کد خبر: 3323855
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲
در اختتامیه جایزه قلم زرین عنوان شد؛

از تحقق آرزوی حدادعادل تا روایتی از برکناری رئیس رسانه ملی

گروه ادب: رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در اختتامیه جایزه «قلم زرین» با اشاره به تحقق آرزوی خود در ساخت فیلم حضرت یوسف(ع) طی دهه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به موضوع برکناری قطب‌زاده از ریاست صدا و سیما پرداخت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مراسم اختتامیه سیزدهمین جایزه «قلم زرین» شب یکشنبه، 14 تیرماه همزمان با روز قلم با حضور غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه هنری برگزار شد.

حدادعادل در این مراسم با ابراز تأسف از اینکه فرصتی برای رفتن به سینما ندارد، گفت: متأسفانه من کم سینما می‌روم و به همین دلیل درباره این هنر به ندرت صحبت می‌کنم یا مطلبی می‌نویسم؛ چرا که خود را صاحب اهلیت درباره هنرمندی مانند فرج‌الله سلحشور که در عرصه سینمای اسلامی نام‌آور است نمی‌دانم. امثال من خوب است گاهی حس و حال خودشان را درباره سینمای پیش از انقلاب اسلامی به نسل جوان منتقل کنند.
وی افزود: سینما برای خانواده‌های متدین قبل از انقلاب یک کابوس بود و اگر یک خانواده متدینی می‌شنید که مثلاً نوجوان یا جوانش عصر جمعه‌‌ای برای گذران اوقات فراغت به سینما رفته است، عزا می‌گرفت؛ فارغ از اینکه کدام سینما و چه فیلمی. چرا که یک ننگ محسوب می‌شد؛ هر چند این فضا در سال‌های پایانی قبل از انقلاب کمی متفاوت شد، اما فضای کلی خانواده‌ها این گونه بود و تصور می‌شد سینما برای امور غیراخلاقی است.

امام به ما جرئت داد به خودمان برگردیم
حدادعادل ادامه داد: در جامعه پیش از انقلاب تلقی از سینما این بود که با این دستگاه کاری غیر از آنچه غربی‌ها انجام می‌دهند نمی‌توان انجام داد و ستاره‌های سینمای ما نیز باید همان کارهایی را بکنند که ستاره‌های غربی می‌کنند. داستان‌ها، قالب، برنامه، هنرمند، کارگردان و ... باید با همان الگو کار کنند و از آن پیروی کنند، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) این جرئت را به ما داد که به خودمان برگردیم.
وی در ادامه به اقدام شورای انقلاب فرهنگی در آذرماه 1358 در رابطه با برکناری قطب‌زاده از ریاست صدا و سیما اشاره و عنوان کرد: تصمیم گرفته شد که شورایی 5 نفره، صدا و سیما را اداره کنند که من و چهار نفر دیگر انتخاب شدیم و صدا و سیما را تحویل گرفتیم، اینکه چه جریاناتی در آن زمان وجود داشت، بماند، اما مانده بودیم با این رادیو و تلویزیون چه کار کنیم. کسانی مثل من رئیس سازمان شده بودند، که تا چند ماه پیش در خانه خود تلویزیون هم نداشتند. آن زمان تلویزیون یک کانال داشت که 24 ساعته هم نبود، اما مجبور بودیم با آن جماعت مدارا کنیم تا چرخ سازمان بچرخد.
حدادعادل ادامه داد: با توجه به اینکه انقلاب فرهنگی در اردیبهشت سال 1359 رخ داد، عده‌ای از دانشجویان فرصت یافتند تا به سراغ صدا و سیما بیایند و بپرسند باید چه کنیم؛ البته محیط طوری نبود که بتوان کار متفاوتی انجام داد. من متوجه شدم صدا و سیما در الهیه و خیابان فرشته دارای باغی است که در حال حاضر باشگاه ریاست جمهوری است. این باغ ساختمان قدیمی داشت که تله‌‌فیلم نام داشت که گفتم 70 - 80 نفر از دانشجویان علاقه‌مند جمع شوند و کلاس فیلم‌سازی و هنر سینما برپا کنند. اما همان اواسط کار، بنی‌صدر رئیس جمهور شد و برای صدا و سیما رئیس انتخاب کرد و شورای سرپرستی به پایان رسید.

حدادعادل: چرا ما حقایق دین خود را در عالم سینما نمی‌آوریم؟

وی در ادامه بیان کرد: آن جوانان‌ در کلاس‌های سینما و هنر شرکت می‌کردند و به جوانان گفتم که چرا ما حقایق دین خود را در عالم سینما نمی‌آوریم و یا چرا داستان حضرت یوسف(ع) را فیلم نمی‌کنیم یا از قهرمانان معاصر برنامه نمی‌سازیم؟ اما در آن دوران این حرف‌ها در سینمای ایران، حرف نویی بود و رخ دادنش نیز یک آرزو. اما جوانان آن روز بعدها فیلمسازان خوبی شدند.

حدادعادل گفت: وقتی فیلم حضرت یوسف(ع) را می‌دیدم، همواره یاد آرزوی سال 58 می‌افتادم و با دیدن آن لذت می‌بردم و خدا را شکر می‌کردم؛ چرا که یک اثر فاخر در مقایسه با فیلم‌های درجه یک دنیا عرضه شده بود؛ هر چند برخی افراد نیز از این کار عصبانی و ناراحت بودند.
وی تصریح کرد: این کار تلویزیون کار بسیار موثری بود و آثار این گونه کارها را نباید در کوتاه‌مدت جست‌‍وجو کرد، بلکه آثار فرهنگی چنین فیلم‌هایی در بلندمدت نمایان می‌شود و این آثار در وجدان عمومی جامعه اثرگذار خواهد بود.
وی در ادامه با اشاره به حضور فرج‌الله سلحشور در مجلس هشتم اظهار کرد: سلحشور در یکی از جلسات کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم گفت که این سریال در تاجکیستان وقتی پخش می‌شود، خیابان‌ها خلوت می‌شوند و در مدت پخش هم نام یوسف در میان نام نوزادان تاجیکی افزایش یافته است، از این رو امیدوارم فکرهای ایشان با پخش این فیلم عملی شود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان گفت: می‌شود با سلحشور گفت‌وگو کرد که آیا هر نوع تخیلی منفی است یا نه. ممکن است بین انواع تخیلات انسانی قائل به تفسیر باشیم، گاهی هم برخی رمان‌های تخیلی به واقعیت ارتباطی ندارند و خرافات عصر جدید محسوب می‌شوند، اما معتقدم هر نوع تخیل را نمی‌توان منفی دانست. تخیل‌هایی هست که می‌تواند به حقیقت کمک کند که این نوع را می‌توان در شعر عرفانی دید.

captcha