برای تولید و اجرای نمایش با هر موضوع و ساختاری، نیاز به ایجاد مکانی مناسب است؛ مکانی که گروه نمایشی با کمال آرامش در آن به تمرین پرداخته و در محدوده زمانی مشخصی نمایش خود را برای طیف گستردهای از مردم به اجرا در بیاورد؛ همواره از مکان و فضای نمایشی به عنوان یکی از ارکان اصلی شکلگیری یک اثر نمایشی یاد شده که اگر آن را در اختیار نداشته باشیم تئاتری رخ نداده است.
اما یکی از ارکان دیگر تئاتر، تشکیل گروه است؛ اینکه گروه در تولید اثر نمایشی ارجح است و یا مکان نمایشی؛ باید گفت که این دو علل عرضی تولید نمایش هستند که نمیتوانند در امتداد هم قرار گیرند، بلکه وجود هر یک به تنهایی منجر به تولید نمایش نمیشود، بنابراین ابتدا باید گروهی باشد که در سالن تمرین نمایشی را آغاز کنند و همچنین ابتدا باید مکانی همچون سالن نمایش باشد که گروه با آرامش بر روی تولید یک نمایش متمرکز شود.
نکته مهمی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد اینکه به این دو رکن پایه و اساسی تئاتر پس از انقلاب اسلامی و با وجود تأکید بیش از پیش مسئولان فرهنگی و هنری برای گسترش فعالیتهای فرهنگی و هنری که تئاتر یکی از مؤثرترین آنهاست اهمیتی قائل نشدهایم و در نتیجه اکنون و پس از گذشته بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابی که بیشتر بر ویژگیهای فرهنگی و فرهنگساز خود در جامعه و در میان مردم تأکید دارد، نه گروههای منسجم تئاتری داریم و نه از نظر کمّی، سالن نمایش استاندارد به میزان کافی.
در فعالیتهای صنفی تئاتر همواره صحبت از انسجام گروههای نمایشی و سر و سامان دادن به فعالیتهای حرفهای و مناسبات آنها به میان آمده است، اما هیچ گاه این عزم با وجود برخی اقدامات اولیه و مقدماتی که در مورد آن صورت گرفته است، نتوانسته به شکل کامل جامه عمل پوشیده و موجب شود که ما اکنون و پس از سالهای سال فعالیت حرفهای در عرصه تئاتر با گروه و یا گروههای رسمی تئاتر مواجه باشیم که برای آنها سیاستهای اجرایی و هدفمند اتخاذ شده باشد.
تشکیلات نظاممند غلبه بیشتری به ایجاد سالنهای جدید دارد
تشکیل گروه در تئاتر ایران بیشتر از اینکه نظاممند و بر مبنای دستورالعمل و آئیننامههای اجرایی بوده باشد، میان هنرمندان به شکل توافقی بوده است. هر چند که با ثبتنام یک گروه، نماینده اعضای آن هر از چند گاهی با رجوع به تشکیلات صنفی همچون خانه تئاتر، در جریان ارائه برخی خدمات صنفی که میتوانند مشمول آن شوند قرار میگیرند.
کمی که پیش میرویم چنین به نظر میرسد که تشکیل گروه و ثبت رسمی آن در تشکیلات نظاممند اداری گاه غلبه بیشتری نسبت به ایجاد سالنهای جدید تئاتری و یا تجهیز فضای نمایشی دارد که در حال حاضر آنها را در اختیار داریم؛ به این معنی که اگر تعداد مشخصی گروه نمایشی تشکیل و به شکل رسمی و نظاممند به ثبت برسند، آن گاه میتوان با توجه به حجم فعالیتهایی که آنها انجام میدهند و البته عدالتمحوری که باید در سهمخواهی هر یک از گروهها در استفاده از امکانات تئاتری لحاظ میشود، در جریان کمبودها و نواقص قرار گرفت و به فکر افزایش سرانه فضاهای نمایشی بود.
عدم ثبت گروههای نمایشی و اتخاذ سیاستهای دفعی و موسمی مسئولان که البته گاه برخی ملاحظات نیز چاشنی آن میشود و ممکن است خدای ناکرده به تبعیض میان برخی فعالان نمایشی منجر شود، آفت این روزهای تئاتر کشور است که از جمله تبعات منفی آن، به حاشیه رانده شدن بسیاری از فعالان تئاتری در عین شایستگی و پویایی بیش از حد برخی از فعالان تئاتری است که اتفاقاً از رانت برخی جریانهای فرهنگی و هنری حاکم نیز استفاده میکنند.
