به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد جلساتی با عنوان «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن» داشتهاند و طی آن به «تبیین پایههای تفکر اسلامی» بر مبنای آیات قرآن پرداختهاند. ایشان با اشاره به اهمیت این مباحث گفتهاند: «این جلسات، پایههای فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی است.» ۸۱/۴/۴
این پایگاه اطلاع رسانی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، گزیدهای از هفت جلسهی ابتدایی این سخنرانیها را که به بحث «ایمان» اختصاص داشته به مرور منتشر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای در چهارمین جلسهی سلسله سخنرانیهای «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن» در ادامهی موضوع «ایمان» به یکی از ویژگیهای دیگر ایمان واقعی و راستین در مقابل ایمانهای غیر واقعی و دروغین میپردازند: تعهد عملی و تکلیف الهی. ایشان در این جلسه این نکتهی مهم را متذکر میشوند که ایمان واقعی صرفاً یک اعتقاد قلبی نیست بلکه با مأموریتهای دشواری همراه است. در این جلسه همچنین در تکمیل جلسهی قبل که به برخی تکالیف مؤمنین (از قبیل اقامهی نماز، اصلاح ذات البین، انفاق و توکل) اشاره شده بود، تکلیف دیگری مطرح میشود به نام «هجرت». اما هجرت صرفاً بهمعنای مسافرت از شهری به شهر دیگر نیست و سخنران روز پنجم ماه رمضان مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد بیانات خود را با توضیح معنای صحیح این واژهی قرآنی به پایان میبرد.
بخشی از بیانات آیتالله خامنهای در ۵۳/۰۶/۳۱ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد به شرح ذیل است:
یک صفتی است در انسان که همیشه دنبال کارهای راحتتر میرود، حالت سهولتطلبی، سهلگرایی در انسان هست. بین دو کار اگر مخیّرش کنید، هر کدام آسانتر است، هر کدام تلاش کمتری، مایهی کمتری میبرد، آن را انسان انتخاب میکند، خاصیت آدم این است، معمولاً انسانها اینجوریاند. ... از طرفی ایمان مذهبی میگوید، بهشتت از دست رفت. برای اینکه هم سهلگرایی بهجای مانده باشد، هم بهشت از دست نرفته باشد، مجبوریم بنشینیم فرمول درست کنیم، فرمولهایی که نتیجه میدهد رفتنِ آدمِ بیکارهی تنبل را به بهشت. پای فرمولها میایستیم، گیر میدهیم، نمیفهمیم؛ تا وقتی به بهشت نرفتیم میفهمیم که فرمولها غلط بود. من میگویم حالا یک تجدیدنظری بکنیم ببینیم آیا واقعاً این فرمولها درست است؟ ... امام علیهالسلام در روایتی این مضمون را میفرمایند که نمیرسد به شفاعت ما، مگر بهوسیلهی کوشش و جدّ و جهد. حالا ما با تنبلی، با زانوی غم به بغل گرفتن و غم گذشته و آینده را با بیغیرتی خوردن، ما با این حالت منفیِ پستِ بیخاصیت، مینشینیم به امید شفاعت، در حالی که خود امام علیهالسلام، طبق این روایت میفرماید که شفاعت ما به آن کسانی میرسد که جدّ و جهد و کوشش داشته باشند، درست نقطهی مقابل آنچه که در مغزهای ماست.