به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به ایکنا، وقتی چشمانم را گشودم در گوشم اذان گفتند و به من فهماندند که پروردگارت همان خدای یکتا و یگانهای است که دیده نمیشود بلکه تنها میتوان آنرا لمس کرد، بویید و احساس کرد، کمی که بزرگتر شدم بیشتر به وجودش پی بردم زیرا که زمانهایی اورا احساس میکردم و با او به راز و نیاز میپرداختم.
روزی مادر بزرگ به دیدارم آمد و گفت: پسرم به دیدار خدا میروم، پیش خودم فکر کردم خدا که در همین نزدیکی است در قلب و روح ما است پس چگونه مادر بزرگ میخواهد به دیدارش برود؟ به اوگفتن چگونه میتوان خدا را ملاقات کرد؟ مادربزرگ در پاسخ گفت: او را با احساس و وجودت لمس میکنی و با خواندن نماز و دعا با او حرف میزنی و گاهی همانند من به دیدارش به سوی کعبه میشتابی.
از ابتدای تاریخ هرساله مشتاقان و مسلمانان بیشماری به دیدار او میشتابند و او را در خانهاش (کعبه) ملاقات میکنند و با او به راز و نیاز میپردازند، گوشهای خدا پر است از آرزوهای مشتاقان و دستهایش پر است از معجزه و شاید بزرگترین آرزوی تو کوچکترین معجزه خدا باشد و شاید تو نیز زمانی به دیدارش بروی.
مینو فخاریان