نکته مهم اینکه ما هیچ گاه به تربیت گروههای تئاتری در طول سالهای فعالیت نمایشی پس از انقلاب اسلامی نپرداختهایم و حتی به فرض گسترش متناسب سرانه فضاهای نمایشی و اختصاص سالن در محدوده زمانی مشخص و قابل قبول برای هر یک از گروهها، آنها قادر به استفاده بهینه از امکانات نیستند.
چالشی جدید در زمینه فعالیتهای تئاتری
شهرام کرمی در گفتوگوی خود با ایکنا صراحتاً به این مسئله اشاره کرد و با این توضیح که: ما در کنار تشکیل گروههای نمایشی باید به تربیت و به روز کردن دانش و استانداردسازی نوع فعالیتهای آنها نیز توجه داشته باشیم، گفت: به فرض مثال حال که سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر تبدیل به مرکز مطالعات اجرایی قشقایی شده و قرار است با انتشار فراخوانی، اختیارات سالن را در زمان مشخصی به گروههای مورد نظر محول کند، آیا این تضمین وجود دارد که گروه نمایشی بتواند مدیریت جامعی بر روی فعالیت خود با استفاده از امکانات آن داشته باشد که به خروجی مؤثر و مفیدی منتهی شود؟
وی ادامه داد: از طرف دیگر طی سالهای سپری شده پس از انقلاب و در دوران میانی، یعنی پس از دوران جنگ تا رسیدن به مقطعی که بنا به بروز عوارضی همچون تحریمها و شرایط بد اقتصادی، با وجود رونقی که در زمینه بودجههای کلان کشور حاصل از افزایش قیمت نفت شاهد آن بودیم و سهم بودجه فرهنگی و هنری نیز چشمگیر بود، اما هیچ گاه از سوی مسئولان فرهنگی و هنری این اهتمام وجود نداشت که میتوان بخشی از این بودجه را صرف احداث فضاهای نمایشی استاندارد کرد تا سرانجام مجبور به این نباشیم که همچنان وقتی مجموعه تئاتر شهر و یا یکی از سالنهای رایج تئاتری بنا به دلایلی از جمله نوسازی برای مدتی از چرخه تئاتری کشور خارج میشوند، با چالشی جدید در زمینه فعالیتهای تئاتری روبرو شویم که حل و فصل آن این اواخر تقریباً تبدیل به یک رؤیا شود.
مسئولان به فکر جایگزین باشند
بروز این ناهنجاری و معضل نشان از نوعی اهمال مدیریت فرهنگی و هنری در مقطعی خاص دارد که سامان خلیلیان، رئیس کانون نمایشگران خیابانی درباره آن چنین شرح داده است که بخشی از بودجهای که طی این سالها در اختیار نهادها و سازمانهای فرهنگی و هنری صرف احداث و تجهیز سالنهای چندمنظوره و آمفی تئاتر شد که فقط برای برگزاری همایش و سخنرانی چندان قابلیت نداشت؛ در حالی که اگر مدیریت کلان فرهنگی و هنری نظارتی مؤثر بر آن داشت، این سالنهای چندمنظوره در زمانهایی که بلااستفاده میمانند میتوانستند با استفاده از امکانات فنی که در اختیارشان است در قالب تفاهمنامهای درونسازمانی در اختیار گسترش تولیدات نمایشی و اجرای عموم قرار گیرند.
اما در شرایطی که همچنان با بحران کمبود سرانه فضاهای نمایشی مواجه هستیم و از آن سو استقرار گروههای نمایشی به عنوان تشکلهای رسمی و قانونی تئاتر نیز در هالهای از ابهام قرار دارد، بحث نوسازی سالنهای نمایشی که به هر حال بخشی از حجم بار اجراهای عمومی آثار نمایشی را بر دوش میکشد، خدشه دیگری بر بدنه فرهنگی و هنری کشور ایجاد کرده است؛ در حالی که باید پیش از تصمیم به چنین کاری، مسئولان به فکر جایگزین بوده و حداقل در زمان موقت نوسازی این مجموعه نمایشی برای برطرف ساختن اختلال موجود در چرخه تولید و اجرای آثار نمایشی چند سالن نمایشی دیگر را همچون تماشاخانه ایرانشهر و سالنهایی که سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در اختیار دارد، برای جامه عمل پوشاندن به مطالبات به حق گروههای نمایشی که در نوبت اجرای عموم قرار دارند، آماده میکردند؛ موردی که فعالان تئاتری همچون میلاد نیکآبادی، کارگردان تئاتر؛ حسن باستانی، کارگردان تئاتر و خیرالله تقیانیپور، برگزیده جشنواره «تئاتر فجر» به آن تأکید فراوان داشتند.