تقویم روی میز کارم را ورق زدم دیدم، نزدیکترین مناسبت که در تقویم قرار داشت اول شهریورماه، روز بزرگداشت ابوعلی سینا و به عبارتی روز پزشک بود. چند نفر از افرادی که علاوه بر تخصصشان در حوزه قرآن، در یکی از رشتههای پزشکی نیز متخصص بودند از طرق گوناگون چون کتابچه «آشنایی با نخبگان مسابقات قرآنی» مشخص کردم. اسم و سمتی با عنوان دکتر «سوده طهماسبی» عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی داشتم، بدون شماره تماسی با وجود اینکه الان در فصلی هستیم که دانشگاهها تعطیل هست، اما به نظرم آمد که بهترین راه پیدا کردن خانم دکتر، روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. تماس گرفتم، بوق اول، دوم و سوم، بالاخره اپراتور جواب داد، خودم را معرفی کردم و از او درخواست راهنمایی کردم او هم با سعه صدر، هنگامی که تمام حرفهای من را شنید، گفت: «خانم دکتر روز گذشته اینجا بودند و در حال حاضر هم دانشگاه تعطیل است»، وقتی اصرار من را شنید، گفت: «صبر کنید امیدوارم حوزه ریاست شمارهای از ایشان داشته باشد، شما را به آنجا وصل میکنم». من که امیدوارانه منتظر بودم پس از چند بوق، فردی گوشی را برداشت و شماره خانم دکتر را به من داد.
تازه مرحله اول کار، درست شده بود باید سعی میکردم و تمام واژگانم را برای قانع کردن او برای قرار دادن زمانی برای مصاحبه هر چند کوتاه، کنارهم میچیدم، شماره را گرفتم ...0912، خانم دکتر که گویا داخل جلسه بودند با صدایی که من به سختی میشنیدم و قطع و وصل میشد، گفت «لطفاً یک ربع دیگر تماس بگیرید، داخل جلسه هستم». حین انجام کارهایم زل زده بودم به ساعت پایین مانیتور که به موقع با خانم دکتر تماس بگیرم. حالا وقتش بود. دوباره شماره را گرفتم ...0912 و این بار او با صدایی آرام و محکمی، گفت «بفرمایید»، من که در نظرم تنها دریافت زمانی برای مصاحبه مهم بود سریع رفتم سر اصل مطلب و قانع کردن او تا با حجم بالای کارهایش یک فرصت کوتاه بدهد. او هم با وجود مشغله بالایی که داشت زمانی را قبل از مراجعه بیماران به مطلب در نظر گرفت.
دکتر سوده طهماسبی؛ حافظ کل قرآن و دندانپزشک
طبق معمول عکاس را آفیش کردم و ماشین هم هماهنگ شد، باید به سمت بلوار اندرزگو، مطب دندانپزشکی خانم دکتر طهماسبی میرفتیم. نزدیک مجتمع پزشکی پیاده شدیم و باید چند قدم را پیاده میرفتیم، پلهها را برای رسیدن به طبقه اول طی کردم و پشت درب چوبی قرار گرفتم، زنگ زدم و وارد مطب شدم، خانم دکتر نیز با گرمی به استقبالمان آمد و پس از مصافحه ما را به اتاق انتظار راهنمایی کرد. من هم برای اینکه با تأخیر به آنجا رسیده بودم و برای اینکه بیشتر از این فرصت را از دست ندهم، شروع کردم به پرسیدن سؤالات.
دکتر سوده طهماسبی متولد شهریورماه سال 1357 در تهران است. او که حافظ کل قرآن کریم، دندانپزشک، متخصص ارتودنسی، عضو هیئت علمی و استاد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خانوادهاش و مهمترین مشوقش برای ورود به حوزه قرآنی میگوید: «فرزند چهارم خانواده هستم، یک خواهر و دو برادر دارم و بهتریم همراهم در این عرصه نورانی مادرم بودند. خواهر و برادرانم نیز آشنا به حوزه قرآن هستند اما به صورت تخصصی در عرصه حفظ قرآن کار نمیکنند».
او به دلیل حافظه خوبی که داشته است، اشعار زیادی را با علاقهمندی حفظ میکرده است و پس از مدتی این حافظه را در راه حفظ قرآن به کار میگیرد که این امر را نیز از حفظ سورههای کوچک آغاز کرده است و ادامه میدهد: «حفظ قرآن را از قبل از دبستان با تشویق خانواده به ویژه مادرم آغاز کردم که خاطرم هست، مادرم قرآن را تلاوت میکردند و من نیز از طریق شنیداری آن را حفظ میکردم و در دبستان حفظ را ادامه دادم تا اینکه در سال سوم دبستان جزء سیام قرآن را حفظ کردم و بعد از آن هم به صورت اصولی از سال اول راهنمایی با تشویق معلم قرآنم که خودشان هم حافظ 10 جزء بودند با چند نفر از دوستانم حفظ اصولی و کلاسیک را از ابتدای قرآن شروع کردم».
