند.

captcha