کد خبر: 3456409
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۷

رونمایی از کتاب «از سیاهی تا سرخی» در آران و بیدگل

کانون خبرنگاران نبأ: همزمان با برگزاری اولین نشست نویسندگان دفاع مقدس شهرستان،از کتاب «از سیاهی تا سرخی» اثر حسن کشایی نویسنده آران و بیدگلی رونمایی شد.

همزمان با برگزاری اولین نشست نویسندگان دفاع مقدس شهرستان،از کتاب "از سیاهی تا سرخی" اثر حسن کشایی نویسنده آران و بیدگلی رونمایی شد.

این کتاب مروری  بر وصایای شهیدان شهرستان آران و بیدگل در موضوع حجاب و عفاف است.

این کتاب در دو هزار نسخه به قلم حسن کشایی و با تقریظ دکتر محمدرضا سنگری توسط نشر ستارگان درخشان به چاپ رسیده است.

مؤلف کتاب از سیاهی تا سرخی اظهار داشت: یکی از آثار ماندگار و بی نظیری که تاریخ افتخار آفرین دفاع مقدس ما را در خود نهفته دارد و می توان به‌عنوان میراث شهیدان از آن نام برد وصیت نامه شهداست.

حسن کشایی خاطر نشان کرد: حجاب را باید یکی از خط قرمزهای سخنان شهیدان دانست و از اهمیت حجاب از دیدگاه شهیدان همین بس که آن را همسنگ جهاد و شهادت دانسته اند.


وی افزود: در این کتاب، هر پیام شهدا همراه با بررسی و تحلیل آن و پیام های پیدا و پنهان آن در ده فصل و بیش از صد عنوان نگارش یافته است.

کشایی خاطر نشان کرد: کتاب از سیاهی تا سرخی، در نوع خود اولین کتابی است که به صورت موضوعی روی وصیت نامه های شهیدان شهرستان آران و بیدگل تدوین یافته است.

متن زیر گوشه ای از روایتی است که در کتاب « از سیاهی تا سرخی» می خوانیم:


زخمی به وسعت بی حجابی و مرهمی به عمق خون شهید
« حجاب» ایستگاه آخر است، اگر پیاده شویم برای همیشه جاده را از دست داده ایم.
حجاب، آخرین سنگر است اگر سقوط کند، در همه جبهه ها شکست خورده ایم.
حجاب، آخرین نبض ماست، اگر نزند، مرده ایم.
حجاب، ستون فقرات ماست، اگر بشکند، خم که نه، زمین گیر شده ایم.
حجاب، آبروی ماست اگر برود، بی آبرو می شویم.
حجاب، خون شهیدان ماست، اگر کنار برود، بی شهید می شویم.
حجاب، مصونیت ماست اگر نباشد محدود می شویم.
حجاب، فریاد ماست اگر خاموش شود، خفه می شویم.
و حجاب،... ...
ما وارث سربداران تاریخیم. جغرافیای غیرت ما را کسی نمی تواند تسخیر کند. به همه هوس بازان بگویید که اینجا هوا برایشان « پس » است، پس بس است بی غیرتی. بیاییم به خون شهید اقتدا کنیم.
اینها خلاصه ای از دردنامه شهیدان ماست که در وصایای شان برای ما نگاشته اند. آری خواهرم آری برادرم، شهیدان همچنان با پیام های انسان سازشان، بیدار زمانه اند و من وتو در خواب.
شهیدان پیام شان را گفتند و ما کرها مخاطب شان.
خدایا،
به شهیدان مان بگو که وارثان خون شان هر روز در صحنه ای حماسه می آفرینند.
به شهیدان مان بگو که خواهران و مادران ما مبارزه آنان را در سنگر حجاب، ادامه می دهند.
به شهیدان مان بگو که شما خون دادید تا ما آبرو ندهیم،
شما جان دادید تا ما جان بگیریم.
شما به خاک افتادید تا ما برخیزیم.
شما لباس رزم تان کفن شد تا ما نیز چادر را کفن مان کنیم.
شما به وطن برنگشتید تا ما از راه برنگردیم
شما ایستاده مُردید تا ما در برابر « مُد » قد خم نکنیم.
شما سر دادید تا ما چادر از سرمان برنداریم.
به شهیدان بگو که شما در خون خود غلطیدید و همان خون اینک بیرون از رگ های شما جریان دارد
اگر باور ندارید، از چادرما بپرسید.
اینها گوشه ای از روایتی است که در کتاب « از سیاهی تا سرخی» می خوانیم. از سیاهی چادر تا سرخی خون شهید، به راستی بین این دو چقدر راه است؟ هیچ فاصله ای نیست. فاصله، «خودمان» ایم. نگاه ما و باور و اندیشه ماست. این دو، یکی هستند و عین هم.

captcha