به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، جشن گلریزان باغ موزه قصر به منظور کمک به خانوادههای نیازمند زندانیان توسط انجمن حمایت زندانیان مرکز دوشنبه 22 تیرماه پس از اذان مغرب برگزار شد.
این جشن دو ساعته با برگزاری آئین نماز جماعت و مراسم افطار کار خود را شروع کرد و با سخنرانی چهرههای معروف، خیران و خانوادههای زندانیان و همچنین جمعـوری مبالغی برای حمایت از خانوادههای زندانیان کار خود را ادامه داد و در نهایت با صرف شام به پایان رسید.
بانیان مراسم افطار آقایان خیر، محسنی و حناچی بودند. این جشن به طور رسمی با استقرار حاضران در محوطه مرکزی باغ موزه قصر با اجرای آئین سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و قرائت کلام الله مجید آغاز شد.
اولین سخنران جشن گلریزان باغ موزه قصر محسن نصیری، مدیر عامل انجمن حمایت زندانیان مرکز بود. وی در مورد انجمن حمایت زندانیان مرکز گفت: این انجمن توسط خیران اداره میشود و کمک دولتی دریافت نکرده است.
همچنین وی یادآور شد: این انجمن حساب زندانی را از خانواده زندانی جدا میداند و معتقد است که خانواده زندانیان که عموماً مغفول هستند باید مورد حمایت قرار گیرند.
نصیری افزود: از 35 هزار خانواده زندانیان، پنج هزار خانواده تحت پوشش این انجمن هستند، 5 هزار خانواده نیز تحت پوشش انجمنهایی مشابه هستند اما 25هزار خانواده تحت پوشش هیچ انجمن یا ارگان حمایتی قرار ندارند.
در ادامه سردار محمد رویانیان که از خیران این انجمن است سخنرانی کوتاهی کرد. وی تأکید کرد: در جمهوری اسلامی همانطور که قوه قضائیه باید عدالت را برقرار کند، همانطور نیز به رحمت و مروت معتقد است. وی در انتهای سخنرانی خود تصریح کرد که هرچه در توان دارد برای کمک به خانوادههای زندانیان انجام خواهد داد که مورد تشویق حضار قرار گرفت.
در ادامه سخنران این جشن به کمکهای بنیاد خیریه وفاق سبز علوی اشاره کرد و از کمکهای بنیاد تقدیر و تشکر کرد.
پس از آن از قسمتهایی از فیلم مستند حیات خلوت به تهیهکنندگی حبیبالله کاسهساز اکران شد. این فیلم صحنههایی تأثیرگذار و دکلمههایی تکاندهنده داشت. در قسمتی از این مستند با اشاره به ماه مبارک رمضان و سختیهای فریضه روزهداری به این مطلب اشاره شد که برای بعضی از این خانوادهها همه سال ماه رمضان است!
همچنین فیلم بیباکانه به برخی معضلات اجتماعی اشاره داشت. فیلم به مخاطب میگفت: «نترسیم، گرسنگیشان واگیر ندارد!» یا در جای دیگری مادری را به تصویر میکشید که بریده بریده و با دلی شکسته میگفت: «چون وضع مالی خوبی نداشتیم فرزندمان در بهزیستی است» در این فیلم کسانی حضور داشتند که کل منبع مادی زندگیشان یکی دو میلیون بود. بودند کسانی با یارانه زندگی میکردند!
بخشی از فیلم نیز به خانم ناهید خسروی اختصاص داشت. وی که پدر و مادرش در زندان است، میگفت که وقتی خواهر کوچکش شبها میترسد او را دخترم خطاب میکند تا آرامش پیدا کند. این خانم که از بجنورد آمده بود و در این جشن نیز حضور داشت پس از فیلم مستند به روی سن آمد و چند کلامی سخن گفت. وی در یکی از درخواستهایش گفت: وقتی از کسی درخواستی میکنم برداشت بد نکند! من از درد پر هستم، آمدم از تو کمک بخواهم نه اینکه یک درد دیگر به دردهای من اضافه کنی!
یکی دیگر از خانوادههای زندانیان نیز که به روی سن آمد بنیامین 10 ساله بود. وی نیز پدر و مادرش زندانی بودند و توسط مادر بزرگش سرپرستی میشد. بغض گلوی هر آدمی را میفشرد وقتی بنیامین آرزو میکرد پدر و مادرش آزاد شوند و لذت داشتن پدر و مادر را بچشد! بنیامین میدانست آنان طلاق گرفتهاند اما این مشکل را با دعای کودکانه خود اینطور حل میکرد: «شاید بشود دوباره ازدواج کنند». بنیامین هرگز نمیخواست سمت سیگار و مواد مخدر برود. او دوست داشت در آینده پلیس مبارزه با مواد مخدر شود.
در نهایت خیرانی چون حسن بیادی و هادی ساعی نیز به روی استیج آمده و کمکهایی کردند. هادی ساعی با تشکر از حسن بیادی گفت: با حمایتهای وی موفق شدهاند در شورای شهر تهران دو میلیارد تومان برای کمک به بانوانی که از سرپرستی خانواده زندانیان را برعهده دارند تصویب کنند.
شهریار شریعت