کد خبر: 3364830
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۵
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب/

تعبیر قرآنی آرمان انقلاب/ ایمان به خدا و کفر به طاغوت؛ دو ویژگی حیات طیبه

گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان سپاه، با اشاره به آیه ۹۷ سوره مبارکه نحل؛ «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»، حیات طیبه را تعبیر قرآنی آرمان انقلاب اسلامی ذکر کردند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، هزاران نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چهارشنبه، 25 شهریورماه با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار به نکات مهمی از جمله آرمان‌های انقلاب اسلامی، پاسداری از انقلاب، کفر به طاغوت، نفوذ دشمن، اسلام ناب و روحیه انقلابی اشاره کردند.

ایشان در بخشی از سخنانشان اظهار کردند: کاری که انقلاب در آغاز انجام می‌دهد، ترسیم آرمان‌هاست؛ آرمان‌ها را ترسیم می‌کند. البته آرمان‌های عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذیر است، تحولات روزمره تغییرپذیر است اما آن اصول که همان آرمان‌های اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنی از اول خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچوقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است – آرمان‌ها یعنی اینجور چیزها - آرما‌ن‌ها را انقلاب تصویر می‌کند، ترسیم می‌کند، بعد آنوقت به سمت این آرمان‌ها حرکت می‌کند. حالا آرمان را ما اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم و یک تعبیر قرآنی برایش بیاوریم، «حیات طیّبه» است که: «فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة»؛ «اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم»؛ شما را زنده کند. دعوت پیغمبر و همه پیغمبران به حیات است؛ چه جور حیاتی؟ طبعاً حیات طیّبه.

ایشان برای ترسیم آرمان انقلاب به بخشی از آیه 97 سوره نحل و بخشی از آیه 24 سوره انفال اشاره کردند.

در آیه 97 سوره نحل آمده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛ هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزه‌اى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد».

در این آیه شرط رسیدن به حیات طیبه، عمل صالح و ایمان به خداوند متعال ذکر شده است؛ در ادامه نیز خداوند متعال نوید داده است که هر کس با رعایت این شروط به حیات طیبه دست پیدا کند، بهتر از آنچه انجام می‌داده، پاداش خواهد گرفت.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در رابطه با این آیه آورده است: وعده جمیل و حکم کلی برای هر فرد مؤمنی است که عمل صالح انجام دهد و تنها قید آن ایمان است، چون عمل بدون ایمان باطل و بی‌اجر است و اثری بر آن مترتب نمی‌شود. آنگاه می‌فرماید: خدای متعال هر مؤمنی را که عمل شایسته کند به حیات جدیدی غیر از حیات عمومی که به دیگران نیز بخشیده، زنده می‌کند؛ یعنی حیات جدیدی به او افاضه می‌کند و خداوند به او علم و ادراکی می‌دهد که دیگران فاقد آن هستند و نیز به او قدرت بر احیاء حق و ابطال باطل را می‌دهد که برای دیگران این قدرت نیست و این علم و قدرت جدید، مؤمن را آماده می‌سازد که حقیقت اشیاء را همان‌گونه که هستند ببیند و حق و باطل را از هم تشخیص دهد و آنگاه در نتیجه این بینش هرگز به دنیا و مظاهر باطل آن فریفته نمی‌شود و شیطان قدرت بر فریب او نخواهد داشت و نمی‌تواند او را وسوسه کند و به عزت خدا عزیز می‌‌شود و قلبش متعلق به پروردگارش می‌شود و آن وقت هیچ چیز جز رضای او را نمی‌جوید و هیچ امری به نظرش نیکو نمی رسدجز آنچه پروردگار آن را نیکو دانسته و هیچ امری در نظرش قبیح و زشت نمی‌آید جز آنچه خدا آن را قبیح دانسته و در نفس خود نور و کمال و ارزش ولذت و سروری را درک می‌کند که قابل سنجش نیست و غرق در حیاتی دائمی و زوال‌ناپذیر می‌شود و به خیر و سعادتی می‌رسد که هرگز شقاوتی همراه آن نیست. اینها آثار یک زندگی حقیقی است و کسی که دارای چنین حیاتی باشد، دارای دو نوع زندگی نیست بلکه زندگی او دردرجه‌ای بالاتر و قوی‌تر و دارای آثار بیشتر است.