به صورت پراکنده حفظم را از اول راهنمایی آغاز کردم
طهماسبی که تا سال سوم دبیرستان، شهریورماه 74 حفظش را به اتمام رسانده است، تأکید میکند: «البته به صورت پراکنده حفظم را از اول راهنمایی و از ابتدای جزء اول قرآن کریم آغاز کردم تا سال سوم راهنمایی که حفظم با سرعت کمی ادامه داشت اما سال اول دبیرستان بودم که از طرف سازمان حج و اوقاف وقت اعلام کردند افرادی که کمتر از پنج جزء را حفظ هستند اگر طی دو سال بتوانند قرآن را حفظ کنند به حج تمتع مشرف میشوند که این موجب انگیزهای در من برای افزایش سرعت حفظم شد تا اینکه در سال سوم دبیرستان حافظ کل قرآن کریم شدم».
از خانم دکتر درخصوص روش حفظ و تثبیت محفوظاتش پرسیدم، میگوید: «خودم، در منزل با همان نوارهای ترتیل استاد پرهیزکار آیات را گوش میدادم و پس ازاینکه روان میشدم و آیه را به خوبی حفظ میکردم، معانی آیات را با دقت میخواندم. روش تثبیتم هم به همین گونه بوده است».
طهماسبی در سال 75 رتبه پنجم کنکور سراسری را کسب کرد و بر حسب علاقهاش رشته دندانپزشکی عمومی را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی خوانده است. او پس از احراز درجه دکتری، تخصصش را در ارتودنسی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اخذ کرد و در حال حاضر نیز عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و استاد دانشگاه است.
باید با قرآن و دستوراتش آشنا باشیم تا اینکه بدانیم در زندگی چه کار کنیم
هنگامی که از او خواستم درباره رابطه حرفهاش، تدریسش در دانشگاه و حفظ قرآن بگوید، بیان میکند: «به نظرم به طور کلی ارتباط با قرآن فارغ از اینکه شغل فرد چه باشد یک نیاز ضروری برای هر انسان مسلمانی است به عبارت دیگر باید با قرآن و دستوراتش آشنا باشیم تا اینکه بدانیم در زندگی چگونه برخورد کنیم. در خصوص رشته من مواقعی که تدریس میکنم به ویژه در مباحثی چون جنینشناسی و علیالخصوص مباحثی که مربوط به تکامل رشد صورت در دوران جنینی است تدریس میکنم واقعاً این نظم شگفتانگیزی که در خلقت انسان نهفته است که هر مرحله از تکامل جنین در روز، ساعت و حتی دقیقه مشخصی به اذن پروردگار انجام میشود و در نهایت یک انسان کاملی میشود که دارای قابلیتهای فراوانی است واقعاً به این آیه «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» میرسم. به عبارت دیگر شناخت و علم انسان هر چه بیشتر شود قاعدتاً شناختش نسبت به پروردگارش بیشتر میشود».
او درباره میزان تأثیرگذاری قرآن در کار و زندگیاش میگوید: «هر فردی که به نوعی مرتبط با قرآن است حالا یا حافظ قرآن است و یا قاری قرآن، وظیفهاش سنگینتر است چون به نوعی با قرآن مرتبط است دیگران از او انتظار بیشتری دارند که کارش را به بهترین نحو انجام دهد و کوتاهی نکند که نه تنها ظلم به نفس کرده است بلکه در حق قرآن هم جفا کرده است».
فردی که قاری یا حافظ است باید آن را در زندگیاش بکار بندد
خانم دکتر درخصوص رابطه دو تخصصش یکی حفظ قرآن و دیگری دندانپزشکی عمومی، تخصص ارتودنسی و اهتمام ویژه به هر یک از جایگاه بر دیگری، میگوید: «اعتبار هرکس همانطور که خداوند میفرماید «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم» و آن ملاک برتری «تقوا» است به نظرم نه صرفاً حافظ و قاری قرآن بودن میتواند ملاک تقوا باشد و یا نبودن آن. مهم این است که اگر فردی که قرآن را میخواند و یا آن را حفظ میکند آن را در زندگیاش بکار بندد».
