به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «از تبار آسمان» که به همت محمدحسین علیجانزاده روشن گردآوری و تدوین شده است، از زبان خانواده، دوستان و همرزمان، خاطراتی از در دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، فعالیت در مسجد، بسیج و سپاه پاسداران و برخورد با خانواده و اقوام و آشنایان شهید سیدمحمود موسوی را بیان میکند.
در بخشی از مقدمه نویسنده میخوانیم:
«اولین باری که نام آقا سیدمحمود به گوشم خورد، زمانی بود که در راه مشهد بودم و از زیارت امام رئوف علی بن موسی الرضا(ع) برمیگشتم، دوستان تماس گرفتند و به من اطلاع دادند که روز قبل در بابل دو شهید را تشییع کردند. من با ذهنیت این که شهدای گمنام بودند، گفتم: کدام دانشگاه؟ دوستم گفت؛ نه، اشتباه نکن اینها شهدای گمنام نیستند. خوشحال شدم که بعد از مدتها شهید مفقودالاثری پیکرش پیدا شده و به خانوادهاش برگشته، سریع حرفش را قطع کردم و پرسیدم: شهید مفقود زمان جنگ؟! گفت: نه. تعجب کرده بودم. گفت: این شهدا فرق میکنند. در درگیری با پژاک به شهادت رسیدند. اسم پژاک را از قبل شنیده بودم. این که ماهیت این گروه چه بوده، هنوز برایم مبهم بود ولی میدانستم شعبهای از گروهک «پ.ک.ک» ترکیه و عراق هستند که چند وقتی بود که اقدامهای ضدامنیتی علیه جمهوری اسلامیایران انجام میدادند و این شهدا در درگیری با این گروهک به شهادت رسیدند...
مروری بر زندگانی شهید سیدمحمود میتواند چراغی در شب ظلمانی باشد؛ چرا که پیر ما فرمود: «با این ستارهها میتوان راه را پیدا کرد.» سیدمحمود از تبار آسمانیان بود، با ما زندگی کرد، با ما نفس کشید. با چیرگی بر نفس خودش، به ما آموخت که میتوان دل را به دریا زد و به ساحل مقصود رسید.»
پیماننامه خون در غائله کوی دانشگاه
در یکی از خاطرات شهید از زبان جمعی از رفقای شهید و همچنین همسر شهید میخوانیم: «در تیرماه 78 که غائله کوی دانشگاه برپا شد با سید و تعدادی از بچههای محل جمع شدیم و متنی را نوشتیم و در آن پیماننامه خون را نوشتیم و امضا کردیم که تا آخرین قطره خونمان در پای آرمانهای انقلاب بایستیم. سید یکبار تعریف میکرد، در درون اتوبوس واحد نشسته بودیم، یکی از مسافرین شروع کرد به داد و بیداد و توهین به روحانیت و شخص مقام معظم رهبری، خیلی جلوی خودم را گرفتم تا چیزی نگویم، گفتم شاید طرف ول کند، ولی دیدم دارد ادامه میدهد. بلند شدم و رفتم طرفش، به او گفتم: اگر مشکلی داری، چرا توهین میکنی؟ مگر این سید خدا چه بدی در حق تو کرد. سید تاب و تحمل یک لحظه بیحرمتی به مقام معظم رهبری را نداشت. در ایام فتنه 88 سید اشک میریخت و از مظلومیت آقا میگفت.»
ارتباط با علما، از جمله علامه حسنزاده آملی و آیتالله قرهی
در یکی دیگر از خاطرات شهید از زبان یکی از دوستان شهید و همچنین همسر شهید میخوانیم: «مدتی که به قم رفت و آمد میکرد سید نشانی دفاتر و خانه برخی از علما را یاد گرفته بود. شور وصف نشدنی در دیدار با علما داشت. مدتی بود که قرار بر این گذاشت که به منزل علامه حسنزاده آملی برویم. مثل اینکه از چند وقت قبلتر حضرت علامه را دیده بود و گفته بود که با خانمم میخواهیم خدمت برسیم و علامه هم اجازه داده بودند...
سید رابطهاش با علما به حدی بود که هر جا سخنرانیهای معروف بود، اگر وقت داشت شرکت میکرد. در تهران پای درس آیتالله قرهی بیشتر از همه جا میرفت و به نحوی تحت تربیت اخلاقی ایشان قرار گرفته بود. سید در تفاسیر ایشان شرکت میکرد. چند روز بعد از شهادت سیدمحمود، آیتالله قرهی به بابل آمدند و بر سر قبر ایشان رفتند در حالی که ما اصلاً خبر نداشتیم. بعد از مزار شهید آمدند به منزل پدر شهید و چند دقیقهای نشستند و ذکر خاطرهای گفتند و رفتند تهران، هر چه اصرار کردیم نپذیرفتند که بمانند، میگفتند: فقط برای ادای دین به این مرد خدا آمدم. میگفتند «سیدمحمود نور عجیبی در وجودش نهفته بود، او منتظر پرش و پرواز به سوی الله بود.» آیتالله قرهی در مدت بعد از شهادت سیدمحمود بارها در درس اخلاقشان از این شهید یاد میکنند و از روح بزرگشان... سیدمحمود به شخصیت آیتالله بهجت(ره) علاقه شدیدی داشت و از کتابهای زندگی و سخنان ایشان خیلی استفاده میکرد.»
شهید سیدمحمود موسوی، عضو یگان صابرین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1360 در شهر بابل مازندران متولد شد و در شهریور سال 1390 در درگیری با گروهک مزدور و وابسته پژاک در منطقه سردشت به شهادت رسید. از این شهید یک دختر به یادگار مانده است.
چاپ اول «از تبار آسمان» در 168 صفحه، قطع پالتویی، تیراژ 1500 نسخه و قیمت 6500 تومان از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد.
دفتر نشر معارف تاکنون در زمینه شهدا و دفاع مقدس، کتابهای «دیالمه» و «آقا وحید» (هر دو درباره شهید دیالمه)، «شهید فرهنگ» درباره شهید سیدمرتضی آوینی)، «شهید علم 1: دانشمند شهید مجید شهریاری»، «شهید علم 2: نخبه شهید داریوش رضایینژاد»، «اولین فرمانده» (درباره سردار شهید جعفری)، «فردی بودم مستضعف» (درباره شهید عبدالعلی مرادی ایذه)، «اسماعیل زنده است» (درباره شهید اسماعیل لجم اورک ایذه)، «بچههای محله من و تو» (نوشته مرحوم حجتالاسلام مهدی مطلبی) و... را منتشر کرده است و به زودی کتابهای «لبخند بزن ارتشی» (درباره سپهبد شهید صیاد شیرازی)، «فاتح قدس» (درباره سردار شهید حسن تهرانیمقدم)، «حجله خون» (درباره سردار شهید علی پرنده (فاریابی)» را منتشر میکند.
گفتنی است، برای تهیه کتاب «از تبار آسمان» و دیگر آثار دفتر نشر معارف میتوان از طریق سایت پاتوق کتاب: ketabroom.ir یا دفتر مرکزی نشر معارف قم (02537740004) یا از طریق فروشگاههای پاتوق کتاب تهران (تلفن 88911212)، پاتوق کتاب قم (تلفن 37735451) و دیگر مراکز توزیع محصولات فرهنگی اقدام کرد.