تفسیر نمونه نیز در مورد حیات طیبه آورده است: «زندگى پاکیزه از هر نظر، پاکیزه از آلودگی‌ها، ظلم‌ها و خیانت‌ها، عداوت‌ها و دشمنی‌ها، اسارت‌ها و ذلت‌ها و انواع نگرانی‌ها و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار می‌سازد».

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیش از این نیز به «حیات طیبه» به عنوان آرمان انقلاب اسلامی اشاره داشته‌اند. از جمله در دیدار مردم ساری اظهار کردند: مطلبی که شما برادران و خواهران عزیز باید به آن توجّه کنید، این است که انقلاب اسلامی به وجود آمد تا به ملت ایران، حیات طیّبه بدهد. حیات طیّبه، یعنی آن چیزی که قرآن می‌فرماید: «فلنحیّینه حیاة طیّبه». این ثمره و هدف نهایی این انقلاب است. حیات طیّبه، یعنی یک ملت، هم از لحاظ مادّی و زندگی روزمرّه و رفاه و امنیت و دانش و سواد و عزّت سیاسی و استقلال اقتصادی و رونق مالی و اقتصادی برخوردار باشد و هم از جهت معنوی، انسان‌های مؤمن و خداشناس و پرهیزکار و برخوردار از اخلاق والای الهی در آن زندگی کنند. این حیات طیّبه است. (۱۳۷۴/۰۷/۲۲)
و یا در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان تصریح کردند: «جوان ما مایل است در کشوری که خانه‌ی اوست، فقر و عقب‌افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمان‌هایی است که قاعدتاً یک جوان ایرانی دارد.
این چیزهایی که عرض کردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنی حیات طیبه است؛ «فلنحیینّه حیاة طیّبه». حیات طیبه یعنی زندگی در رویه مادی و نیازهای جسمانی و همچنین در لایه نیازهای معنوی - چه علمی، چه عملی، چه روحی - پاسخگو باشد
. (۱۳۸۴/۰۲/۱۹)
همانطور که بسیاری از بزرگان انقلاب اسلامی نیز بر این اصل تأکید کردند، آرمان‌ها و اصول انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بر اساس مفاهیم و آموزه‌های قرآن بنا نهاده شده و به دنبال تحقق جامعه مطلوب قرآنی است تا جامعه را در مسیر راستین قرار دهد.
آنچه در قرآن مورد تأکید قرار گرفته و انقلاب اسلامی به عنوان هدف خود تعیین کرده، مسئله‌ای است که خدا و پیامبر(ص)، مردم را به آن فراخوانده‌اند؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز در همین فراز از سخنانشان با اشاره به آیه 24 سوره انفال اظهار کردند: اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ شما را زنده کند. دعوت پیغمبر و همه پیغمبران به حیات است؛ چه جور حیاتی؟ طبعاً حیات طیّبه.
در این آیه آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید چون خدا و پیامبر شما را به چیزى فراخواندند که به شما حیات می‌بخشد آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل می‌‌گردد و هم در نزد او محشور خواهید شد».
همانطور که در تفسیر المیزان آمده در این آیه به مؤمنان فرمان داده می‌شود که دعوت خدا و رسول را اجابت کنند و می‌فرماید: حقیقت دعوت خدا و رسول چیزی است که انسان را از ورطه هلاکت و فنا نجات داده و او را زنده می‌سازد، چه در دنیا و چه در آخرت. و حیات مرحله نهایی و کمال نعمت است و ماوراء زندگی، جز عدم و بطلان چیزی نیست و اثر حیات هم شعور و اراده است و هدایت الهی، انسان را به سوی سعادت و خیرش سوق می‌دهد، همانگونه که فطرت او نیز بدان تمایل دارد، لذا خداوند هم با هدایت تکوینی وهم با هدایت تشریعی انسان را به سوی خیر و منافع وجودیش دلالت می‌کند. پس حیات و زندگی همان دعوت دین حق است و در ورای این حیات دنیوی که متاعی اندک و فریبنده است، حیات اخروی قرار دارد که خداوند آن رابرای کسانی قرار داده است که اراده برتری‌طلبی و فساد در زمین نداشته باشند.
