به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، بعضی وقتها بهانههایی کوچک افقی تازه را پیش رویمان جلوهگر میکند، در هیاهوی هر روزه این روزگار که گم میشوی گاهی یادت میرود که زندگی شاید چیزی فراتر از آن چیزهایی است که ما به آن دل بستهایم و به آن عادت کردهایم.
آمد و رفتنهای هر روز، کار، پول، وام، قسط، تجمل و همه و همه آنهایی که ما را گرفتار خود کردهاند؛ گرفتاریهایی که نه رفعشان به کمالمان میرساند و نه مرهم و تسکینی است برای این روح خسته.
بیخبر هر روز بیشتر نیشتر میزنیم به روحمان و از خودی خودمان دورتر میشویم؛ درک شوریدگی حافظ و مولانا که هیچ، حتی خواندن ابیاتی از اشعارشان هم برایمان سخت شده این روزها. حرف از حافظ و مولانا و صائب تنها پزی است روشنفکری در محافل و مجالس تا به این بهانه خودی نشان دهیم و پوچیمان را پنهان کنیم.
در این میانه است که نهیب هنرمندانهای ما را به خود میآورد که چقدر خستهایم از آنچه هستیم و پیلهای که به دور خود بستهایم؛ این روزها شاید اتفاق مبارکی بود برای من دعوت به نمایشگاهی که آثارش از جنس دل بود و عشق به مولانا.
نمایشگاه بداههنگاری ابوالفضل عبداللهزاده. او را از قبل میشناختم و برخی از آثارش را در نمایشگاههای گروهی دیده بودم، اما این بار دیدن آثار خط ـ نقاشی او به واقع متحیرم کرد.
آثارش همه مفهومی از رهایی دارد، رهایی از خودی که خود ساختهایم و پیوند با خودی که باید باشیم. مفهوم هست و نیست، رهایی، عشق، جنون و دیوانگی، هیچ و هست، همه اینجا هنرمندانه در قاب جای گرفتهاند.
به این نمایشگاه که پای میگذاری باورت میشود که هنوز هم هستند عاشقانی که با سوز دل مولانا و شوریدگیاش همراه شده و هنر دستهایشان را به دلشان سپردهاند.
عبداللهزاده، زاده خطه شمال است، هنرمندی است که هم دستی بر خط ـ نقاشی دارد، هم موسیقی و این نمایشگاه تلفیقی است از مجموع این هنرها.
او مفهوم فنا و هستی و جدایی از بندهای مادی و پیوند با روح لایزال الهی از دید مولانا را دستمایه خلق این آثار قرار داده است؛ این هنرمند معتقد است «سرگشتگی روح انسانی در این جهان مادی، بیتابی، افسردگی و رنجهای غمآلود بیشمار دیگر که مدام به جان آدمی میرسد، چالشی است که همه انسانها به نحوی با آن درگیر هستند و چگونه رها شدن از آن خود مسئلهای است، موضوعی که شاعرانی همچون مولانا به آن پرداخته و راه نجات، رهایی و درمان این درد را در پیوند با روح لایزال الهی دانسته و رسیدن به این مرتبه از وجود را در نیست شدن، فنا، هیچ شدن و مرگ خود خواسته تمام وجوه انسانی از جمله عقل، هوش، احساس و ... میداند و در این ساحت است که وجد و شور و نشاط واقعی تمام وجود انسانی را در بر میگیرد».
وی میگوید: «مهمترین نکتهای که من از اشعار مولانا برداشت کردم این است که تلاش دارد به لحاظ معنایی از بندهای مادی و دنیوی رهایی پیدا کند تا به خود و خالق برسد، در دایره لغات او مفهوم فنا و نیستی، نیستی وجودی و نفسانی برای رسیدن به اندیشه و عقل است تا به این واسطه ساختار جهان را تعریف کند».
او همچنین از لحن موسیقیایی اشعار مولانا برای ساخت نوایی عارفانه وام گرفته تا با همنوایی موسیقی در نمایشگاه مخاطبان حضوری تأثیرگذار را در این بازدید تجربه کرده و هر چه بیشتر با مفهوم عمیق آثار همراه شوند.
عشق و هیچ، رقصان شو، هیچ و نیست، هست و نیست، سرو آمد به گلستان من، خورشید افتد در کمین از جمله عناوین 23 اثر به نمایش درآمده در این نمایشگاه است که پیش روی مخاطبان جلوهگری میکنند.
به واقع در این روزهای دلتنگی زمانه و در پس این حصارهای فولادین که ما را احاطه کرده، حضور در چنین نمایشگاههایی فرصتی به مخاطب میدهد تا ساعتی در فضایی تازه به دور از آلایش تنفس کند، هر چند این ساعات کوتاه باشد باز هم غنیمت است برای روح خسته ما.
علاقهمندان تا 22 آبانماه فرصت دارند تا از نمایشگاه بداههنگاری ابوالفضل عبداللهزاده واقع در خیابان وزرا، کوچه 29، پلاک 24، واحد 5 بازدید کنند.
مژگان ترابی