علیاصغر هدایتی، مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با بیان تاریخچهای از اسلامیسازی دانشگاهها اظهار کرد: دانشگاه یک نهاد مدرن و عاریه گرفته شده از غرب است و متأسفانه در راستای بومیسازی آن جهت پاسخ به مسائل جامعه ایران، تا انقلاب اسلامی اقدام جدی در این خصوص صورت نگرفته است.
وی افزود: نقطه عطف در این ارتباط، شکلگیری رخداد انقلاب فرهنگی بود. از آغاز انقلاب فرهنگی تا امروز همواره یکی از دغدغهها، اسلامیشدن دانشگاهها بوده است؛ ضمن اینکه از اهداف اولیه شورای عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر بازگشایی دانشگاه، نوگشایی آن بوده است. در این مسیر، موضوع اسلامیشدن دانشگاهها متناسب با جریانات فکری ـ سیاسی جامعه ایران، با فراز و فرودهای زیادی مواجه بوده است تا امروز که نهایتاً به اقدام مبارک تدوین سند دانشگاه اسلامی ختم شد.
هدایتی تصریح کرد: نکته بسیار مهم و قابل تأمل این است که در مسیر تحقق این هدف با تاریخ نسبتاً طولانی مواجه هستیم؛ لذا سیاست پرهیز از زمانبر شدن تحقق سند باید در دستور کار قرار گیرد.
رئیس کارگروه تبیین نظری و عملیاتی مفاهیم راهبردها و اقدامات سند دانشگاه اسلامی اظهار کرد: نکته حائز اهمیت دیگر که باید بهطور جد در کانون توجه قرار گیرد، ورود اندیشمندان و صاحبنظران حوزوی جهت همکاری و همیاری در تأمین محتواست که این مهم لزوم تقویت هماندیشی میان نخبگان حوزه و دانشگاه را میطلبد.
مدیریت، محتوا و محصول بر اساس تعالیم اسلام در دانشگاهها بازمهندسی شود
هدایتی با اشاره به تعریفی از اسلامی شدن دانشگاهها، گفت: اسلامی شدن به این مهم اشاره دارد که مدیریت، محتوا و محصول بر اساس تعالیم، مفاهیم و آموزههای اسلامی در دانشگاهها مورد بازمهندسی قرار گیرد.
وی افزود: بیشک چنین دانشگاهی باید از ویژگیهایی چون خردورزی، عقلانیت، آزاداندیشی، توسعه علم نافع، کارآمد و بومی، مناسبات سالم انسانی، سطح بالای آگاهی سیاسی و روحیه با نشاط دانشجویی، مروج خلاقیت و نوآوری، کارآفرین و مسئولیتپذیر، کانون مولد فکر، نهاد تولید دانش تمدنی و در نهایت بهعنوان یک نهاد اندیشهور از خصلت رصد تحولات، اندازهگیری تغییرات و حل مسائل کلان کشوربرخوردار باشد. معتقدم ویژگیهایی از این سنخ باید مطمح نظر معماران دانشگاه اسلامی باشد.
مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی در پاسخ به این پرسش که سند دانشگاه اسلامی را تا چه حد دارای قابلیت اجرایی میدانید؟ گفت: این سند برگرفته از حوزه نخبگی کشور است، قطعاً انتظار از آن جز این نیست و نمیتواند باشد. سند دانشگاه اسلامی پس از بازنگری در سال 1391 دارای ظرفیت بسیار مناسبی است؛ اما به نظر میرسد که کاربردی شدن آن رهین تعهد به اجرا در مدیران و مسئولان کشور و اندیشهورزی مبتنی بر احصای دقیق و هوشمندانه ساز و کارهای اجرایی است، چون اگر این مهم به جد دنبال نشود، این پروژه ناتمام خواهد ماند.