او که مهمترین دغدغهاش را انجام کارش به نحو احسن بیان میکند ادامه میدهد: «هنگامی که برای دانشجویان دندانپزشکی که در حال اخذ تخصص هستند(دستیاران تخصصی یا رزیدنتها) تدریس دارم در نظر دارم که خدایی نکرده حقی از آنها به گردنم نباشد و آنچه که وظیفهام در قبال آموزش آنها است به بهترین نحو انجام دهم. همچنین در خصوص درمان بیماران هم مهمترین دغدغهام این است که بهمترین درمانی که از عهدهام برمیآید برای آنها انجام دهم که مبادا حقی از آنها برگردنم باقی بماند».
دکتر طهماسبی که در مسابقات قرآن دانشآموزی و دانشجویی شرکت کرده است، حتی در حال حاضر هم با وجود مشغله بالای فعالیتش در مسابقات اعضای هیئت علمی دانشگاهها حضور پیدا میکند تا محفوظاتش را از این طریق با همکارانش محک بزند. وی در مرحله مقدماتی مسابقات دانشآموزی سال دوم دبیرستان در رشته حفظ رتبه دوم، در مسابقات سازمان تبلیغات اسلامی در رشته حفظ 15 جزء رتبه اول و در نوزدهمین جشنواره قرآن و عترت دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور در رشته حفظ 20 جزء نیز در بین اعضای هیئت علمی دانشگاهها رتبه دوم را کسب کرده است.
امکانات برپایی جلسه قرآن ثابت را به دلیل مشغله بالا ندارم
از خانم دکتر پرسیدم با توجه به اینکه تدریس هم دارند و با نسل جوان در ارتباط هستند آیا شده که آنها را به انس بیشتر با قرآن ترغیب و تشویق کند؟ و یا اینکه سعی کرده باشد جلسات قرآنی را با وجود مشغله بالایش برپا کند تا شاید راهی برای جذب بهتر آنها به سوی این معجزه حضرت ختمی مرتبت باشد؟ میگوید: «هنگامی که دانشجویان و یا همکاران متوجه شدهاند که حافظ قرآن هستم برخورد جالبی داشتهاند و بعضاً هم در این مورد از من راهنمایی خواستهاند. حتی هنگامی که در مسابقات قرآن از سوی اعضای هیئت علمی دانشگاه شرکت کرده بودم برخی از دانشجویان ابراز خوشحالی میکردند و به من تبریک میگفتند و خوشحال بودن از اینکه استادشان در زمینه قرآن نیز فعالیت میکند. همچنین چندین دوره کلاس روخوانی و روانخوانی قرآن برای همکاران کارمند در دانشگاه علوم پزشکی برگزار کردم».
هنگامی که از تمایلش برای برپایی جلسه ثابت قرآن سؤال میکنم، اظهار میکند: «تاکنون امکانش فراهم نبوده است و در حال حاضر نیز با چند نفر از همکاران که از اعضای هیئت علمی هستند جلسه هفتگی داریم که در آن به بیان نکات تفسیری آیات میپردازیم».
اولین مشوقم، معلم سال اول راهنمایی مدرسه فرزانگان تهران بود
او که بیشتر در نظر دارد تا محفوظاتش را نگه دارد و تثبیت کند، هرگز وارد عرصه قرائت قرآن به صورت حرفهای نشده است. همچنین از اساتید و معلمان حفظی که داشته است، میگوید: «اولین معلمم در این عرصه خانم «غروی»، معلم سال اول راهنمایی مدرسه فرزانگان تهران بود که مشوق اصلیام بود که حتی مدیر مدرسه هم که دید برخی از دانشآموزان با نظر این معلم مشغول حفظ قرآن شدند، مسابقه حفظ قرآن را به صورت دورهای تقریباً هر دو حزب را برگزار میکرد که من با تعدادی از دوستانم که تقریباً یک گروه بودیم در این مسابقات شرکت میکردیم که بعد همان باعث شد حفظمان ادامه پیدا کند».
دکتر طهماسبی که تقریباً 20 سال از زمانی که حافظ کل قرآن شده است میگذرد، روزانه حدود یک جزء از قرآن را مرور میکند کما اینکه برخی از حفاظ بعضاً به دلیل فراغ بال بیشتری روزانه سه جزء هم مرور میکنند.
وی در خصوص بهرهگیری و استفاده جامعه پزشکی از بکارگیری آموزههای قرآنی در حرفهشان، میگوید: «این امری شخصی است به گونهای که هرکس در هر حرفهای به میزانی که با قرآن آشنا باشد و عامل به آن باشد، میتواند از آن آموزهها و مفاهیم قرآنی در حرفهاش استفاده کند».
