«ولایت عشق» تنها سریالی است که بعد از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب درباره زندگی امام رضا (ع) ساخته شده است. این اتفاق در شرایطی است که در سینمای کشورمان، حتی یک فیلم هم نداریم که در آن به صورت مستقیم به زندگی امام هشتم شیعیان که عاشقان بسیاری نیز در سراسر دنیا دارد، پرداخته شود. این کم کاری، هر بار با توجیهی پوشش داده میشود، اما باز هم کسی از جوابهای داده شده، قانع نشده و هنوز این سوال که چرا ما در این حوزه تا این حد کم کار هستیم در اذهان وجود دارد، اما به هر حال باید ارزیابی اجمالی از آنچه که سبب به وجود آمدن چنین وضعیتی شده، داشته باشیم.
پیش از اینکه بحث خود را درباره کم کاری در این حوزه شروع کنیم، بهتر است ارزیابی مختصری درباره تنها کار ساخته شده در این حوزه داشته باشیم. «ولایت عشق» ساخته مهدی فخیمزاده در زمان خود کار بسیار خوبی بود، اما این امتیاز در مقایسه با کاری چون «تنهاترین سردار» قابل طرح کردن است، در غیر این صورت اگر بخواهیم آن را با کارهایی چون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» مقایسه کنیم با ارفاق میتوان نمرهای متوسط به آن داد. در این مجموعه تاریخی فخیمزاده سعی کرده بود که از تمام تجربه خود برای تولید یک کار خوب بهره ببرد، اما به دلیل آشنا نبودن به این حوزه، قوام لازم در کار به وجود نیامده است.
درباره بسیاری از بخشهای این سریال تا به امروز حرف زیاد زده شده است، اما مسلماً بازی محمد صادقی در نقش مامون عباسی و اکبر زنجانپور در نقش فضل بن سهل از جمله بخشهای خوب و درخشان سریال است، برخلاف بسیاری از بازیهای این سریال که به نظرم بسیار سطحی و ناپخته است. فیلمنامه این کار تنها شکلی روایت گونه از تاریخ دارد و در آن کمتر ما شاهد گرههای دراماتیک و شکلگیری درام هستیم، هر چند کارگردان سعی کرده با وارد کردن شخصیتهای فرعی تا حدودی درام را در اثرش شکل دهد، اما این خواسته به هیچ وجه مهیا نشده است. درباره موسیقی این فیلم هم باید گفت که اتفاق بسیار خوبی رخ داده، به ویژه تیتراژ ابتدای سریال که با صدای محمد اصفهانی همراه شده است. ولی صحنههای اکشن این کار به هیچ وجه خوب از کار در نیامده و نشان میدهد در این زمینه کارگردان مشاوران خوبی نداشته است.
با مقدمه فوق بر میگردیم به بحث اصلی که همان چرایی کم کاری سینما و تلویزیون در پرداختن به رویدادهای صدر اسلام است. اولین و شاید مهمترین دلیلی که باعث به وجود آمدن این وضعیت شده، نبود سخت افزار لازم برای تولید فیلمها یا سریالهایی با محوریت زندگی امام رضا (ع) در سینما و تلویزیون است، البته سیما در این زمینه کمی دستش بازتر است، چون بودجه دولتی دارد و میتواند از راه درآمدهایی که صدا و سیما داشته، در زمینه برنامهسازی موفق باشد، هر چند فعلاً مسئولان سیما تصمیم گرفتهاند هزینههای خود را صرف تولید کارهایی نظیر «معمای شاه» و «کیمیا» کنند که به عقیده نگارنده دور ریختن بیتالمال است؟! درباره این مسئله نیز بارها سخن گفته شده، اما گوش شنوایی وجود نداشته که بخواهد به این موضوعات رسیدگی کند!
اما درباره سینما؛ در ابتدای دهه 60 فیلمی ساخته شده با نام «سفیر». در این کار به قیام امام حسین (ع) پرداخته میشد. این فیلم توانست در آن زمان با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شود، حتی جزء چند کار پرفروش آن زمان بود. بعد از آن دیگر کاری با این محوریت تولید نشد تا فیلم «روز واقعه»، که فیلمی بسیار خوب بود، اما آن کار به دلیل تبلیغات نامناسب انتظارات را در گیشه برآورده نکرد، اما پس از سالها خوشبختانه این روزها سینمای ایران مزین به فیلمی درباره حضرت رسول (ص) است که خوشبختانه توانسته در گیشه با استقبال بسیار خوبی مواجه شود. این اتفاقات نشان میدهد اگر ما در حوزه تاریخ اسلام موقعیت شناسی خوبی داشته باشیم خواهیم توانست در جذب مخاطب موفق باشیم، اما افسوس که تصمیمگیری معمولاً در این حوزه خیلی سطحی است.
