به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)؛ جشن گلریزان باغ موزه قصر به منظور کمک به خانوادههای نیازمند زندانیان به کوشش انجمن حمایت زندانیان مرکز برگزار شد.
در ابتدای این جشن حمایتی، محسن نصیری، مدیر عامل انجمن حمایت زندانیان مرکز با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مهمانان و تشکر از خیران گفت: امشب یک برنامه شاد و مفرح برای خانوادهها داریم و امیدواریم با کمک چند خیر بزگواری که اینجا تشریف دارند بتوانیم گرهای از زندگی چند تن خانوادههای عزیز باز کنیم.
مدیر عامل انجمن حمایت زندانیان مرکز در مورد این انجمن گفت: انجمن حمایت از زندانیان یک مؤسسه عمومی است که هیچ بودجه دولتی ندارد. بیشتر توسط افراد نیکاندیش و خیر کمک و اداره میشود. افتخار میکنیم یک چنین انجمنی هست تا بتوانیم در خدمت خانوادههای عزیز زندانی باشیم.
محسن نصیری در ادامه تصریح کرد: ما بارها در جلسات مختلف عرض کردیم که حساب خانواده زندانی از حساب زندانی جدا است. زندانی عمداً یا سهواً مرتکب یک اشتباه، خطا و جرمی شده است که موجب قانون محکوم به تحمل حبس شده است و مجازات میشود. خب، این خانواده است که در ارتکاب آن جرم هیچگونه نقشی نداشته است. یعنی در واقع هیچ گناهی این خانواده نداشته است که متأسفانه با توجه به شرایطی که الان بعضاً خانوادههای عزیز زندانی دارند به تعبیر خود ما بیشتر از آن فرد زندانی مجازات میشوند. آن فرد زندانی درون زندان یک امکانات نسبی از ناحیه دولت برایش فراهم شده و در آنجا زندگی میکند ولی این خانواده است که باتوجه به شرایط اقتصادی امروز در جامعه به لحاظ نبود سرپرست و نانآور خانواده برای اینکه بتواند امورات زندگی را بگذراند واقعاً به سختی افتاده است. ما کمابیش با توجه به وظیفه و رسالتی که داریم این مطلب را میبینیم.
وی در انتها افزود: امیدواریم در وهله اول خداوند زمینه و بستر آزادی فرد زندانیشان را فراهم کند بعد در زندگی این عزیزان و با همت افراد خیر و خوب و نیکوکار عزیزمان داشته باشیم. از عزیزان هیأت مدیره به خصوص آقایات قامسی و بیادی تشکر میکنیم که تشریف آوردند. همچنین از همه عزیزانی که کمک کردند. امیدواریم در این مراسمی که در خدمتتان هستیم توسط خوبان بتوانیم گرهای از کار بندگان خدا باز کنیم.
در ادامه، مجری این مراسم علی مددی تصریح کرد: در استان تهران، 35 هزار خانواده زندانی داریم که پنج هزارتای آن تحت پوشش انجمن حمایت زندانیان مرکز است. 5 هزار خانواده دیگر نیز تحت پوشش سایر نهادهای حمایتی هستند. 25 هزار خانواده زندانی در استان تهران که ما زندگی میکنیم مورد حمایت هیچ نهاد و ارگانی نیستند. انجمن حمایت نیز با همین برنامههای گلریزان و امثالهم همه تلاش خود را میکند.
محمد رویانیان در ادامه این مراسم با تشکر از انجمن حمایت زندانیان افزود: همه معمولاً در همه جا ظاهراً هستند اما همچین جاهایی آدمهای بزرگ شرکت میکنند. من میبینم که واقعاً این بزرگان اینجا حضور دارند و بسیاری از خیران و بزرگانی که اینجا حضور دارند انصافاً اینجا جایی است که دیگر در آن ریا نیست بلکه خلوص و عشق و اعتقاد و باور است. من خودم در برنامه قبلی که انجمن حمایت از زندانیان ترتیب داده بود توفیق پیدا کردم واقعاً متأثر شدم. واقعاً تحت تأثیر فوقالعاده قرار گرفتم و نیت کردم و در تلویزیون هم اعلام کردم و باز هم اعلام خواهم کرد که من از این به بعد در کار آزادسازی زندانیان هستم.
