به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، سرتیپ محمدباقر نیکخواه، نویسنده کتابهای «جنایت جنگی» (سال 1391)، «گاهشمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع مقدس» (سال 89) و «ماشین روحیه» در سال 90 اکنون پس از سالها خدمت خالصانه در دوران انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع از آرمانهای ولایت فقیه یک سالی است که پس از حادثه تصادف به ناچار فعالیتهای خود را محدود کرده و اکنون به عنوان یکی از اعضای مجمع پیشکسوتان جهاد و شهادت به تالیفات خود ادامه میدهد.
سرتیپ محمدباقر نیکخواه متولد آبان 1331 و دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است که دوران جوانی خود را با فعالیتهای سیاسی بر علیه رژیم پهلوی گذراند و یکی از دانشجویان پیرو خط امام شرکت کننده در اشغال لانه جاسوسی و از اعضای فعال دفتر تحکیم وحدت بوده است.
با آغاز جنگ تحمیلی در سال 1359 به جبهه جنگ رفت و بنیانگذار تبلیغات جبهه و جنگ در خوزستان شد. سپس از سال 1364 فرمانده پدافند شیمیایی میکروبی و رادیواکتیو شد و در بمباران شیمیایی عملیات فاو به دلیل عدم استفاده از ماسک جانباز شیمیایی شد و از ناحیه ریه به شدت صدمه دید. وی اکنون جانباز شیمیایی 30 درصد است و خاطرات زیادی از دوران جنگ تحمیلی دارد و یکی از مهمترین راویان جنایتهای جنگی محسوب میشود.
البته به دلیل سانحه تصادف سال گذشته که با 60 روز بیهوشی همراه بود، در به یاد آوردن و نقل خاطرات جنگ با مشکلاتی روبهروست. به مناسبت سالگرد قربانیان سلاحهای شیمیایی دیداری صمیمانه با این جانباز شیمیایی داشتیم تا مروری بر جنایات رژیم عراق در حملات شیمیایی به مناطق مختلف ایران داشته باشیم.
سرتیپ محمدباقر نیکخواه با خوشرویی دعوتم را اجابت میکند و در منزلش واقع در شهرک شهید محلاتی میزبانم میشود. همسر وی، شهناز صرامی نیز که از سال 61 همراه غمها و شادیهای این مرد دلاور است خود از بسیجیان پشتیبانی جبهه بوده که نیکخواه در خاطراتش درباره خواستگاری از همسرش میگوید: «در خط دوم فکه نزد حسین صرامی از اعضای پشتیبانی لشکر هفت ولی عصر(عج) رفتم و با وی صحبت کردم. حاج حسین که متوجه خواستگاری شد گفت: هر چه خدا بخواهد در اهواز همدیگر را دیدیم و یک هفته بعد مراسم خواستگاری انجام شد و 17 آذر 61 به عقد هم درآمدیم و صبح فردای عقد به حضور امام خمینی (ره) رسیدیم.»
حاصل این ازدواج دو فرزند است؛ یک دختر 31 ساله به نام هاجر که دکترای داروسازی دارد و پسری 30 ساله که مهندس شیمی است. خانم صرامی گوشزد میکند که نباید اکنون از سرتپ نیکخواه توقع داشته باشم که به آسانی بتوانم پاسخ تمام پرسشهایم را بازگو کند.
سرتیپ نیکخواه مردی بسیار متواضع و خونگرم است. با مهربانی به استقبالم میآید و از اینکه موضوع مصاحبه را قربانیان سلاحهای شیمیایی قرار دادهام از من تشکر میکند.
سلاحهای شیمیایی که در حمله عراق به ایران به کار رفت
وقتی از او میخواهم به آمار قربانیان سلاحهای شیمیایی در جنگ تحمیلی اشاره کند برای چند لحظه به گوشهای خیره میشود و توضیح میدهد: در طول 572 نوبت حمله شیمیایی در هفت مرحله از 15 مهر 59 تا چهارم شهریور 67 در مجموع 17 هزار و 250 نفر شهید و 127 هزار نفر مصدوم شدند که از این تعداد هفت هزار و 25 شهید از اهالی حلبچه عراق بودند.
وی ادامه میدهد: 464 حمله شیمیایی عراق با پرتاب بمب و راکت توسط هواپیما، 165 حمله با گلولههای با قطرهای مختلف توسط توپ، 79 حمله با خمپاره، 14 حمله با پرتاب بمب و اسپری گازهای شیمیایی توسط بالگرد، سه حمله با کاتیوشا و یک مورد نیز با آرپی جی بوده است. 6 استان ایران شامل خوزستان، کردستان، ایلام، آذربایجان غربی و کرمانشاه به ترتیب 225، 51، 37، 36 و 33 بار مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند و حتی رژیم بعثی استانهای بصره، سلیمانیه و کرکوک، دهوک، اردبیل و العماره عراق را نیز مورد حمله شیمیایی قرار داد.
عوامل شیمیایی در حملات، مختلف بودند و 286 بار از تاولزاها، 143 بار از مواد موثر بر اعصاب، 81 مرتبه از سیانور و عوامل موثر بر خون، 48 بار از خفه کننده، هشت بار از مواد فسفری و ناپالم و شش مرتبه نیز از v و vx استفاده شد.
از وی درباره محورهای عملیاتی مورد حمله شیمیایی میپرسم و با مروری بر یادداشتهایش پاسخ میدهد: 44 محور عملیاتی مورد حمله شیمیایی قرار گرفت که بیشترین آنها (145 بار) در بدر و منیر، 80 بار در والفجر 8، 40 بار در کربلای پنج و 34 مرتبه پس از پذیرش قطعنامه 598 بود.