طهماسبی در سال 79 با یکی از هم حرفهایهایش ازدواج میکند و دارای دختری 7 سال و 9 ماه و پسری 2 سال و 9 ماه است که دخترش نیز به دلیل حافظه خوبی که دارد و علاقهمندی به قرآن به واسطه تلاوت مادرش پیدا کرده است، جزء سیام را از طریق تلاوت مادرش و به صورت شنیداری حفظ کرده است. همسرش به صورت تخصصی در این عرصه ورود پیدا نکرده است اما با قرآن همراه هستند و روزانه قرآن میخواند چنانکه او میگوید: «همسرم بسیار در این راه همراهم بوده است به گونهای که وقتی در مسابقات به ویژه آنهایی که خارج از تهران برگزار میشد، شرکت میکردم به نحو شایستهای همراهیم میکرد. همچنین زمانی را که برای مرور محفوظاتم میگذارم اگر لازم باشد از بچهها مراقبت میکند و یا به سایر امور منزل رسیدگی میکند تا من در آرامش بیشتری محفوظاتم را دوره کنم».
استرس و هیجان در اولین حضورش در مسابقات
از او در خصوص احساسش هنگامی که برای اولین بار در جایگاه مسابقات قرار گرفته بود پرسیدم، ادامه میدهد: «هر فردی همیشه زمانی که برای اولین بار پشت میکروفون قرار میگیرد، استرس و هیجان خاصی دارد که من هم داشتم».
دکتر طهماسبی اوقات فراغتش را تنها زمانی میداند که با فرزندانش هست. وی درباره دیدار خصوصی که پس از اعلام نتایج کنکور سراسری در سال 75 و کسب رتبه پنجم به همراه دوستش سوده غفوریفرد و کسب رتبه ششم کنکور سراسری و همچنین حافظ قرآن بودنش با مقام معظم رهبری داشتند، میگوید: «من به همراه مادرم و دوستم نیز به همراه مادرش خدمت ایشان رسیدم که هنوز تازگی آن برایم قابل احساس است. هر چند فرصت کوتاهی بود که موجب شد تا از نزدیک در محضر ایشان باشیم».
از او خواستم تا درباره دلیل استقبال کمرنگ مردم از محافل قرآنی بگوید، اظهار میکند: «فکر میکنم جامعه ما آنچنان که باید تمسک به قرآن و اهلبیت(ع) داشته باشد، ندارد یعنی هنوز شاید آن اعتقاد و باور عمیقی که چنگ زدن به قرآن و اهلبیت(ع) برای سعادتمندی است در ما عمق نفوذ پیدا نکرده است و شاید بخاطر همین به زندگی روزمره عادت کردهایم بدون اینکه متوجه باشیم اوقاتمان به دور از قرآن و اهلبیت(ع) میگذرد».
دکتر طهماسبی بهترین روش برای حفظ قرآن را حضور در کلاسهای حفظ و برخورداری از برنامهای منظم میداند و تصریح میکند: «کلاسهای قرآن در مناطق مختلف شهر برگزار میشود که به راحتی برای تمام علاقهمندان قابل دسترسی است و چون حفظ، کار مداوم و طولانی مدت است، نیازمند انگیزه قوی فرد از سویی و همچنین عدم کمرنگ شدن این انگیزه از سوی دیگر است. خب اینکه کلاسی باشد که به صورت منظم فرد در آن شرکت کند، محاسن زیادی چون برخورداری از برنامه منظم حفظ، پاسخگویی به سؤالات، پرسش و پاسخ است که موجب عمیقتر شدن محفوظات میشود و با شرکت در این کلاسها، دوستانی پیدا میکند که انگیزهشان برای ادامه راه بیشتر میشود».
زمانی که از او پرسیدم به عنوان حافظ موفق به او نقطه نهایی رسیدهاید؟ اظهار میکند: «از نظر کیفیت حفظ مانده تا به مانند حفاظی که همیشه حضور ذهن کافی دارند، برسم و برای نگهداری بهتر همه آیات در ذهنم نیازمند تثبیت بیشتری هستم اما فکر میکنم موفقیت را اینگونه تعریف کنیم که هر چه بیشتر به آنچه که خواندیم و دانستیم عمل کنیم این موفقیت محسوب میشود».
آیه 160، سوره آلعمران از محبوبترین آیات دکتر طهماسبی
او یکی از نزدیکترین دوستانش را دکتر سوده غفوریفرد، دکترای ژنتیک و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی میداند که حفظ قرآن را باهم شروع کردهاند که اکنون هم هر دو هفته یکبار جلسه مرور باهم دارند.