سردار رویانیان در ادامه توضیح داد: البته آنجا هم توضیح دادم که قوه قضائیه بر اساس قوانین دینی و مدنی و بر اساس حق و عدالت افراد را به زندان میفرستد. از این طرف هم خوشبختانه همین قوه محترم قضائیه، همین اقدامات ارزشمند را نیز انجام میدهد. این انجمن، ستاد دیه و ستادهای دیگر، خیران، کمک به آزادسازی زندانیان اینها کارهایی است که در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مفهوم دارد.
رویانیان گفت: این نظامی که بخشی از آن رأفت است و بخشی از آن اقتدار است. یعنی هم رأفت و رحمت دارد و هم عدالت دارد. عدالت اقتضاء میکند برخورد شود، عدالت زندان میفرستد، فرد یا قاضی زندان نمیفرستد. قانون است و باید باشد وگرنه سنگ روی سنگ بند نمیشود. از طرفی هم این کارهای ارزشمند از ویژگیهای خوب قوه قضائیه کشور ما و دست اندرکاران انجمن حمایت زندانیان و ستاد دیه است. من چون از نزدیک با ستاد دیه کار کردم، خدمت آیتالله شاهرودی بودم و واقعاً دیدم قوه قضائیه اصلاً دوست ندارد کسی زندانی باشد اما همانطور که عرض کردم عدالت است که زندانی میبرد و باید اینطور باشد. مجازات در همه ابواب وجود دارد. در قانون الهی یعنی قرآن نیز وجود دارد. این دنیا و آن دنیا عدالت هست.
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس در انتهای سخنانش گفت: در هر صورت این ارزش را دارد که یکسری انسانهای بزرگوار، با شخصیت و خوب تلاش میکنند که به خانواده زندانیان و زندانیان کمک کنند. من درود به شرافت شما میفرستم و به عنوان یک پاسدار ناقابل، دست شما را میبوسم. آقایان نصیری، خامسی، بیادی و دوستان و همکاران دیگر از شما تشکر میکنم. من نیز از این تاریخ به بعد به عنوان یک خادم در این انجمن هرکاری بگویند من به عنوان وظیفه و تکلیف انجام میدهم. هرجا لازم شد این محاسن سفید را حاضرم هرجایی گرو بگذارم. خدا وکیلی داخل زندان سخت است و سختتر از زندان این خانواده هستند که ظاهراً بیرون هستند اما اینها هم زندان هستند چون قلبشان و فکرشان آنجاست. آن بنده خدایی هم که داخل زندان است عذاب میکشد. امیدوارم خداوند به حق این شبهای عزیز، به شب قدر آخری که در پیش داریم، به شب قدر گذشته، به آبروی امام حسن مجتبی، به آبروی امیرالمؤمنین وظیف استخلاص زندانیان فراهم شود و به خانوادههایشان از طریق مؤمنین و کسانی که جنود الهی هستند و اینجا نشستند کمک شود. خیلیها در ایران عاشق هستند بیایند. امروز آقای نصیری به ما مأموریت داد که از پنج نفر از پولداران دعوت کنیم بیایند که همه آنها گرفتار بودند اما به ما گفتند هرکاری باشد ما در خدمت هستیم. ان شاء الله خدا به همه ما توفیق بندگی و بنده بودن واقعی را عنایت بفرماید.
در ادامه علی مددی در مورد کمکها صورت گرفته گفت: مبلغ یک میلیارد ریال معاونت محترم فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران حجتالاسلام والمسلمین عبودی به انجمن کمک کردند. مبلغ 250 میلیون ریال، دکتر صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به این برنامه و خانوادههای محترم زندانیان کمک کردند. آقای حبیب کاشانی عضو شورای شهر نیز مبلغی را از بودجه شخصی خودشان کمک کردند. حاج آقا بیادی همیشه کمک میکنند و الان نیز کمک کردند. بنیاد وفاق سبز علوی کفالت ده خانواده تحت حمایت انجمن را با مبلغ 800 میلیون ریال به عهده گرفتند و این بنیاد به خانوادههایی که نیازمند اخذ وام قرض الحسنه باشند به هر خانواده مبلغ ده میلیون ریال وام قرض الحسنه بدون سود پرداخت میکند. هادی ساعی پرافتخارترین ورزشکار کشورمان نیز 140 میلیون ریال کمک میکنند.