نیکخواه با اینکه از ناحیه ریه و سر به شدت صدمه دیده، خیلی سرزنده است. این سرزندگی شاید نتیجه ایمان واقعی و سالها جهاد مخلصانه و تلاش بیوقفه برای دفاع از کیان اسلامی باشد.
کاربرد تسلیحات شیمیایی مهمترین جنایت جنگی عراق بود
وی تصریح میکند: از عمدهترین جنایات جنگی حکومت عراق در دوران جنگ با ایران کاربرد تسلیحات شیمیایی و در مواردی میکروبی علیه نظامیان و غیرنظامیان ایران و عراق است. این حکومت دامنه جنایات خود را از آغاز 66 در مناطق غیرنظامی در بیش از 200 روستا و اکثر شهرهای استانهای مرزی گسترش داد و زنان و کودکان بسیاری را قربانی حملات خود کرد.
این در حالی بود که حکومت عراق مفاد پروتکل 1925 ژنو را که در آن استفاده از سلاحهای سمی، میکروبی و شیمیایی منع شده را در سال 1931 امضا کرده و بر رعایت آن متعهد شده بود. حملات شیمیایی عراق طبق ماده 17 اساسنامه دادگاه بینالمللی کیفری لاهه مشمول جنایات جنگی میشود.
حکومت عراق بر اساس مواد مختلف کنوانسیونهای چهارگانه 12 اوت 1949 ژنو و پروتکلهای دوگانه الحاقی 8 ژوئن 1977 ژنو، ناقض مفاد حقوق بشردوستانه نیز بوده است. افزون بر این، حکومت صدام با نقض کنوانسیون 1949 سانفرانسیسکو و سایر قوانین بینالمللی حمایت از حقوق شهروندان در قلمرو کشورها مرتکب جنایات علیه بشریت و نسلکشی اکراد شمال عراق شده است. مسبب اصلی این همه فجایع و جنایت در وهله نخست سازمان ملل و شورای امنیت به خصوص پنج عضو دائمی (آمریکا، انگلستان، شوروی سابق، چین و فرانسه) است زیرا آنها بودند که نه تنها به دادخواهی ایران پاسخ مساعد ندادند، بلکه با بیتوجهی، تجاهل و سهلانگاری چشم بر جنایات صدام بستند.
آنها حتی با نشان دادن چراغ سبز راه را بر ادامه جنایات حکومت عراق گشودند و به رغم استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی و قربانی شدن نیروها و حتی شهروندان ایران به هیچ وجه حاضر به محکومیت و تنبیه متجاوز و بازداشتن او از ادامه جنایات و جلوگیری از صدور مواد اولیه تولید سلاحهای شیمیایی به این کشور نشدند.
وی آهی میکشد و با اندوه میگوید: متاسفانه در دوران جنگ تحمیلی آنچه میتوانست اتفاق نیفتد واقع شد و مردم ایران در این تجاوز بزرگترین قربانی سلاحهای کشتار جمعی و متحمل صدمات جانی، روانی و جسمی جبرانناپذیری شدند.
سرتیپ نیکخواه تصریح میکند: حملات شیمیایی عراق به ایران تنها به مرزها و جبهه جنگ خلاصه نمیشد، بلکه در بمبهای هوایی که به شهرهای دیگر از جمله تهران اصابت میکرد نیز مواد شیمیایی و رادیواکتیو اضافه میکرد.
سرتیپ نیکخواه در مدت فعالیت خود به عنوان فرمانده تبلیغات جبهه مراودات زیادی با شخصیتهای بزرگ سیاسی و لشکری داشته است. وی میگوید: شهید بهشتی 15 روز قبل از شهادت به بازدید جبهه آمد، همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی و شخصیتهایی چون آیتالله هاشمی رفسنجانی بازدیدهای مکرری از جبهه داشتند.
سرتیپ نیکخواه از دوستان نزدیک شهید صیاد شیرازی و فرماندهان بزرگ ارتش چون شهید بابایی، چمران و ستاری بوده است.
کشورهای حامی عراق
به گفته وی در دوران جنگ تحمیلی آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی و عربی حامی عراق بودند. خصوصاً سلاحهای شیمیایی عراق از کشورهای آمریکا، انگلستان، شوروی سابق، لهستان و آلمان تامین میشد.
سرتیپ نیکخواه در پاسخ به این پرسش که تجهیزات ضدشیمیایی از کجا تامین میشد، میگوید: به نمایندگی ایران در دوران جنگ تحمیلی به اتریش سفر کرده و بخشی از نیازهای تجهیزاتی چون ماسک و لباس را تهیه کردم.
وی ادامه میدهد: پس از جنگ تحمیلی و سرنگونی رژیم بعثی به همراه نمایندگان سازمان ملل به عراق رفتیم و آزمایشگاههای مخفی و با نام مستعار عراق را که به نام تولید مواد شوینده و بهداشتی آزمایشگاههای تحقیق و تولید مواد بمبهای شیمیایی و بخشهای نگهداری و پر کردن cw بودند را شناسایی و منهدم کردیم.
سرتیپ نیکخواه دیگر قادر به ادامه صحبت نیست و باید از او خداحافظی کنم. وی سفارش میکند که نسل امروز کتابهای دفاع مقدس را مطالعه کنند؛ چراکه بسیاری از این آثار نتیجه سالها تالیف و گوشههایی از خاطرات کاملاً واقعی است.
از منزل سرتیپ نیکخواه بیرون میآیم، با این فکر که بسیاری از افتخارآفرینان دفاع مقدس اکنون در کدام گوشه از سرزمین ما چشم انتظار حمایت یا احوالپرسی گرمی، روزگار سپری میکنند.