وی ضمن اشاره به مهمترین اولویتهای سند دانشگاه اسلامی، اظهار کرد: سند شامل نظامهای چهارگانه آموزش، پژوهش، فرهنگی ـ تربیتی و مدیریت است؛ اما آنچه در این ارتباط مهم مینماید، اجرای تام و تمام سند است. از نظر اینجانب، نظام فرهنگی ـ تربیتی سند دانشگاه اسلامی دارای اهمیت ویژه و متقدم است؛ چراکه حوزه فرهنگی زمینهساز تحقق سایر نظامهای برشمرده شده در سند است. متأسفانه در حوزه فرهنگی چه در عرصه عمومی و چه در عرصه آکادمیک، هزینههای زیادی پرداخت شده است و در بسیاری از موارد هم به جای مواجهه صحیح با مسئله، پاسخیابی عالمانه و واقعبینانه و مداخله به هنگام، گریز از مسئله را دنبال کردهایم و این یک آسیب جدی است. خلأ نگاه نظامواره به اضلاع چهارگانه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی ـ تربیتی و مدیریتی در دانشگاه هم به نظرم یک آسیب جدی دیگر است؛ به این معنا که چرخههای سیستم در یکدیگر درگیر نیستند و این اشکال، متأسفانه موجبات بدکارکردی نهاد دانشگاه را در پی داشته است.
پیوند وثیق میان اسلامی شدن دانشگاهها و تحول علوم انسانی
هدایتی در پاسخ این پرسش که چه پیوندی بین اسلامی شدن دانشگاهها و مقوله تحول در علوم انسانی وجود دارد؟ گفت: هر دو مقوله، حائز اهمیت و در کانون توجه هستند و بی شک دو حوزه «اسلامی شدن» و «تحول علوم انسانی» دارای پیوند وثیقی هستند و اساساً اسلامی شدن منهای تحول در علوم انسانی قابل تصور نیست. این تحول هم به معنای نادیده گرفتن تجربه علمی دیگران نیست، بلکه رسیدن به خودباوری در تولید علم بومی است بهگونهای که بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه امروز ایران باشد. منتهی از خاستگاههای اساسی در این بحث، تحقق وحدت حوزه و دانشگاه است؛ حوزه و دانشگاه بهعنوان دو کانون مولد فکر در عرصه علوم اسلامی و علوم جدید. متأسفانه این مهم مشمول مرور زمان شده است.
وی افزود: این که چه اقدامی برای پیوند حوزه و دانشگاه باید انجام داد، به نظرم یک آسیبشناسی جدی میطلبد. موضوع بحث حوزه و دانشگاه در اوایل انقلاب مطرح شد، باید ببینیم بعد از گذشت قریب سه دهه از طرح این مهم چه اتفاقی افتاده است که موضوع وحدت حوزه و دانشگاه به سرانجام نرسیده است؛ در نگاه اولیه شاید بتوان به مواردی مانند فقدان فهم مشترک در مفهوم وحدت، عدم برخورداری طرح از پشتوانه نظری قوی، برخورداری از نگاه پروژهای در اجرا و فقدان پیشبینی سازوکارهای شفاف برای عمیلیاتی نمودن آن، اشاره کرد. به تعبیر دیگر ضرورت خوانش مجدد «وحدت حوزه و دانشگاه» بهعنوان یک موضوع استراتژیک از حیث نظری و هم از جهت نحوه تحقق آن کاملاً احساس میشود.
رئیس کارگروه تبیین نظری و عملیاتی مفاهیم راهبردها و اقدامات سند دانشگاه اسلامی، نقش اساتید را در اسلامیسازی دانشگاهها حائز اهمیت دانست و تصریح کرد: در اسلامیسازی دانشگاهها آنچه باید محور و ملاک باشد، تربیت نیروی انسانی فرهیخته، متخصص و متعهد است و نه شکل، شمایل و ظاهر دانشگاه، اگر چه این موضوع نیز حائز اهمیت است؛ اما اشاره بنده به الاهم فالاهم است. سرمایه انسانی دانشگاه طبیعتاً شامل مدیران، اساتید، دانشجویان و کارکنان است که نقش اصلی را در تحقق دانشگاه اسلامی ایفا میکنند؛ به عبارتی ستون اصلی در مفهوم اسلامی شدن، منابع انسانی بهویژه اساتید دانشگاهها هستند که کمتر از این ظرفیت عظیم نخبگی در سیاستهای فرهنگی و تربیتی و حتی در نظام آموزشی و پژوهشی و ترمیم و اصلاح الگوهای موجود جهت افزایش اثربخشی در راستای شکوفایی علمی و همچنین ایجاد فضای مطلوب و بانشاط فرهنگی و سیاسی که همیشه مطالبه نظام بهویژه مقام معظم رهبری بوده، استفاده شده است.