دکتر طهماسبی در خصوص آیه مورد علاقهاش میگوید: «آیه 160، سوره مبارکه آلعمران «إِن یَنصُرْکُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَکُمْ وَإِن یَخْذُلْکُمْ فَمَن ذَا الَّذِی یَنصُرُکُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکِّلِ الْمُؤْمِنُونَ» که این آیه بسیار برایم آرامشبخش است که خداوند میفرماید اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس نمیتواند بر شما غلبه پیدا کند واگر خداوند دست از یاری شما بردارد چه کسی میخواهد شما را یاری کند».
وی ادامه میدهد: «همچنین آیه 13 سوره احقاف «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ یقیناً افرادی که گفتند پروردگار ما خداست. سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد و یا آیه 62 سوره یونس «أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین میشوند.» که اگر فردی ایمانش را براساس این آیات تقویت کند موجب آرامش خاطر او نیز فراهم میشود».
قرآن، هادی و راهنمای انسان است
از دکتر طهماسبی خواستم تا درخصوص برکت حفظش در زندگی شخصیاش برایمان بگوید، اظهار میکند: «حفظ قرآن بسیار به من آرامش داده است به گونهای که اعتماد به نفس و توکلم را بالا برده است و حتی جواب بسیاری از سؤالهایم را از قرآن پیدا کردهام و میکنم، چنانکه آنجا که در ارتباط ما با پدر و مادر رعایت نهایت احترام را از ما میخواهد و میفرماید: «وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا» که ما را منع کرده است از اینکه کوچکترین بیاحترامی نسبت به آنها داشته باشیم و این «اُفّ» نه صرفاً گفتن این واژه بلکه حالت ترشروییست که نسبت به پدر و مادر نباید داشته باشیم و یا در جای دیگر بیان شده است که اگر دوستی دارید که ممکن است رفتاری بکند که شما انتظار آن را ندارید «ادفَع بِالَّتِی هِیَ اَحسنُ» که اگر بدی به تو رسید نه با خوبی بلکه به صورت احسن آن را برگردان».
وی تأکید کرد: «به نظر من قرآن هادی و راهنمای انسان است؛ هنگامی که با آن مأنوس باشیم، هنگامی که به مفاهیمش آشنا باشیم و دستوراتش را عمل کند».
یواش یواش با نزدیک شدن شروع کار مطب بر تعداد بیماری که منتظر ویزیت دکتر طهماسبی هستند و یا برای تکمیل دوره درمانشان آمدهاند، افزوده میشود، حضور بیماران حکایت از این امر دارد که خانم دکتر مقید به ویزیت بیماران بانو و یا دختران و پسران خردسال است. صندلیهای اتاق انتظار نیمه پر شده بود و بعضاً برخی نیز سرپا ایستادهاند و تابلوهای زیبایی که بر دیوار نصب شده است مطالعه میکنند تا نوبتشان شود. باید مصاحبه را به اتمام برسانم. از او از وقتی که با وجود مشغله بالا در اختیارمان گذاشته تشکر میکنم. تنها نظارهگر فعالیتش هنگامی که بر صندلی چرخدار و برای ویزیت بیمارانش بر یونیت دندانپزشکی مینشیند، میشوم.
با هر مریض به اقتضای سنش برخورد میکند. بیمارهایش را که سن و سال کمتری دارند و تازه برای قالبگیری و یا معاینات ابتدایی آمدهاند با نام کوچک صدا میکند که حکایت از گرمی و محبتش دارد. با فردی که کنار من منتظر فرارسیدن نوبتش بود در خصوص میزان آشناییاش با دکتر طهماسبی پرسیدم، او میگوید: «میداند که او حافظ کل قرآن کریم است و شاید بخاطر این اعتقادش است که از جای دور از تهران به اینجا مراجعت میکند». برخی از بیماران نیز به این امر اذعان داشتند که حتی خانم دکتر از برخی از بیماران هزینه کمتری دریافت میکنند. بعضی دیگر نیز از بردباری او در طی دوره درمانشان یاد میگویند.
پس از اینکه عکاس خبرگزاری، چند فریم عکس از معاینه دکتر طهماسبی میگیرد تا حال و هوای حضور مراجعهکنندگان را به رخ بکشد از او خداحافظی میکنیم که به بدرقه ما میآید و با چهره متبسمش با ما خداحافظی میکند.
گزارش تصویری این خبر را اینجا ببینید.
خیلی با صفا و معنوی
لذت بردم ممنون