کد خبر: 3357946
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۶
در دیدار با خانواده شهیدان نعمتی‌جم مطرح شد؛

سپری از جنس قرآن بر سینه مصطفی نعمتی‌جم/ توزیع قرآن در میان رزمندگان

گروه جهاد و حماسه: از جمله فعالیت‌های شهیدان مصطفی و مرتضی نعمتی‌جم در جبهه که از کودکی زیر سایه هدایت قرآن کریم و اهل بیت(ع) بزرگ شدند، توزیع قرآن میان رزمندگان بود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، جمعی از جامعه قرآنی استان تهران شامل نمایندگان بسیج تهران بزرگ، ناحیه بسیج سلمان، محمد خواجوی، استاد قرآن و مسئول سابق دارالقرآن الکریم و اصغر امیرنیا، مدیرکل تبلیغ و ترویج معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بیستمین دیدار هفتگی سال 94 با خانواده شهدا به دیدار خانواده شهیدان نعمتی‌جم رفتند. این دیدار با قرائت قرآن توسط رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ  آغاز شد.


در ادامه، رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در سخنانی با بیان اینکه دو سال است جامعه قرآنی تهران بزرگ با خانواده شهدای قرآنی دیدار می‌کنند، گفت: این دیدارها ادای احترام به خانواده شهدای قرآنی است. همچنین از دیگر برنامه‌های سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ درباره شهدای قرآنی ‌می‌توان به برگزاری دو یادواره سوره‌های سرخ اشاره کرد و نهم دی امسال نیز قرار است سومین یادواره شهدای قرآنی با هدف معرفی شهدای قرآنی و انتقال منش این عزیزان به جامعه قرآنی برگزار شود.
همچنین در این دیدار، محمد خواجوی، از اساتید قرآن کریم و رئیس سابق دارالقرآن الکریم در سخنانی با بیان اینکه دیدار با خانواده شهدا در ازدیاد ایمان مسلمانان موثر است، گفت: شهیدان نعمتی‌جم با قرآن مانوس بوده‌اند و به فرموده رسول‌الله(ص) هر کس مشتاق خداوند است باید قرآن بخواند. در سوره حجرات آیه‌ای هست که می‌فرماید: کسانی که با جان و مال خود در راه خدا مجاهده می‌کنند راستگو هستند. در سوره نساء نیز شهدا در شمار کسانی هستند که خداوند نعمت بر آنها نازل کرده بنابراین شهدا هم از نظر شهید بودن و اهل نعمت بودن و نیز از نظر صادق بودن پیش خداوند صاحب اجر و مقام بالایی هستند.
در ادامه، اصغر امیرنیا، مدیر کل تبلیغ و ترویج معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی با بیان اینکه شهدا نه تنها خود به آرامش رسیده‌اند، بلکه سعی کرده‌اند آرامش را به دیگران هدیه کنند، اظهار کرد: در سبک زندگی شهدا اتفاقاتی افتاده که اشاعه آن برای هدایت نسل بعدی موثر است. شهدا زندگی سالم و صادقا‌نه‌ای داشته‌اند که این سیره و سبک زندگی باید به دیگران منتقل شود و حتی می‌توان فیلم زندگی آنها را ساخت و پخش کرد.

امیرنیا تصریح کرد: اگر شهدا نبودند، امروز شاهد عزت جمهوری اسلامی نبودیم و باید قدر مادران و پدران شهدا را بدانیم.
همچنین، مادر شهیدان نعمتی‌جم در سخنانی با بیان اینکه مصطفی و مرتضی از کودکی دارای آرامش خاصی بودند، گفت: مصطفی خیلی آرام، مظلوم و باتدبر بود. اهل قرآن بود و همراه برادرش در مجالس قرآن و هیئت‌های مذهبی شرکت می‌کرد. مصطفی در دانشگاه کرمانشاه تحصیل می‌کرد و در آنجا به دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی می‌پرداخت. در زمان جنگ تحمیلی همراه برادرش مرتضی که از کودکی بسیار پرشور و خوش‌بیان بود به جبهه رفت. مصطفی مسئول کمیته فرهنگی و مرتضی نیز مسئول فنی بود.


مادر شهیدان نعمتی‌جم ادامه داد: 25 اسفند 60 مرتضی و مصطفی به جبهه رفتند، چهارم فروردین شهید شدند و چهاردهم فروردین جنازه‌شان آمد. تیر به قلب مصطفی خورده بود و ماشین آنها سوخته بود، ولی پیشانی‌بند یا زهرا(س) آنها سالم مانده بود.
وی تصریح کرد: این دو برادر از کودکی به کلاس‌های حفظ قرآن کریم می‌رفتند و از شاگردان استاد موسوی بودند.
مادر شهیدان نعمتی‌جم گفت: خواست خدا بود که مرتضی و مصطفی که کمتر از سه سال با هم اختلاف سنی داشتند (مرتضی متولد اسفند 1335 و مصطفی متولد اردیبهشت 1332 بود) هر دو در کنار هم طی عملیات فتح‌المبین در چهارم فروردین 61 شهید شوند.
در ادامه برادر شهیدان نعمتی‌جم در سخنانی با بیان اینکه این دو شهید از کودکی در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شدند و در جلسات قرآن کریم شرکت می‌کردند، گفت: بیشتر کسانی که خلوص خود را حفظ کرده‌اند، اهل قرآن بوده‌اند. مرتضی و مصطفی در برگزاری هیئت‌ها و دسته‌های سینه‌زنی شرکت می‌کردند و به دنبال آموختن علوم قرآنی، معانی قرآن، حفظ و یادگیری قرآن کریم بودند.


