به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) مقام معظم رهبری با اعلام ترکیب اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی فضای مجازی چند وظیفه مهم را برای این شورا برشمردند.
معظم له در بندهای 6 و 7 این وظایف با تأکید بر اهمیت سلامت فضای مجازی کشور، حضور ارزشها و سبک زندگی اسلامی را برای مقابله با تهاجم فرهنگی بیگانه مؤثر قلمداد کردهاند.
ایشان همچنین در این دو وظیفه بر ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه تأکید و آنها را مانع رخنه و آسیبها خواندند.
رهبر معظم انقلاب به درستی و با اشراف نکاتی را برجسته و خواستار توجه شورای عالی فضای مجازی به این موارد شدند، این موارد در واقع آسیبهایی هستند که چندسالی است تهدیدهای خود را در سطح عمومی جامعه آغاز کردهاند.
با فراگیر شدن فضای مجازی و تکنولوژیهای نوین و دسترسی آسان و همگانی به آنها زندگی بسیاری از شهروندان دنیای واقعی به این فضا انتقال یافته و چه بسا تنها برای پرکردن اوقات فراغت به فضای واقعی رجعت کنند. این مسئله بدان معنا است که انسانهای حقیقی متولد شده در دنیای واقعی، به سرعت گوشت و خون خود را به «صفر و یک» تبدیل کرده و به فضای مجازی کوچ کردهاند.
آدمهایی که در این فضا به سر میبرند باید برخی مناسبات فضای واقعی را برای حضور بهتر و مؤثر مراعات کنند و در واقع این فضا را بزرگراهی برای سرعت بخشیدن به مناسبات فضای حقیقی به شمار آورند.
آسیبشناسی فضای مجازی ایرانی
این مسائل و تحمیل قواعد دنیای مجازی بر دنیای واقعی به نظر میرسد در ایران به آسیبی جدی تبدیل شده و در آیندهای بسیار نزدیک میتواند جامعهای بیمار را با فرهنگی سطحی و چند تکه و کاملا بیگانه با ارزشهای اصیل ایرانی اسلامی به وجود آورد.
اگر با نگاهی آسیبشناسانه نوشتهها و مطالب بسیاری از کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که این نوشتهها و نظرهایی که در ذیل آنها نوشته شده اند با واقعیت و صداقت فاصله بسیاری داشته و با این حال مورد استقبال کاربران بیشمار دیگری واقع میشود.
از سوی دیگر فضای مجازی ایرانی به دلیل عدم آگاهی و سواد لازم رسانهای، از فقر محتوا و تکرار موضوعات سطحی به شدت رنج میبرد.
در حال حاضر شهروندان دنیای واقعی بیشتر وقت خود را در فضایی به سر می برند که با ملزومات و قاعدههای دنیای واقعی بیگانه بوده و شهروندان آن آرام آرام پوسته شهر را که زمانی با حسنها و مکارم اخلاقی شهره بود با بد اخلاقی میپوشاند.
پایین آمدن سطح مشارکت اجتماعی در دنیای واقعی و بالارفتن مشارکتهای گسترده در مجازی و کمپینهای بی هدف و بی نتیجه در این فضا عملا منجر به عقیم شدن دیگر کارهایی شده است که چه بسا اگر در دنیای واقعی بودند تا کنون به نتیجه رسیده و اکنون از نتایج آن بهرهمند شده بودیم.
از سوی دیگر جهان مجازی پر از شهروندانی است که تا دیروز در دنیای واقعی به عنوان انسانهای متمدن و دارای سطح بالای مدارا و تحمل شناخته شده و انسان را خلیفه الله نامیده و برای هر یک حرمتی قائل بودند؛ اما امروزه در فضای مجازی تمرین خشونت و مشق حذف افراد کرده و چه بسا اگر قوانین سختگیرانه دنیای واقعی نبود سطح خیابان شهر مملو از خون مخالفانی بود که بسا خود نیز قاتلانی بالقوه بودند.
نگاهی روزانه به صفحات حوادث روزنامهها و ستون اخبار خبرگزاریها مملو از اخباری بوده که افراد در آن به دلیل تجاوز به حریم شخصی دیگران و افشای حرم ستر و عفاف آنها دستگیر شده و با محکومیتهای گوناگونی مواجه میشوند از سوی دیگر افرادی نیز هستند که به دلیل افشای آنچه اطلاعات شخصی خود قلمداد کرده اند دست به خودکشی زده و یا دچار بیماریهای متعدد روحی میشوند.
اگر سواد کاربری این افراد به حدی بود که می توانستند آنچه نادیدنی برای غیر است را پنهان کرده و دست بیگانه را از آن کوتاه کنند شاید با چنین حجم وسیعی از پروندههایی که ردی از فضای مجازی در آن دارند مواجه نبودیم.
مسأله ارتقای فرهنگ کاربری و امنیت فضای سایبر از جمله تأکیدات مقام معظم رهبری در بندهای 8 و 9 بوده و لازم است شورای عالی فضای مجازی به این موارد توجه ویژهای داشته باشند چرا که ارتقای فرهنگ کاربری با قوانین سلبی به دست نمی آید و قوانینی ایجابی نیاز دارد و آموزش عمومی شهروندان را میطلبد.
فضای مجازی ایرانی امروزه صحنهای است برای افشای عیبها و ضعفهای افراد مختلف در سطح وسیع، برای جلب توجه افراد و از بین بردن دوست و دشمن پدیدهای است مخالف نص قرآن و سنت رسول و ائمه، در فضیلت پرده بپوشی بر عیوب و رذیلت پرده دری از عیوب دیگران همین بس خدای سبحان خود را ستار العیوب(پوشاننده عیبها) میخواند.
اگر بخواهیم آسیبهای دیگری از این فضا به ویژه در ایران را بر شمریم شاید تکرار مکررات باشد و از حوصله این نوشتار خارج شود اما باید دانست این فضا به ویژه در حال حاضر کمترین تناسب را با فرهنگ ایرانی و اسلامی داشته و بازنگری در سیاستها را میطلبد.
سیاستهای جدید این فضا باید به گونهای باشد که شهروندان به مشارکت در پاک بودن و زیست بهتر در آن تشویق شوند , خود را مبلغان آن بدانند.
همانگونه که اشاره شد برای اصلاح این فضا قوانین سلبی نمیتوانند نتیجه مطلوب را در پی داشته باشد و باید سیاستها و قوانینی جذاب برای جذب حداکثری مردم و نهادهای خصوصی به مرحله اجرا برسد.