به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در بخشی از کتاب «عهد مشترک» که دربرگیرنده مستندات قرآنی پیام تاریخی آیتالله العظمی خامنهای(مدظلهالعالی) در نخستین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) است، آمده: «من از شما جوانان خواهش میکنم که با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمه قرآن را بفهمید. همیشه با خودتان یک قرآن داشته باشید. هر جا و هر وقت فرصت کردید، قرآن را باز کنید و هر چه آمد، بخوانید، البته بهتر این است که انسان از اول شروع کند تا آخر، باز دوباره از اول شروع کند تا آخر و مکرر بخواند. هر چه تلاوت کردید، ترجمه آن را هم نگاه کنید، بگذارید این در ذهن جوان شما حک شود، در آن صورت فرصت تدبر پیدا خواهید کرد.
همه معارفی که برای یک ذهن پویا و فعال در شناخت حقیقت عالم لازم است، به اراده پروردگار به صورت بسیار عمیقی در این کتاب گنجانده شده است، آن هم نه برای سطح معینی، بلکه انسان به هر نقطهای از اوج فکری برسد، هنوز این اقیانوس عمیق برای فرو رفتن و فرا گرفتن جا دارد، که خودِ این یک معجزه بزرگ است.
به عنوان مثال کتاب علمی عمیقی را در نظر بگیرید. یک آدم عامی آن را نمیفهمد. مقداری که معلومات پیدا کرد، چیزهایی از آن میفهمد. معلوماتش که بالاتر رفت، حداکثر استفاده را از آن میکند، از آنکه بالاتر رفت، گاهی به عنوان یک تذکر و یادآوری برایش مورد مراجعه قرار میگیرد و مفید واقع میشود؛ اما وقتی انسان از آن بالاتر رفت، به جایی میرسد که این کتاب برایش چیزی ندارد؛ یعنی یک انسان متبحر مسلط به فلان دانش که مثلاً یک کتاب عالی در این قسمت را صدبار درس داده، مطالعه کرده، خیلی چیزهایش را یاد گرفته، یا رد کرده، دیگر برایش مطلب تازهای ندارد.
اما قرآن، این گونه نیست. قرآن حتی برای وجود مقدس پیغمبر هم که این معارف بر قلب و سمع او نازل شده، تا آخرین لحظات زندگی، سخن تازه داشته است. انسان هر چه در قرآن غور کند، چیزهای بیشتری مییابد.
من البته شرمنده میشوم از اینکه در اینجا خودم را مثال بزنم؛ چون من مثل پرِ کاهی بر روی اقیانوس میمانم؛ وقتی بخواهم در قرآن بررسی کنم، حقیقتاً بیش از این نیست. لذا اینکه مثال به خودم میزنم، برای این است که شما عزیزان که مثل فرزندان من هستید، تا حدودی با گوشهای از قضایا آشنا شوید.
بنده پنجاه سال است که با قرآن مأنوسم، از سنین نوجوانی شاید چهل سال است که در قرآن تدبر میکنم؛ یعنی قرآن که میخوانم با دقت در معانی و با تدبر است. سالها هم در مشهد قبل از پیروزی انقلاب، تفسیر قرآن میگفتم. بعد از این همه مدت الان که قرآن میخوانم به نکتهای در یک آیه برخورد میکنم، نه در سورههایی که کمتر با آنها برخورد دارم؛ در سورهها و آیاتی که گاهی هر روز تکرار میشود - که میبینم عجب! چهل سال، پنجاه سال است که با قرآن مأنوسم، ولی این نکته را در این آیه نفهمیده بودم؛ یعنی دریچه تازهای باز میشود. قرآن این گونه است.
«إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» یعنی قرآن، انسان را به بهترین راه، بهترین کار، بهترین شیوه، بهترین اخلاق و بهترین روشهای عمل فرد و جامعه هدایت میکند. امروز همه بشر محتاج قرآن هستند؛ اما ما مسلمانان اگر به قرآن عمل نکنیم، خسارتمان بیشتر از دیگران است. مگر میشود ملتی خود را مسلمان بداند، اما قرآنی نباشد؟ قرآنی شدن هم فقط به ظواهر و تلاوت آیات و مواردی که بیشتر چشم را مینوازد و در مقابل چشم میآید نیست. قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته شود، به قرآن عمل کند و معرفت قرآنی را به طور کامل به دست آورد.
ما امروز در دنیای اسلام، این ویژگی را کم داریم، اسم اسلام همه جا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست، ادعای مسلمانی همه جا هست، اما آنچه ما به آن نیاز داریم، آمیخته شدن با معارف قرآن و عمل به قرآن است. این مسلمانی واقعی است. اگر ملتی با معرفت قرآنی آشنا شود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد و حرکت برای او آسان خواهد بود.
شما ملاحظه کنید؛ به همین مقداری که ملت ما، درهای قرآن را به روی خود باز کرد - که این به برکت انقلاب ممکن شد - چه تحولی در او به وجود آمد! ببینید ملت ما چه عظمت و عزتی پیدا کرد. اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام گیرد، آن وقت این ملت همان خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است: «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ».
مشکل بزرگ مسلمان دنیا، دوری از قرآن است، علاج هم برگشت به قرآن است. قرآن فقط برای تلاوت کردن در کنج و زوایا نیست؛ قرآن برای عمل است، قرآن برای شناخت و معرفت است، قرآن برای این است که جامعه اسلامی تکلیف خود را بفهمد، وظیفه خود را بفهمد، از حیرت نجات پیدا کند، از ظلمات نجات پیدا کند و آن ملتی که قرآن را با خود و در وجود خود داشته باشد، هیچ مشکلی نمیتواند او را به زانو درآورد.»