وی ادامه داد: مصطفی سال 53 و 54 که اوج مبازه با رژیم طاغوت بود، در دانشگاه رازی فیزیک می‌خواند و حتی به دلیل همکاری با شهید محمد بروجردی با ساواک درگیر شد. مرتضی هم با اینکه مکانیک خوانده بود، فرهنگی بود و در دانشگاه نشریات راه اسلام و ندای اسلام را منتشر می‌کرد. مصطفی و مرتضی هر دو در راهپیمایی‌های انقلاب اسلامی شرکت می‌کردند. مصطفی عضو ستاد استقبال از امام و از محافظان ایشان بود. مرتضی نیز سال 58 وارد واحد فرهنگی جهاد سازندگی شد. مصطفی در مسجد و عقیدتی سیاسی سپاه پاسداران و مرتضی هم در جهاد سازندگی مسئول تبلیغات استان تهران بود. با شروع جنگ تحمیلی جهاد سازندگی در کمک به جنگ‌زدگان فعالیت ‌کرد و هر دو برادر مسئول تبلیغات جهاد شدند. آنها در عملیات شکست حصر آبادان به توزیع دعا و قرآن بین رزمندگان می‌پرداختند که در تقویت روحیه آنها بسیار موثر بود.
برادر شهیدان نعمتی‌جم به حضور دو شهید در عمیات‌های طریق‌القدس و فتح‌المبین اشاره کرد و افزود: آنها 25 اسفند به جبهه رفتند و دوم فروردین عملیات فتح‌المبین آغاز شد. مرتضی و مصطفی در سومین روز عملیات در حالی که تعداد زیادی اسیر گرفته بودند، شهید شدند و متاسفانه تمام فیلم‌ها و عکس‌هایی که تهیه کرده‌ بودند بر اثر انفجار ماشین‌شان از بین رفت.
وی ادامه داد: مرتضی همیشه به من توصیه می‌کرد خوب درس بخوانم و اهل قرآن باشم. وقتی برای آخرین بار به جبهه رفتند 500 نسخه قرآن تهیه کرده و به رزمنده‌ها اهدا کردند. مصطفی انس زیادی با قرآن داشت و سرانجام هم در لحظه شهادت تیر از قرآن روی سینه‌اش رد شد و به قلبش اصابت کرد.
همچنین در این دیدار خواهر شهیدان نعمتی‌جم در سخنانی با بیان اینکه راه و رفتار شهدا به انقلاب اسلامی برکت داده است، گفت: مصطفی و مرتضی با هم جبهه رفتند. مرتضی در جهاد سازندگی بود و می‌خواست برای تبلیغات به جبهه برد که مصطفی نتوانست آرام و قرار بگیرد و گفت که من هم باید بروم شاید بعد پشیمان شوم و دلم بسوزد که چرا کاری انجام ندادم.
پایبندی شهیدان نعمتی‌جم به مصرف درست بیت‌المال
خواهر شهیدان نعمتی‌جم تصریح کرد: یادم است وقتی برای آخرین بار برادرانم به جبهه رفتند گویا چیزی را در خانه جا گذاشته بودند که بعد از چند ساعت دوباره برگشتند. موقع رفتن دیدم که از ماشین خانه بنزین کشیدند و داخل ماشین خدمت ریختند و گفتند که ماشین بیت‌المال است و نباید بنزینش صرف کار شخصی شود.


وی ادامه داد: هر دو بسیار رئوف بودند و به دیگران کمک می‌کردند. به مرتضی پیشنهاد داده بودند که مجری برنامه جهاد سازندگی شود، ولی گفته بود کسی که پا نداشته باشد هم می‌تواند مجری شود. من پا دارم و می‌توانم در جبهه خدمت کنم.
خواهر شهیدان نعمتی جم گفت: دقیقاً در تاریخ چهارم فروردین که برادرانم شهید شدند من به همراه برادر بزرگترم به قم رفته بودیم که در راه ماشین خراب شد و یک نیروی جهادی به کمک ما آمد، در همان لحظه برادرم داشت با من از خصوصیات برادران‌مان صحبت می‌کرد. امیدواریم بتوانیم راه شهدا را ادامه دهیم و شرمنده آنها نباشیم.

captcha