به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، با انتشار آمار سرشماری جمعیت هند بر اساس مذهب در فاصله 2001 تا 2011 میلادی و اخبار رسانهها، بار دیگر افزایش جمعیت مسلمانان این کشور در کانون توجهات قرار گرفت.
حدود 10 سال قبل، زمانی که دولت هند آمار سرشماری سال 2001 را منتشر کرده بود، نیز چنین جنجالی به پا شد.
اختلافنظرهای زیادی درباره رشد جمعیتی مذاهب مختلف طبق آمار سال 2001 وجود داشت؛ این اختلافات به قدری شدت گرفت که دولت مرکزی کمیتهای تعیین کرد که درباره وضعیت اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی مسلمانان اطلاعات جمعآوری کنند.
پس از انتشار گزارش ساچار، سوءتفاهمات درباره رشد جمعیت و وضعیت اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی مسلمانان بر اساس تقسیمات مذهبی اجتماعی بر طرف شد. اکنون پس از 10 سال چه چیز در مسلمانان هند تغییر کرده است! بسیاری معتقد هستند که انتشار آمار سرشماری بهخاطر تأثیرگذاری بر فعالیتهای سیاسی چون انتخابات است و به نظر میرسد که چنین دیدگاهی صحت داشته باشد.
سادوها (پیشوایان مذهبی مرد در آئین هندو) و سادویها (پیشیوایان مذهبی زن در آئین هندو) که به نمایندگی پارلمانهای دوگانه انتخاب و یا منصوب شدهاند، با این شعارها قصد دارند فضا را متشنج کنند و قوانینی بر ضد مسلمانان تصویب کنند که جلو رشد جمعیتی آنان را بگیرند. هنوز این افسانه در هند وجود دارد که هر مرد مسلمان، 25 فرزند از زنان متعدد بهدنیا میآورد.
پیشبینی میشود تا سال 2050 جمعیت مسلمانان به 311 میلیون برسد (11 درصد از کل جمعیت مسلمانان جهان) و هند را به کشوری با بیشترین جمعیت مسلمان تبدیل کند.
با گذشت 70 سال از استقلال هند، خشونتهای مذهبی قاتل جان هزاران نفر از جمله ماهاتما گاندی و نخستوزیر ایندرا گاندی که بنیانگذاران هند مدرن بودند، شده است.
هند بالاترین میزان خصومت اجتماعی را در رابطه با مذهب دارد
طبق گزارشات، هند یکی از بالاترین میزان خصومتهای اجتماعی در رابطه با مذهب را داراست و با این پیشزمینه به نکات برجسته سرشماری 2011 بر اساس دادههای مذهبی میپردازیم.
اول: رشد کل جمعیت در سال 2015 به 17/7 درصد کاهش یافته که نشاندهنده کاهش جمعیت در همه مذاهب از سال 1981 تاکنون است. این کاهش به شکلی سریعتر از انتظار بود که نویددهنده این است که ثبات جمعیتی زودتر از برآوردهای پیشبینی شده رخ خواهد داد.
دوم: جمعیت مسلمان از 13/4 درصد به 14/2 درصد افزایش یافته که 0/8 درصد بیشتر شده؛ اما هنوز این آمار کمتر از دهههای گذشته است. انتظار میرود که مسلمانان بیشتر از هندوها در چند در دهه آینده رشد کنند؛ چراکه آنها متوسط آمار جوانان و به تبع آن باروری بالاتری نسبت به مذاهب دیگر دارند. سن متوسط مسلمانان در سال 2010، 22 سال، برای هندوها 26 سال و برای مسیحیها 28 سال بود.
سوم: در سال 2011 هندوها 79/8 درصد جمعیت را در مقایسه با 85/5 درصد در سال 2001 تشکیل میدادند که این نتیجه کاهش رشد 3/5 درصدی در دوره 10 ساله است. این تفاوت بین نرخ رشد 10 ساله هندوها در سال 2001 به میزان 20/3 درصد از یک طرف و سالهای 2001 تا 2011 به میزان 16/05 درصد از طرف دیگر است. در مقابل رشد مسلمانان، در دوره 10 سالهای تا 2001، 29/5 درصد بوده و در سالهای 2001 تا 2011 با کاهش شدید به 24/6 درصد رسیده است و این کاهش حدود 4/9 درصد برآورد میشود.
چهارم: وقتی میزان کاهش جمعیت هندوها و مسلمانان را مقایسه میکنیم متوجه میشویم که مسلمانان 50 درصد کاهش نرخ رشد دارند. این کاهش بالاتر مسلمانان نسبت به هندوها از سال 1981 رخ داده است و انتظار میرود به گونهای ادامه یابد که نرخ رشد مسلمانان و هندوها برابر شود. کاهش شدید نرخ باروری در زنان مسلمانان در شرایطی رخ میدهد که آنها سن باروری محدودتری را برای فرزندآوری انتخاب میکنند که به نوبه خود نشان میدهد کاهش فرزندآوری در مسلمانان یک امر خودخواسته و تعمدی است و در آینده نزدیک پررنگتر هم خواهد شد.
پنجم: بهطور کلی بهبود قابل توجهی در نسبت جنسی در سال 2011 بهوجود آمده است. این بهبود در میان هندوها شگفتآور بوده است و این بخش امیدوارکننده آمار سال 2011 است. با این حال نسبت جنسیتی در مسلمانان در مقایسه با هندوها بهتر است که آن هم یک عامل مؤثر در بالاتر بودن نسبت زاد و ولد است.
ششم: به این نکته اشاره شد که پس از اواسط سال 1980 نرخ پیشگیری از بارداری در میان مسلمانان نسبت به هندوها بیشتر شده است و احتمال اینکه زودتر از انتظار به حد نصاب ملی برسد، وجود دارد. میزان پیشگیری از بارداری در جوامع اسلامی در استانهایی همچون اوتارپرادش، بیهار و بنگال غرب زیاد شده است.
در پایان به جاست این سؤال را مطرح کنیم که چرا اداره آمار هندوستان آماری از مذاهب مختلف بر اساس شاخصههای اجتماعی و اقتصادی منتشر نمیکند!؟ مواردی همچون نرخ تحصیلات و بیسوادی، نرخ مشارکت با توجه به اشتغال و توزیع شغل در ادارات دولتی. اینگونه آمارها، میزان مشارکت اجتماعی مذاهب مختلف در فضای عمومی را نشان میدهد و معیار بهتری برای سنجش فرصتها و جایگاهها در کشور است.
اکنون زمان آن است که دولت فدرال هند کمیتهای تشکیل دهد تا به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و آموزشی 175 میلیون مسلمان رسیدگی و مشخص کند که از زمان گزارش کمیته ساچار(کمیته بررسی وضعیت مسلمانان در بخشهای آموزش و اشتغال) چه اتفاق و بهبودی در جایگاه مسلمان حاصل شده است!
یادآور میشود، گزارش اخیر سرشماری جمعیتی موجی از اظهار نظرها و بازخوردها را در پی داشت. هندوهای تندرو در مجلس و جامعه این نگرانی را مطرح کردند که روز به روز جمعیت مسلمانان در حال افزایش است و تعادل جمعیتی کنونی دستخوش تغییر خواهد شد. اما بسیاری از اندیشمندان و مسلمانان معتقدند که این آمار جانبدارانه است و تنها خوراک تبلیغاتی به برخی هندوها میدهد که فضا را بر ضد مسلمانان متشنج کنند.