کد خبر: 3446268
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۹
مروری بر خاطرات حجت‌الاسلام انصاریان/ 4

از آمادگی مردم برای اهدای قلب و کلیه به امام(ره) تا پرازدحام‌ترین مراسم تشییع

گروه ادب: از حوادث بسیار مهمّى که براى نظام جمهورى اسلامى و در تهران اتّفاق افتاد که بازتاب تاریخى گسترده‏‌اى در سراسر جهان داشت، رحلت امام رحمة‌‏الله بود که پرازدحام‌ترین مراسم تشییعی بود که تاکنون به وقوع پیوسته است.

خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) در مرور خاطرات سیاسی حجت‌الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان به بیان خاطره وی از فاجعه ارتحال امام خمینی(ره) می‌پردازد که در پی می‌آید.

ارتحال امام
از حوادث بسیار مهمّى که براى نظام جمهورى اسلامى و در تهران اتّفاق افتاد که بازتاب تاریخى گسترده‌‏اى در سراسر جهان داشت، رحلت امام بود. از هنگام شدّت بیماری‏شان تا ساعت ده و بیست دقیقه شب 14 خرداد که از دنیا رفتند، 10 روز بیشتر طول نکشید. صدا و سیما هم در آن 10 روز به‌ ‏طور مرتب وضع ایشان را گزارش مى‌‏داد که گاهى براى مردم خوشحال‏ کننده بود و گاهى تأثرآور.
در هر صورت تهران و به تبع آن  ایران و به نوعى همه دنیا در یک هیجان بودند و نمى‌‏دانستند چه اتفاقى خواهد افتاد. تیم‌‏هاى پزشکى ویژه، زحمت فراوان کشیدند تا مشکل بدنى ایشان را حل کنند، ولى نشد.
در حالى که ایشان در اوج بیمارى بودند ـ چنان که فیلم‏‌هایشان را نیز نشان مى‏‌دهند و سرم‏‌هاى متعدد به بدن‌شان وصل بود ـ امّا از نماز شب غافل نبودند و روى همان تخت و به ‏صورت نشسته یا خوابیده، نماز شب را مى‏‌خواندند.
عصر آن شبى که ایشان فوت کردند به مردم اعلام شد که حال امام رحمة ‏الله نگران کننده است و مردم را دعوت به دعا و نیایش کردند. عدّه‌‏اى از مردم هم به بیمارستان آمده بودند و مى‏‌گفتند: اگر امام احتیاج به قلب یا کلیه دارند، حاضریم اهدا کنیم. ساعت هشت صبح روز بعد، هنگامى که ارتحال امام رسما اعلام شد، تمام ایران تعطیل شد. با ماشین یکى از دوستان، قسمت عمده‌‏اى از تهران را طى کردم، همه جا تعطیل بود و به سرعت، همه جا سیاه‌پوش شد.
چون مردم از همه جاى ایران علاقه داشتند که در تشییع ایشان شرکت کنند، بدن ایشان را در محفظه‌‏اى شیشه‏‌اى در مصلاى تهران قرار دادند. دو شبانه‏ روز جمعیت از آنجا پراکنده نمى‌‏شد. شب جمعه، مراسم مهمّى برگزار شد و به دعوت مرحوم حاج احمد آقا و در جایگاهى که براى سخنرانى آماده شده بود، مراسم را اجرا کردم.
در ایام طلبگى، شنیده بودم که شلوغ‏‌ترین تشییع جنازه تاریخ مربوط به جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر بود که بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل ـ که اعراب از اسرائیل شکست سختى خورده بودند ـ سکته کرد. آن ‏زمان در تمام روزنامه‏‌ها و مجلات دنیا و ممالک عربى نوشته بودند که یک میلیون نفر در شهر قاهره و در تشییع جنازه عبدالناصر شرکت داشتند و این شلوغ‏‌ترین تشییع جنازه بود.
امّا در تشییع جنازه مرحوم امام که مردى الهى بود و در دل‌‏هاى مؤمنین جاى داشت، حدود 12 میلیون شیفته این مرد خدا با حزن و غم فراوان در هجران ایشان  شرکت داشتند.
این عظمت و عزّتى بود که ایشان در اتکاى به ذات ربوبى و در سایه ارادت و محبّت به اهل ‏بیت علیهم‏ السلام به ‏دست آورده بود. وقتى جنازه با هلیکوپتر وارد بهشت زهرا شد به خاطر هجوم مردم امکان دفن ایشان براى بار اوّل میسر نشد و دوباره جنازه را به هلیکوپتر برگرداندند و به جماران بردند و مجدداً آوردند و با زحمت فراوان، بدن ایشان را دفن کردند.
آرى؛ مرحوم امام (ره) مرجعى زمان‏‌شناس و انسانى دلسوز براى ملّت بود. او با حرکت خالصى که براى خدا آغاز کرد و با قصد پاکى که داشت، حق بزرگى به ملّت و مملکت ایران دارد و افراد باید بدانند که این حرکت به پشتوانه دین انجام شد و باید امور دینى و آنچه مربوط به فرهنگ اهل ‏بیت علیهم ‏السلام است، سرلوحه همه امور باشد.
بالاخره مرقد امام آمادگى پذیرفتن مردم را پیدا کرد و به تدریج در مناسبت‌‏هاى دهه عاشورا، ماه مبارک رمضان و دیگر مناسبت‏‌هاى ملّى و مذهبى  در آنجا جلساتى برپا شد.
تولیت آنجا که در ابتدا با فرزند امام، حاج احمد آقا بود، براى مراسم سه شبِ احیاى ماه مبارک رمضان تماس گرفتند، امّا به جهت جلسه‌‏اى که خودم در حسینیه هدایت داشتم و سال‌‏ها مردم تهران در این جلسه شرکت مى‏‌کردند، نمى‌‏توانستم هر سه شب احیا را تعطیل کنم به احترام امام و فرزندشان، شب 21 ماه مبارک را وعده دادم که این جلسات شب‏‌هاى احیاى مرقد امام در سال‌هاى بعد نیز ادامه داشت.
مرحوم حاج سید احمد آقا ـ که از نجف و پاریس و ایران و قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تا فوت امام بازوى ایشان بودند ـ نسبت به بنده خیلى محبّت داشتند؛ گاهى که خصوصى با ایشان بودم  خیلى از آن جلسات خوشحال بودند چون خود ایشان و افراد دیگر هم مى‏‌گفتند که شب 21 آن سال از بهترین جلسات معنوى طول سال در مرقد امام  رحمة‏ الله شده است.
16 سال این جلسه ادامه یافت تا این‏که آستان قدس رضوى، پیگیر شدند تا در حرم مطهر حضرت امام رضا علیه‏ السلام بروم؛ در نتیجه آن جلسات احیاى حرم رضوى نیز حدود سه سال با حضور من برگزار شد.
هیجان و شور و اندوه فراوان مردم در فوت امام واقعاً عجیب بود. چشمى نبود که گریان نباشد و محلّى نبود که سیاهپوش نشده باشد. در واقع صدا و سیما امکان نشان دادن آن همه ابراز احساسات را نداشت. حادثه‌‏اى که براى خود من امرى بسیار دشوار و گران بود.

captcha