به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، روزشمار عاشورا روزشمار یک واقعه خاص نیست، زیرا که هر سرزمینی کربلا و هر زمانی عاشوراست. توجه به ابعاد رویدادهایی که در یک روز میافتد، چهرهای ملموس از امری تاریخ نشان میدهد، رویدادی که تاریخی پس از خود را شکل داده است.
آنچه عاشورا را به یک واقعیت جاودانه تبدیل میکند، پیامهایی است که در این واقعیت نهفته است، بیشک برای بیان اینپیامها باید بسیار اندیشید، اما نفس وقایع مواد خام اندیشه هستند، وقایعی که بر محور امام حسین(ع) روی دادهاند.
گفتگوی عمر سعد و ابن زیاد
عمر سعد پس از شبی اندیشیدن صبحگاه نزد ابن زیاد رفت. ابنزیاد پرسید چه تصمیمی گرفتی؟ گفت امیر تو کار ری را به من سپردی و فرمان آن را نیز نوشتی مردم، نیز این را شنیدهاند اگر قصد داری این کار انجام شود یکی از اشراف کوفه را نزد حسین بفرست.
ابنزیاد گفت در مورد کسی که میخواهم بفرستم از تو نظر خواهی نمیکنم اگر به سوی حسین بروی و مشکلات ما را حل کنی از دوستان مقرب ما هستی وگرنه فرمان ما را پس بده و در خانهات بنشین؛ مجبورت نمیکنم.
عمر ساکت ماند و ابنزیاد ناگهان خشمگین شد و گفت یا بنسعد! به خدا قسم اگر به سوی حسین نروی و با او نجنگی و با او به سختی مقابله نکنی از حکومت ری برکنار و خانهات را ویران میکنم؛ و گردنت را میزنم؛ اموالت را نابود میکنم و چیزی برایت باقی نمیگذارم.
ابنسعد که اصرار ابنزیاد را دید، گفت میروم.
رسیدن عمر و سپاهانش به کربلا
فردای روزی که امام(ع) در کربلا فرود آمد، یعنی روز سوم محرم، عمرسعد با چهار هزار شپاه به کربلا رسید، لشکر حر بن یزید نیز به او پیوست و مجموعه لشگری پنج هزار نفری را تشکیل دادند.
خریداری زمینهای کربلا توسط امام حسین(ع)
امام(ع) پس از ورود به کربلا زمینهای اطراف محل قبرش را از اهل نینوا و «غاصربه» به مبلغ 60هزاردرهم خریداری کرد؛ سپس زمینها را به خود آنها بخشید، مشروط بر اینکه از زائران او سه روز پذیرایی کنند.
بر اساس روایتی از امام صادق(ع) مساحت زمینی که امام حسین خریداری کرد، چهار میل در چهار میل بود.
نامه امام حسین(ع) به بنی هاشم از سرزمین کربلا
از امام باقر(ع) روایت شده است حسینبن علی (ع) از کربلا برای محمد حنیفه نامهای به این مضمون نوشت؛ «از حسینبن علی به محمدبن علی و هاشمیانی که نزد اویند؛ اما بعد، گویا دنیا هیچگاه نبوده و گویا آخرت پیوسته بوده است؛ والسلام».
پیوستن حبیببن مظاهر و مسلمبن عوسجه به امام(ع)
تاریخ پیوستن حبیب و مسلم به کاروان امام در آثار مورخین بدرستی قید نشده است. سماوی معتقد است پس از اینکه عبیدالله، یاران مسلم را پراکنده ساخت، قبیله حبیب و مسلم آنها را به میان خود بردند و پنهان کردند.
هنگامی که خبر رسیدن امام(ع) به کربلا رسید، آنها مخفیانه حرکت کردند، شبها راه میپیمودند و روزها پنهان میشدند تا خود را به کربلا رساندند و به امام(ع) پیوستند.
نویسنده کتاب ذخیره الدارین، رسیدن آنها را به کربلا در شب هفتم و هشتم محرم دانسته؛ امام(ع) از آنجا که به نقل بیشتر مورخین حبیب با فرستاده ابن سعد در روز چهارم گفتگو کرده است، آنها باید قبل از روز چهارم به کربلا رسیده باشند.