به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، شب گذشته 6 مهرماه در مراسمی که بهمناسبت هفته دفاع مقدس برگزار شد، مادر شهید بهروز صبوری در محل مسجد جامع باغ فیض حضور یافت و در حضور خانواده شهدا و نمازگزاران از خاطرات این شهید بزرگوار گفت.
وی در رابطه با نحوه به جبهه رفتن پسرش اینگونه گفت: پس از فرمان حضرت امام(ره) پیش پدرش آمد، تا اجازه بگیرد، ایشان گفتند، برو از مادرت اجازه بگیر، پیش من آمد چند دقیقه همدیگر را نگاه میکردیم نمیدانستم آخرین باریست که دارم او را میبینم، پس از مدتی دستهایش را به هم کوبید و گفت، مادرم سکوت کرد و سکوت علامت رضاست، این مادر شهید گفت خودم ساکش را بستم و از زیر قرآن ردش کردم و اگر میدانستم که برای آخرین بار است که او را میبینم تا هر جا که میتوانستم دنبالش میرفتم.
وی در ادامه عنوان کرد: اولین بار که نامه ما برگشت خورد متوجه شدیم که اتفاقی افتاده است؛ از آن تاریخ بارها به منطقه غرب رفتم و با پدر و داییش که ارتشی بود خیلی گشتیم اما هیچ نتیجهای نگرفتم، این بیقراریها ادامه پیدا کرد تا اواخر سال 92 که از طریق تلفن ما را خواستند، وقتی به آنجا رسیدیم به من گفتند سی و یک سال دنبال پسرت گشتی بالاخره پیدا شد؛ بعد از این خبر خدمت آقا امام رضا(ع) رفتم و از آقا اجازه گرفتم تا پسرم را از بوشهر(این شهید بزرگوار به عنوان شهید گمنام در بوشهر به خاک سپرده شده و از طریق آزمایش DNA که با خون مادر شهید انطباق داشته شناسایی شده است) به محل خودمان در امامزاده حسن(ع) آوردم، الان من نزدیک پسرم هستم، ایشان از نماینده رهبر معظم انقلاب که دستور نبش قبر و جابجایی پسر شهیدش را داد تشکر ویژه کرد و خبرنگاران و عکاسانی را که شهدا را به تصویر میکشند را مورد دعای خیر خود قرار داد، ضمنا ایشان از مردم هم تشکر کردند که تمام شهدا را مانند فرزندان خود میدانند و در تشییع پیکر آنها سنگ تمام میگذارند.
در ادامه مراسم، لوح تقدیری از طرف پایگاه بسیج شهید ناطق نوری و نمازگزاران و هیئت امنا مسجد جامع باغ فیض به ایشان تقدیم شد، ایشان سپس به محل ساختمان بسیج شهید ناطق نوری رفتند و در آنجا عباس ذکایی، فرمانده پایگاه که از ابتدا در معیت این مادر شهید بودند به توضیح در مورد شهدا محل پرداختند و تمام این شهدا را به ایشان معرفی کردند. لازم به ذکر است که یکی از شهدا ناطق نوری، برادر حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری، رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری هستند.
در پایان این مادر شهید با بدرقه مردم با احترام خداحافظی کردند، بعد از رفتن ایشان چند دقیقهای سکوت برقرار بود و شاید به این فکر بودند که ایران اسلامی با خون چه کسانی اکنون بر قله سعادت و سربلندی ایستاده است و شاید اگر نبود روحیه اطاعت از ولیفقیه بارها این مرز و بوم مورد هجوم و غارت دشمنان اسلام و ایران قرار میگرفت.
نکتهای که این مادر شهید هم به آن تأکید داشتند و رهبری را بسیار دعا میکردند، این بود که انشاءالله بتوانیم پیرو راه شهیدان باشیم و با اطاعت از ولی امر خود راه آنها را ادامه دهیم تا زمانی که این پرچه از دستان رهبرمان به دست نازنین بقیةالله العظم برسد.
محمدعلی نادعلی