در ادامه این مراسم سید هادی کساییزاده از خبرنگاران حوزه قضائی و اجتماعی خبرگزاری مهر گفت: خیلی از خانوادههایی که اینجا هستند من را میشناسند. هر هفته خانه یکی از خانوادههای زندانیان میرویم. مشکلاتی که دارند را رسانهای میکنیم و خیرین از طریق خبرگزاری با خانواده آشنا میشوند و در ماه مبارک رمضان کمک میکنند. خانه سه خانواده زندانی رفتیم. اولین جایی که رفتیم یک زن و شوهر بودند که جرمشان مهم نیست ولی زندان بودند. با آقای محسن اژهای به خانه آنان رفتیم و مادر این خانواده را آقای اژهای برای افطار به خانه خودشان دعوت کرد. و به این خانم تا پایان ماه مبارک رمضان مرخصی داده شد. دومین خانواده، خانواده یک زندانی بودند که در خرابهها زندگی میکردند. شورای شهر تهران را هماهنگ کردیم و خانهای برای آنان در حال تهیه است. سومین خانواده مشکل کار داشتند که کارشان دارد درست میشود و خیرین نیز کمک میکنند.
این خبرنگار ادامه داد: به نظر من رسانه خیلی تأثیر دارد. من انجمن حمایت از زندانیان را تبلیغ نمیکنم. انجمن نیز خطا کند انتقاد میکنم. قوه قضائیه خطا کند انتقاد میکنم. کار ما خبرنگاری است. وظیفه ما براساس قانون مطبوعات این است که هرکدام از شما عزیزان مشکلی داشتید باید به ما مراجعه کنید. ما وظیف داریم مشکلات شما را رسانهای کنیم و دولت وظیفه دارد به شما کمک کند. سازمان زندانها براساس قانون وظیفه دارد به شما کمک کند. شما قوانین را بعضاً نمیدانید اما ما میدانیم. ما براساس قانون از طریق رسانه کمکتان میکنیم.
در این مراسم مادر یکی از خبرنگاران به نام خانم شیری نیز با اینکه خانهدار بود اما پنج میلیون ریال کمک کرد.
در ادامه این مراسم، 15 دقیقه از فیلم مستند حیات خلوت به تهیه کنندگی حبیبالله کاسه ساز نمایش داده شد. در این فیلم صحنههایی از زندگی خانواده زندانیان به نمایش درآمد که احساسات حضار تحت تأثیر قرار دارد.
همچنین ناهید خسروی سرپرست یک خانواده زندانی گفت: من هم یکی مثل شما خانواده زندانی هستم. پدر و مادر من زندانی هستند. مادرم به یک جرم و پدرم به یک جرم رفته است. برادر من 12 سالش است. آزاده 8 سالش است. ستایش و نیایش هم سه سالشان است. من سرپرستی چهار خواهر و برادرم را به عهده دارم. ما هیچکس را در بجنورد نداریم. یعنی ما فامیل داریم ولی کسی نمیآید. چون ما درگیر مشکلات هستیم. من نه پدر دارم و نه مادر دارم. آنها میدانند من به مرور زمان نیاز به پدر و مادر بزرگم دارم ولی آنها هیچکدام نمیآیند. من عادت کردم در این هفت ماه، خودم تنهایی خودم جور خودم و خواهر و برادرهای خودم را بکشم. من توانستم با کمک انجمن، خودم را بالا بکشم. یعنی از نظر مالی، توانستم خودم را بالا بکشم. من قالیبافی میکنم. بعد از یک مدتی به من گفتند که بیکار هستی برو دوره قالیبافی ببین، هم منبع درآمدی میشود هم قالیبافی میکنی و هم کنار خواهر و برادرهای خودت هستی. من با یک ساعت دوره دیدن توانستم قالیبافی بکنم. الان نقشه طرح یک مادر و بچه را میزنم.