اما بر میگردیم به بحث سختافزار که یکی از دلایل اصلی نپرداختن به زندگی ائمه در سینما و تلویزیون است. این نکته که ما در زمینه سخت افزار با محدودیتهایی مواجه هستیم، امری نیست که بتوان آن را کتمان کرد، اما بسیاری از مواقع ما دورریز سرمایه داریم که باعث میشود نتوانیم یک شهرک خوب در حوزه تاریخ اسلام داشته باشیم. برای نمونه چند فیلم و سریال درباره تاریخ اسلام یا انبیا ساختهایم که برای هر کدام دکورسازی مجزا نیز شده است؟ اما سوال اینجاست که نمیشود هزینهها را معطوف به یک محل کنیم تا کاری خوب و ماندگار در این زمینه ساخته شود، همانند شهرک غزالی که برای ساخت «هزار دستان» ساخته شد، اما به دلیل نگهداری درست، فیلمها و سریال های بسیاری در آن تولید شد؟
اما حال بیاییم بررسی کنیم چه به روز دکورهای سریالهایی نظیر «یوسف پیامبر(ع)» آمده است. این دکورها در جا و زمان خود بسیار فاخر بودند، اما امروز به شدت آسیب دیدهاند، در صورتی که میشد با نگهداری از آنها کارهای دیگری هم در آن تولید کرد. در این میان خود این محل قادر بود هزینههای خود را تامین کند، اتفاقی که در بسیاری از کشورهای صاحب سینما روی میدهد و چنین محلهایی، محلی برای بازدید گردشگران میشوند. این اتفاق به نوعی دیگر در سریال «مختارنامه» روی داد. دکورهای این سریال در احمدآباد رو به نابودی است و سیما حاضر نیست، سرمایهگذاری برای نگهداری از آن داشته باشد!
البته خوشحالیم که دکورهای فیلم «محمد رسول الله(ص)» با درایت مجید مجیدی به شکلی مانا ساخته شده تا سال های آینده، سینمای کشورمان از آن بهره برد. با این توضیح در مییابیم که در بسیاری از مواقع کمبود سختافزار بیشتر نشئت گرفته از مدیریت نامناسب ماست، چون اگر در این زمینه درایت لازم وجود داشت، مطمئن هستم بسیاری از کمبودهای مورد نظر وجود نمیداشت. مطلب دیگر این است که معمولا مدیران ما در حرف، حامی سریالهایی با محوریت ائمه هستند، اما در عمل ما چنین رویکردی را در کارهایشان نمیبینیم، البته شاید تا حدودی بشود حق را به آنها داد، چون این مدیران میدانند که معمولاً این دست تولیدات مدعی زیاد دارد. برای همین ممکن است حاشیههایی برای کار پیش آید که مدیریت آنها را با خطر مواجه کند.
حوزههای علمیه بر فیلمنامههای مذهبی نظارت کنند
بحث فیلمنامه موضوع دیگری است که باعث شده سینما و تلویزیون در این حوزه (تاریخ اسلام) کم کار باشد، زیرا این قبیل موضوعات به شدت حساسیت برانگیز بوده و با اعتقادات مردم سر و کار دارد و نمیتوان به راحتی نسبت به آن ورود داشت. برای همین ضروری است تا هنگام نگارش، کارگردان از گروهی تاریخ دان بهره برد تا بهترین سندهای تاریخی مورد استفاده قرار گیرد. در ضمن باید شرایطی را فراهم آورد تا حوزههای علمیه نیز در زمان نگارش بر کلیت کار نظارت داشته باشند، چون در این شرایط ضریب خط پایین میآید.
مطلب پایانی اینکه در ساخت کارهایی با محوریت ائمه باید از وجود فیلمسازانی بهره برد که در کنار اعتقاد به موضوع از کیفیت بالایی هم در حوزه فیلمسازی بهره برند. این دو شرط اگر وجود داشته باشد، نتیجه «مختارنامه» یا «امام علی(ع)» خواهد شد، والا اگر یکی از این دو شرط وجود نداشته باشد باید شاهد خلق کارهایی باشیم که تنها بودجه بیت المال را هدر دادهاند. لازم به ذکر است که ما امام رضا (ع) را با نام امام غریب میشناسیم، پس بیاییم در سینما و تلویزیون کشوری که عاشقان آن حضرت حضور دارند، تنهایش نگذاریم و با ساخت کارهای فاخر، نوعی ادای احترام به این شخصیت برجسته تاریخ داشته باشیم. به امید آن روز...