کد خبر: 3337954
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
به بهانه روز خبرنگار و سالروز تاسیس جهاد دانشگاهی؛

«حسن قریب» به حق لایق شهادت بود/ بی‌رغبتی به دنیا از ویژگی‌های بارز شهید بود

گروه جهاد و حماسه: شهید حسن قریب که از جمله عکاسان شهید کشورمان به شمار می‌آید به اذعان مادرش به حق لایق شهادت بود و بی‌رغبتی به مال دنیا و توجه و اهتمام به تحصیل علم از ویژگی‌های بارز وی به شمار می‌آمد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، یکی از خاطرات تلخ خبرنگاران هم‌دوره ما حادثه ناگوار سقوط هواپیمای C130 حامل خبرنگاران در نیمه آذرماه 1384 است.
یکی از شهدای آن حادثه تلخ که خبرنگاران رسانه‌های مختلف آن سال‌ها چهره‌اش را به یاد دارند و اخبار برگزیده شدن عکس‌هایش را مرور می‌کرده‌اند، حسن قریب، فرزند فروتن نکاست که در زمان شهادت عکاس خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) بود و امروز نامش به عنوان یکی از افتخارات باارزش جهاد دانشگاهی جاودان و زبانزد است.
محمد حسن قریب در سال ۱۳۵۷ در شهرستان نکا متولد شد و دوران تحصیل خود را در مدرسه‌های هفتم تیر، فردوسی و شهید بهشتی گذراند. قریب در برنامه‌های مسجد محل سکونت خود، فعالیت‌های مداوم داشت و همزمان با تحصیل در دوره راهنمایی و دبیرستان به کارهایی مانند ساختمان‌سازی و کار در کوره‌های آجرپزی نیز می‌پرداخت. وی علاقه خاصی به ورزش‌های رزمی‌، بدنسازی و فوتبال داشت.

وی در سال ۱۳۸۱ و پس از چند سال وقفه در تحصیل، در رشته عکاسی دانشگاه هنر(تهران) با رتبه ۳۰ به عنوان دانشجو پذیرفته شد و زندگی خود را در خوابگاه فلسطین دانشگاه هنر و پس از آن در خوابگاه شهید رهساز ادامه داد.
قریب فعالیت خود را در ایسنا از تیرماه سال ۱۳۸۲ آغاز کرد. وی با ثبت تصاویر دیدارهای مقام معظم رهبری با مردم و مسئولان، ثبت محرومیت‌های جامعه و حضور در بم و زرند برای گرفتن تصاویر فجایع زلزله این دو شهر، فعالیت حرفه‌ای خود را در حوزه‌های مختلف عکاسی خبری ارتقاء داد. قریب در دوازدهمین جشنواره مطبوعات با رتبه نخست رشته «عکس خبری گروه نشریات» به دریافت لوح افتخار و تندیس جشنواره نائل شد.
محمدحسن قریب در پانزدهم آذرماه ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای c-130 خانواده، دوستان و همکاران خود را به قصد خانه ابدی خویش ترک گفت.

بسیار اهل نماز، قرآن و معتقد به اخلاق بود

آمنه عبداللهی، مادر صبور قریب درباره پسر شهیدش می‌گوید: حسن چهارمین فرزند خانواده و پسر دومم بود. در رفتارش آرامش خاصی وجود داشت. به درددل همه گوش ‌می‌کرد و مونس همه خانواده و فامیل بود. پدرش آن قدر با او مأنوس بود که پس از مرگش طاقت دوری او را را نیاورد و سکته کرد.


عبداللهی ادامه می‌دهد: حسن شخصیتی بسیار فروتن و مظلوم داشت. اگر سه روز هم غذا نمی‌خورد اعتراض نمی‌کرد. یکی از همکارانش پس از شهادت حسن تعریف کرد که در یک ماموریت سه روزه فقط با آب و نان روزه گرفت. از کودکی کمک خرج خانه بود و کارگری می‌کرد. بعد از اینکه در ایسنا مشغول به کار شد هم حقوق مختصرش را برای ما می‌فرستاد.
مادر شهید قریب می‌گوید: خیلی به نماز اول وقت و روزه اهمیت می‌داد. موقع شهادت 27 سال بیشتر نداشت. برای آخرین بار که به نکا آمده بود با کوره آجرپزی که در کودکی آنجا کار می‌کرد خداحافظی و بدهی خود را با تمام دوستانش تسویه کرد.
وی بغض می‌کند و ادامه می‌دهد: پسرم زندگی ساده‌ای داشت. تنها چیزی که در خوابگاه داشت دو دست لباس بود با یک بالش و پتو. دانشگاه وارد رشته عکاسی شد و در کارش آن قدر حرفه‌ای بود که عکاس برنامه‌هایی بود که رهبر معظم انقلاب در آنها حضور داشتند. خدا را شکر می‌کنم که امروز نام شهید را همراه دارد چون واقعاً لیاقت شهادت را داشت. خود من هم پس از شهادت او را شناختم.