ناهید خسروی در مورد درخواستش از خیرین گفت: ما وقتی درخواست کمکی به کسی میکنیم به ما نگاه بد نکنند. من یک دختر جوان هستم. امثال ما در شهرمان و شهر شما زیاد است. ما دوست داریم وقتی کمکی از کسی میخواهیم کمکش بدون هیچ چشمداشتی باشد. نه اینکه بدون هیچ دلیلی بخواهد بگوید دختر جان شماره خودت را بده، دختر اینکار را بکن. نه، من از درد دل زیادم از تو تقاضای کمک میکنم. نه اینکه تو بخواهی یک درد دیگری به درد دل من اضافه کنی. از شما وقتی کمک میخواهیم با دلیل و مدرک اگر دارید بدهید اگر ندارید بگویید دختر یا پسر، ندارم. ما هم فهمیده هستیم. ما هم انسان هستیم وقتی میگویند ندارم یعنی ندارم. خب دولت ما بودجه ندارد. من میگویم خدا بزرگ است. درست میشود. به دل خودم میگویم خدا بزرگ است. خدایی هست.
این سرپرست خانواده ادامه داد: کسانی که پدر و مادر بالای سرشان است قدرشان را بدانید. من که ندارم دارم میسوزم. خیلی سخت است که در اوج نوجوانی هم پدر بشوی و هم مادر بشوی. من خودم به پدر و مادر نیاز دارم ولی پدر و مادر برای خواهر و برادرهام هستم. شب وقتی یکی از خواهرانم گریه میکرد به وی میگفتم مامان چی شده؟ دخترم چی شده؟ برای اینکه شاید بتوانم آرامش کنم. شاید احساس کند صدای مادرش است. شاید فکر کند من مادرش هستم که کنارش هستم. ولی نه، ستایش من آن شب آرام نشد. ستایش من خیلی بیتابی کرد. آن شب واقعاً مادر میخواست ولی مادرش نبود. واقعاً قدر پدر و مادرتان را بدانید. اگر میدانید کاری میکند که اشتباه است اگر شده گریه کنید و به پایش بیفتید. من اینکار را نکردم. خود شخص من اینکار را نکردم که بگویم به پایش افتادم و بگویم این کار را نکن. اگر عقل الان را داشتم و مثل الان فهمیده بودم و سختی زندگی را چشیده بودم اگر پدر و مادرم را میدیدیم چنین کاری میکنند، کف پایشان را میبوسیدم و میگفتم نکنید. چون واقعاً ارزش ندارد. خودم وقتی از بیرون میآیم ولی بوی غذا از خانه نمیآید میبینم که نه، تازه باید باید خانه را جمع کنم. باید تازه ناهار درست کنم که این بچههای دوقلو گرسنه میشوند. برای شخص من، دلم میخواهد مامان بابا باشد. چون آدمها از بیرون میآیند میگویند مامان چی داریم؟ چی درست کردی؟ مامان من همیشه این را میگفت که باز شکمو آمد. ولی نمیدانم مامان بعضی میگوید که دختر جان، پسر جان، این را دارم. بیا این را بخور. که از بیرون میآیی و بوی غذا میآید حس خوبی داری. احساس میکنی خونه پر از محبت است. پر از نعمت است. مادر و پدرت هستند. ولی نه، من این دو نعمت بزرگ را نداشتم.
در ادامه هادی ساعی با آرزوی قبولی طاعات حضار و آزادی زندانیان گفت: من یک موضوعی را به خانوادههای تهرانی که زنان زندانی دارند بگویم. به همت بزرگان ما مثل آقای بیادی که از بزرگان این مجلس نیز هستند و در دوره قبل عضو شورای شهر تهران بودند یک بنای خوبی در شورای شهر گذاشته شد که کمک شود تا زنان زندانی آزاد شوند. امسال مصوب شده است که بیست میلیارد ریال کمک شود.
در انتهای این مراسم علی مددی با بنیامین پسر ده سالهای که پدرش زندانی است و مادرش جدا شده است گفتگویی داشت که به صورت جداگانه ارائه خواهد شد.
شهریار شریعت