در تفسیر نمونه نیز این مطلب آمده است: آیه فوق با صراحت می‌گوید که دعوت اسلام، دعوت به سوى حیات و زندگى است حیات معنوى، حیات مادى، حیات فرهنگى، حیات اقتصادى، حیات سیاسى به‌معناى واقعى، حیات اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حیات و زندگى در تمام زمینه‌ها.
این تعبیر کوتاه‌ترین و جامع‌ترین تعبیرى است که درباره اسلام و آئین حق آمده است اگر کسى بپرسد اسلام هدفش چیست و چه چیز می‌تواند به ما بدهد؟ در یک جمله کوتاه می‌گوییم هدفش حیات در تمام زمینه‌ها و این را به ما می‌بخشد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنانشان در جمع فرماندهان سپاه به ویژگی‌های «حیات طیبه» اشاره کردند و افزودند: فرض کنید بیست سال دیگر، سی سال دیگر کشور جمهوری اسلامی را مثلاً با ۲۰۰ میلیون یا ۱۸۰ میلیون یا ۱۵۰ میلیون جمعیّت با پیشرفت‌های شگرف مادّی و علمی و صنعتی و با استقرار معنویّت و عدالت؛ ببینید چه می‌شود؛ چه جاذبه‌ای در بین آحاد بشر ـ مسلمان و غیر مسلمان ـ به‌وجود می‌آورد؛ می‌خواهند این اتّفاق نیفتد. حیات طیّبه یعنی این؛ یعنی برویم به سمت یک چنین وضعی برای زندگی کشور؛ انقلاب می‌خواهد ما را به اینجاها برساند. رفاه، عدالت، نشاط، نشاط کار، شوق کار، علم، فنّاوری، اینها همه جزو حیات طیّبه است؛ در کنار اینها معنویّت، رحم، خلقیّات اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اینها جزو حیات طیّبه است. نظم جزو حیات طیّبه است؛ این حرکت بهسمت حیات طیّبه تمام‌نشدنی است. «اَلآ اِلَی اللهِ تَصیرُ الاُمور»؛ این همان صیرورت به سمت خدا [است]. صیرورت یعنی حالی به حالی شدن، چیزی در باطن ذات خود تغییر ایجاد کند و روزبه روز بهتر بشود؛ این را می‌گویند صیرورت؛ بشر به سمت خدا صیرورت دارد و جامعه مطلوب اسلامی آن است که این صیرورت در آن وجود داشته باشد؛ این صیرورت تمام‌نشدنی است؛ همینطور بهطور دائم ادامه دارد؛ انقلاب این است.
ایشان در این بخش از سخنانشان به آیه 53 سوره شورا اشاره داشتند؛ آیه‌ای که هشدار می‌دهد «همه امور به سمت خداست».
در آیه پایانی سوره شورا آمده است: « صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ؛ راه همان خدایى که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمی‌گردد».
در این آیه راهی که خداوند و پیامبر به آن دعوت می‌کنند، راه مستقیم است؛ راهی که قرار گرفتن در آن، نتیجه‌ای جز رسیدن به حیات طیبه ندارد.
تفسیر المیزان در این رابطه آورده است: این آیه شریفه صراط مستقیم را که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله وسلّم ) مردم را به سویش دعوت مى‌کند، بیان مى‌نماید و در آن خدا را به کسى که آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن او است توصیف مى‌کند تا بفهماند دلیل استقامت صراط خدا چیست، چون وقتى ملک هر چیزى از آن خداى تعالى باشد، قهراً مالک غایتى هم که هر چیز به سوى آن غایت سیر مى‌کند و سعادتى که به سویش متوجه است نیز می‌باشد. پس در نتیجه غایت و سعادت هر موجودى همان چیزى است که خداى تعالى براى آن معین کرده، و راه به سوى آن سعادت و طریقى که باید سلوک کنند تا به سعادت خود برسند همان طریقى است که خدا تشریع و بیان کرده و احدى غیر از خدا مالک هیچ چیز نیست تا براى مملوک خود غایتى معین و نهایتى مقرر کند و یا براى رسیدن مملوکش به سعادت خاص خود راهى براى او تشریع کند. پس سعادتى که خداى سبحان به سوى آن دعوت مى‌کند، سعادت حقیقى انسان‌هاست، و راهى هم که او بشر را به پیمودن آن دعوت کرده تا به سعادتشان منتهى کند، راه حقیقى و صراط مستقیم است.
