به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، پیرو انتشار سخنان اخیر حجتالاسلام والمسلمین احمد عابدی، رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مبنی بر راهاندازی شعب دانشگاه معارف قرآنی در کشورهای اروپایی و آسیایی، علیرضا شعبانیفرد ضمن ارسال یادداشتی به ایکنا، به طرح انتقاداتی نسبت به این سخنان پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
باسمه تعالی
در پی انتشار خبری مبنی بر برنامهریزی برای راهاندازی شعب دانشکده علوم قرآنی در خارج از کشور بر آن شدم ملاحظاتی را در این خصوص به اطلاع علاقهمندان برسانم. در روزهای گذشته، رئیس دانشکدههای علوم قرآنی خبری با عنوان راهاندازی شعب دانشگاه معارف قرآنی در صورت موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی را مطرح کرد که ملاحظاتی پیرامون آن وجود دارد.
کمّیت زیاد نشانه موفقیت نیست
در خبر یاد شده دو دلیل برای دستیازی مسئولان دانشکدهها به توسعه بینالمللی برشمرده شده است: 1- داشتن 22 شعبه در کشور و 2- در اولویت داشتن گسترش رشتههای تحصیلات تکمیلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در برنامههای دانشگاه. بنابراین بر فرض پذیرش کمّیت ـ که آن هم مورد تردید است و در حدود سه چهارم ظرفیت این دانشکدهها سالانه خالی میماند ـ اصلاً کیفیت آموزشی و توانمندی دانشآموختگان این دانشکدهها بهعنوان دلیل توسعه بیشتر مورد استدلال قرار نگرفته است. چه اینکه وضعیت کیفی این دانشکدهها در طول بیش از بیست سال فعالیت همان است که در گزارشهای مختلف بیان شده است و تصریح شده که این مجموعه در ابعاد علمی، ساختاری و آموزشی ارتقاء نیافته است و از نظر هیئت علمی و بودجهای وضعیت تثبیتشدهای ندارند.
ضرورت تعریف مأموریت دانشکدهها در نظام توسعه فرهنگ قرآنی
رشتههای جاری در این دانشکده همان رشتهها و گرایشهای علوم قرآن و حدیث است که در دانشگاههای دولتی در حدود 5 هزار نفر، در مراکز متعدد دانشگاه پیام نور بیش از 15 هزار نفر و واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در حدود 2 هزار نفر، دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی در حدود 2 هزار نفر، مؤسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی در حدود 2 هزار نفر ظرفیت پذیرش سالانه وجود دارد و طبیعتاً همین 27 هزار ظرفیت برای این رشتهها کافی است. چه اینکه سالانه حدود نیمی از این ظرفیت خالی میماند.
مأموریت یک سازمان یعنی فلسفه وجودی یا نقش مجموعه در جامعه. یکی از رویکردهای وزارت علوم مأموریتگرا کردن نهادهای علمی ـ پژوهشی است. در تعریف مأموریت یک سازمان باید وجوه تمایز سازمان از سایر سازمانهای مشابه مشخص شود. بنابراین مأموریت سازمان به این سؤالات پاسخ میدهد: فلسفه وجودی سازمان چیست؟ اگر این سازمان حذف شود چه خلأیی در کشور بهوجود میآید؟ چه ویژگیهایی سازمان را از سایر سازمانها متمایز میکند؟ محصولات و خدماتی که سازمان ارائه میدهد چیست؟
با توجه به این دو مقدمه، اکنون سؤال این است که مأموریت این دانشکدهها در نظام علمی کشور و نیز نظام توسعه فرهنگ قرآنی چیست؟ پس از تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی در سال 88 و آغاز دهه توسعه رویکری راهبردی در امور قرآنی کشور همه نهادهای قرآنی برآنند که نسبت خود را با منشور تبیین و تعریف کنند. آیا تاکنون مسئولان این دانشکدهها که نهاد راهبری امور قرآنی کشور بهعنوان یک ظرفی کلان، امید به ارتقای آن در جهت تأمین نیروی انسانی تخصصی امور قرآنی کشور را داشت به این مطالبه در بازتعریف اساسنامهای که نوشتهاند توجه کردهاند؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی ساختار ناکارآمد را تثبیت نکند
با توجه به ضعف کیفی این دانشکدهها در کنار ضعف ساختار اداری، مالی و دانشجویی، غیر قانونی بودن فعالیت دانشکدههای علوم قرآنی از سال 89 (ضعف مستندات قانونی برای ارتقای دانشکده به دانشگاه و استفاده از ردیف اعتبارات دولتی) و ناکامی دانشکدهها در دستیابی به اهداف مصرح در اساسنامه، تلاش برای دور زدن شورای توسعه فرهنگ قرآنی و وزارت علوم و اخذ مجوز رسمی ارتقا از شورای عالی انقلاب فرهنگی امری ناصواب است. توضیح اینکه با توجه به موضعگیریهای محکم دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی و نیز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای اصلاح و بهبود وضعیت دانشکدهها قبل از اعطای مجوز ارتقای دانشکده به دانشگاهها، مدیران این دانشکدهها درصدد دور زدن این دو مجموعه بر آمدهاند و موضوع را از طرق دیگر برای تصویب در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی دنبال کردهاند. هرچند طی ماههای اخیر از این موضوع اطلاع داشتیم ولی تلاشی برای رسانهای کردن آن نکردیم. ولی خوشبختانه مسئولان دانشکدهها، خود، موضوع را رسانهای کردهاند که باعث شد برای تنویر افکار عمومی ابعاد این اقدامات طی یک سال اخیر را بیشتر بررسی کنیم.
استمداد برای موضعگیری جامعه قرآنی و مسئولان
تقاضای عاجزانه از مسئولان امر و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که با بازنگری در بررسی اساسنامه دانشکدههای علوم قرآنی از مسامحه در سیاستگذاری امور قرآنی پرهیز کرده و با هرگونه کمکاری و تعلل در این حوزه مقابله کنند. چه اینکه تداوم این نمط ناصواب در آینده نه چندان دور موجب بردن رونق کار قرآنی خواهد شد. سعدی در حکایتهایی در کتاب ارزشمند گلستان به این مهم پرداخته است و بر این باور است که اگر قرار است سمبل یا نمادی از دین (تلاوت قرآن، اذان، موعظه و...) به جامعه عرضه شود، باید زیبا و دلپذیر ارائه گردد که سبب رونق بازار مسلمانی شود، نه سبب رکود آن. به همین سبب در حکایتی از صوت نازیبای قاری قرآن انتقاد میکند و میگوید: گر تو قرآن برین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی.
علیرضا شعبانیفرد
این انتقادات در درجه اول به معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه وارد است که این همه دانشگاه را در مظان تهمت قرار داده است