رسالتی که شهید در خواب برعهده خواهر گذاشت

راضیه قریب، خواهر کوچک‌تر حسن درباره برادرش می‌گوید: یادم می‌آید یکی از تفریحات دوره کودکی من این بود که برادرم، من و دو خواهر دیگرم را به نوبت سوار دوچرخه‌اش می‌کرد و در حیاط می‌گرداند. یک بار یکی از وسایل خانه را خراب کردم و از ترس گوشه حیاط گریه می‌کردم. حسن گفت: نترس عیبی ندارد و بعد کنارم نشست و کار با آن وسیله را به من یاد داد. با من بازی می‌کرد و خیلی دوست داشتم وقتی ورزش رزمی می‌کند او را تماشا کنم. حسن هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند.


راضیه قریب تلفنی با من صحبت می‌کند، ولی به اینجای سخن که می‌رسد می‌توانم به وضوح احساس کنم که لرزش صدایش با اشک‌ همراه است. وی می‌گوید: وقتی حسن شهید شد در دوره پیش دانشگاهی درس می‌خواندم. چند ماه قبل آن حادثه، حسن من را به تهران آورده بود. با هم رفتیم میدان انقلاب و از کنار سر در دانشگاه تهران رد شدیم. حسن گفت دوست دارم اینجا قبول بشی. پس از شهادت حسن به قدری متأثر بودم که تا دو سال در کنکور شرکت نکردم تا اینکه یک شب حسن به خوابم آمد و از من خواست درس بخوانم و گفت باید رسالت من را به انجام برسانی. پس از این خواب خود را سرگرم درس کردم، به طوری که حتی در مراسم‌های ازدواج خواهر و برادرهایم شرکت نکردم و توانستم در رشته زیست‌شناسی سلولی و مولکولی دانشگاه تهران قبول بشوم.

پیشرفت قریب در عکاسی عجیب بود

روح‌الله وحدتی از دوستان نزدیک و همکار حسن قریب درباره وی می‌گوید: حسن حقوق اندک خود را خرج خانواده می‌کرد و چرخ زندگی چندین نفر را می‌چرخاند. تواضع ویژگی اصلی حسن بود که با اینکه در مدت کوتاهی برگزیده چندین جشنواره شد، همواره فروتن و آرام بود.
وی ادامه می‌دهد: حسن در مدت کوتاه سه ساله در عکاسی مستند به توانایی فوق‌العاده‌ای رسید و هنوز شهادت وی برای من باورنکردنی است.
وحدتی درباره روز حادثه می‌گوید: صبح ساعت 4 حسن با من خداحافظی کرد و کوله‌بارش را برداشت تا به سفر ابدی برود. ساعت 16 در دانشگاه تهران مشغول عکاسی خبری بودم که شنیدم می‌گویند یک هواپیمای باری سقوط کرده و مسافری نداشته است. ولی چند دقیقه بعد یکی از دوستانم با من تماس گرفت، شماره خانواده حسن را گرفت و خواست به ایسنا برگردم. وقتی رسیدم دیدم ایسنا عزادار است و هنوز سوگش را باور نمی‌کنم.
به امید اینکه هیچ‌گاه قریب غریبه نشود.

نجمه شمس اسفندآبادی

حمید
|
-
|
۱۳۹۴/۰۵/۱۸ - ۱۰:۴۶
0
0
سپاس از شما
بسیار تاثیرگذار بود. باشد که الگوی تمام جوانان این سرزمین باشد.
به امید اینکه هیچگاه غریب، غریبه نشود.
captcha