کد خبر: 3190907
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۶

«طوفان قاطعیت»؛ گردوخاکی که آل‌سعود تنها از ترس قدرت ایران به‌پا کرد

گروه بین‌الملل: تحولات استراتژیک منطقه‌ای و بین‌المللی و هراس شدید آل‌سعود از این وضعیت با بپاکردن گردوخاکی موسوم به «طوفان قاطعیت» در جنگی خفت‌بار تجلی یافت که تنها ناشی از ترس و هراس سعودی‌ها از قدرت ایران بود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، روزنامه «الاخبار» لبنان با انتشار مقاله‌ای از «ناهض حتر»، تحلیلگر سیاسی اهل اردن با عنوان «عربستان، آن‌سوی شکست» نوشت:

شکست عربستان در جنگ علیه یمن، امری کاملا واضح و مبرهن بود که پس از چهار هفته از هجوم و دشمنی کینه‌توزانه آل‌سعود علیه یمن بدون تحقق یافتن هرگونه هدف سیاسی به پایان رسید.

در این هجوم وحشیانه عربستان دست به جنایت‌های زیادی زد؛ کودکان و زنان و سالمندان بی‌گناه را به قتل رساند و ساختمان‌ها، پل‌ها و زیرساخت‌ها را ویران و زندگی روزمه بسیاری از خانواده‌ها و کارکمندان را مختل ساخت، و خسارت‌های بسیاری به حکومت و ملت مظلوم یمن وارد کرد.

باوجود اینکه عربستان دست به تمامی این جنایت‌ها زد اما نتوانست هدف اصلی خود که همان بازگرداندن «عبد ربه هادی»، به منصب ریاست جمهوری بود، محقق سازد.

همچنین عربستان در محقق ساختن دیگر اهداف خود چون به پیروزی رساندن القاعده در این جنگ و یا ایجاد تفرقه میان ملت یمن با تکیه بر اختلافات مذهبی یا منطقه‌ای و یا شعله‌ور ساختن آتش جنگ داخلی ناکام ماند.

ملت یمن با شجاعت کامل، استقامت و یکپارچگی توانست با این هجوم وحشیانه آل‌سعود مواجه شود و اما کسانی که این هجوم ناحق و غیرعادلانه را تأیید کردند ـ‌همچون تفاله‌های اخوان‌المسلمین و برخی احزاب سیاسی ـ تنها انگ خیانت به وطن و ملت برآنها برچسپ خورد.

شکست عربستان در این جنگ، امری کاملا قطعی بود، در این هجوم عربستان دو راه بیشتر نداشت؛ نخست توقف «حملات هوایی» بدون دست‌یابی حتی به یک هدف سیاسی که البته در این زمینه شکست بسیار واضح بود، و راه دوم «هجوم زمینی» که بدون شک قدرت عربستان را درهم می‌نوردید و سیطره آل‌سعود بر عربستان که خود با خطر تقسیم چهار منطقه مواجه بود(استان‌های اشغال شده یمنی جیزان، نجران، عسیر، استان‌های اشغال‌شده بحرینی واقع در شرق عربستان و شهر حجاز اشغال‌ شده و نجد)، تضعیف می‌کرد.

در پایان کار، آل‌سعود برای نجات حکومت خود از سرنوشت اجتناب‌ناپذیر و قطعی، به اعتراف شکست سیاسی مجبور شد. اما نکته جالب در این میان آن بود که طرف‌هایی که نردبان نجات را به سمت ریاض انداختند تا از درخت نا امیدی پایین بیاید ـ همان‌هایی که عربستان آنها را دشمن خود می‌شمارد(ایران و روسیه) ـ برای نجات آل‌سعود از اقدامات دیوانه‌وار، از خود حرکت نشان دادند و رویکرد صلح‌آمیز و متسامح در پیش گرفتند.

چنانچه موسکو برای حفظ آبروی عربستان، قانونی بین‌المللی صادر کرد و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، نیز سلمان، پادشاه کنونی عربستان را از پیامدهای خطرناک این هجوم برحذر ساخت و او را به‌منظور بررسی اوضاع و رسیدن به تفاهم مشترک به «کرملن» دعوت کرد که این اقدام در واقع جلوگیری از خودکشی عربستان بود. همچنین روسیه برای حفظ امنیت عربستان به‌شرط توقف هجوم وحشیانه خود در عراق، سوریه و یمن اعلام آمادگی کرد و از دیگر سو، تهران در راستای خاموش کردن شعله‌های آتش در عربستان و خاورمیانه گام برداشت.

حمله به یمن باهدف اخذ استقلال این کشور و منع حضور ایرانی ـ روسی در همسایگی عربستان، چیزی جز ظاهر قضیه نیست، اما بطن ماجرا این بود که عربستان از اعتراف اخیر غرب به این که ایران به‌عنوان قدرت اصلی منطقه مطرح است از یک سو و از سوی دیگر همبستگی و اتحاد ایران و روسیه هراس و وحشت داشت.
«عاصفة الحزم» یا همان «طوفان قاطعیت» آل‌سعود در واقع چیزی جز انعکاس ترس و وحشت آل‌سعود از تحولات استراتژیک منطقه‌ای و بین‌المللی نبود.

این تحولات استراتژیک اخیر در سطح منطقه‌ و بین‌الملل که باعث به راه‌انداختن گردوخاک سعودی‌ها با نام «طوفان» بود، عبارت بودند از 1ـ توافق میان تهران و محافل بین‌المللی در زمینه انرژی هسته‌ای و لغو تحریم‌ها از جمهوری اسلامی ایران، 2ـ اتحاد شانگهای و ناتو بر سر سپر دفاع موشکی و احتمال تحویل موشک‌های اس 300 به ایران، 3ـ  سخنان اخیر باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمیرکا مبنی بر اینکه مشکلاتی که کشورهای حاشیه خلیج با آن مواجه می‌شوند؛ ناشی از مشکلات سیاسی و اجتماعی داخلی است نه کشور ایران.

و اما بعد از شکست خفت‌بار آل‌سعود در جنگ با یمن، استمرار و بقای عربستان در منطقه مشروط به تفاهم استراتژیک با موسکو و تهران و نیز اعتراف به قدرت‌های جدید در منطقه و در سطح بین‌المللی است.

بعد از شکست مفتضحانه آل‌سعود، شاهد عاصفةالحزم دیگری علیه سوریه نخواهیم بود بلکه شاهد بحث و گفت‌وگو بر سر مسئله درگیری‌های داخلی این کشور آن هم بر سر میز مذاکرات با بشار اسد و حکومت آن خواهیم بود.

بعد از شکست خفت‌بار آل سعود، این‌بار سلمان، پادشاه سعودی به «کمپ دیوید» خواهد رفت و به دیکته‌های آمریکا در زمینه اولویت‌بندی اصلاح امور سیاسی، فرهنگی و دینی داخلی گوش جان خواهد سپرد؛ غرب که تا کنون وهابیت و دست‌پرورده‌های آنها را به‌عنوان وسیله‌ای برای محقق ساختن اهداف سیاسی خود بکار برده است، اکنون احساس خطر می‌کند زیرا عربستان قدیم، وهابیت و  تروریسم حالا دیگر به خطری که تمام جهان را تهدید می‌کند، تبدیل شده پس یا باید برای آن حد و مرزی تعیین کرد و حکومت آن را از نو ساخت و یا به آن پایان داد.

captcha