در تفسیر نمونه نیز آمده است: صراط مستقیم راه خدای واحدی است که ملک همه آسمان‌ها و زمین و آنچه در آنهاست از آن اوست و او همان غایت و مقصدی است که همه اشیاء عالم متوجه او هستند چون لازمه مالکیت او استمرار رجوع همه عالم به سوی اوست، پس سعادت در چیزی است که خدا بیان کرده و تنها طریق و سبیل و اصل به سعادت و کمال همان دینی است که او تشریع کرده و مطابق آن حکم فرموده، پس هدایت خدا و رسول یک هدایت و دعوت آنها واحد است.
خصوصیاتی که در قرآن برای حیات طیبه ذکر شده و رهبر معظم انقلاب آنها را به عنوان خصوصیات انقلاب اسلامی نیز بیان می‌کنند، ایمان به خدا و کفر به طاغوت است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این رابطه اظهار کردند: یکی از خصوصیّات حیات طیّبه و خصوصیّات این انقلاب که در قرآن به آن تصریح شده، ایمان بالله و کفر به طاغوت است: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی». «عروةالوثقی» یعنی شما مثلاً از یک جای خطرناکی، لغزشگاهی دارید عبور می‌کنید، یک ریسمان، یک چیزی هست که دستتان را می‌گیرید که نخورید زمین، لیز نخورید، پرت نشوید پایین؛ به این می‌گویند «عروةالوثقی». اگر ایمان بالله و کفر به طاغوت داشته باشید، این «عروةالوثقی» است. این هر دو با همدیگر است: ایمان بالله، کفر به طاغوت؛ این دو را از هم تفکیک نباید کرد.
این دو ویژگی حیات طیبه در آیه 256 سوره بقره ذکر شده است؛ جایی که می‌فرماید: «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه به‌خوبى آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست».
علامه طباطبایی در رابطه با «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی» آورده است: اقتضاء می‌کند که انسان ابتدا طاغوت را ترک کند و از غیر خدا منقطع شود، آنگاه به عروه الوثقی متمسک شود و به خدا ایمان آورد و ایمان به خدا همان گرفتن و تمسک به عروه الوثقی است. استمساک به معنای محکم چسبیدن و چنگ زدن به چیزی است و «عروه» به هر دستگیره یا به گیاهان ریشه‌دار و آنهایی که برگشان نمی‌ریزد نیز اطلاق می‌شود و در اصل به معنای «تعلق» می‌باشد و جمله مورد بحث استعاره است و می‌فرماید رابطه ایمان با سعادت رابطه دستگیره ظرف با مظروف یا محتوای ظرف است یعنی همان‌طور که گرفتن ظرف یا برداشتن و استفاده از محتوای آن بدون گرفتن دستگیره آن ممکن نیست، همانطور هم رسیدن به سعادت بدون ایمان به خدا وکفر به طاغوت میسر نمی‌شود.
در تفسیر نمونه نیز تصریح شده است: مسئله کفر و ایمان چیزى نیست که با تظاهر انجام گیرد، زیرا خداوند سخنان همه را اعم از آنچه آشکارا می‌گویند یا در جلسات خصوصى و نهانى، همه را می‌شنود.
در تفسیر تسنیم نیز تأکید شده است: کفر به طاغوت در همه شئون فردی و اجتماعی، وظیفه آحاد امّت اسلامی است. کفر به طاغوت و ایمان به خدا، ابزار گرفتن دستگیره محکم دین است تا انسان در مشکلات مادی و معنوی سقوط نکند و به سعادت دنیایی و آخرتی دست یابد، پس دین حافظ انسان‌هاست و خداوند شنوای داناست و هیچ چیز از او پنهان نیست.

captcha