
حسن دولتآبادی، نویسنده و کارشناس تئاتر کودک و نوجوان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: رویکرد و گرایش خانوادههای مسلمان ایرانی به سمت پاسداشت اعیاد و مناسبتهای سایر ادیان الهی را به ویژه در مواجهه با فرزندانشان، یک تهدید نمیدانم، بلکه با توجه به ماهیت شادمانه و مفرحی که این گونه آئینها داشته و دارند، طبیعی است که اعضای خانواده به ویژه نسل کودک و نوجوان که همواره به دنبال شادی و نشاط است به هر پدیده جذابی در پیرامون خود واکنشی درخور نشان دهند.
وی ادامه داد: اینکه در روزها و شبهایی مصادف با سال نوی میلادی و جشنهای عید کریسمس همپا و همدوش هموطنان مسیحی شاهد تکاپوی خانوادههای ایرانی و به ویژه هموطنان مسلمان خود هستیم که برای شادی و نشاط فرزندان خود به فکر خرید اقلامی هستند که از جمله الزامات استقبال از سال نوی میلادی است نه تنها تهدید نیست و موجب شور و نشاط فرزندانمان میشود، بلکه زمینه را برای آشنایی هر چه بیشتر آنها با آئینها و مناسک سایر ادیان الهی فراهم میکند و این امر موجب اتحاد و انسجام میان نسلهای آینده کشور ایران با یکدیگر خواهد شد؛ به هر حال مسیحیت نیز از جمله ادیان بزرگ الهی است و شعائر و آئینهای این دین نیز برای ما همیشه قابل احترام بوده و هست.
مدیر دفتر تئاتر کودک و نوجوان مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری تصریح کرد: شاید در بدو امر چنین رویکرد و گرایشی این ظن و گمان را به وجود آورد که با قوت گرفتن آن، بسیاری از عقاید و باورهای بومی و ملی ما که ریشه در ایمان و اعتقادات مذهبیمان دارد رنگ باخته و از میان برود که باید گفت چنین نیست و هر پدیده اجتماعی و رفتاری در جوامع با پشتوانه عمیق و قدمت زیاد خود به وجود آمده و اثرات خود را بدون خنثی کردن مظاهر دیگر اجتماعی بر جامعه خواهند گذاشت و در این تأثیر پدیدههایی موفقتر هستند که به همه جنبهها و ملزومات مورد نیاز برای جذابیت بیشتر توجه جدی داشته باشند.
دولتآبادی در ادامه گفت: متأسفانه در مواجهه با مقولهای به نام دین که البته شکل رسمی و قانونی آن در کشور ما دین اسلام و مذهب تشیع است بیشتر از آنکه به مظاهری چشمنواز و پرجذبه آن دقت کرده و پرداخته باشیم، صورتی از آن را تقویت کردهایم که چندان جذبهای نداشته و بیشتر دافعه به وجود آورده است، این در حالی است که همانطور که در طول این ادوار و قرنها، مصائب و تلخیهایی متوجه جامعه اسلام بوده است به همان اندازه و یا شاید هم بیشتر از آن ما بهجت و سرور داشته و داریم که بخواهیم به این بهانه مظاهری اجتماعی را به وجود آوریم که گرایش جامعه را موجب شود.
این کارشناس و مدرس دانشگاه افزود: حتی ما در برخورد با پدیدههای ملی و داستانهای کهن ایرانی نیز بیشتر گرایش به وجه مصیبتبار آن داشته و رغبت ما به سوگ بیشتر از سرور و شادی بوده است؛ در حالی که در برخورد با داستانها و روایات کهن ایرانی بیشمار رویدادهایی وجود داشته و دارند که بتوان به بهانه پرداختن به آنها شادی و نشاط را به جامعه تزریق کرد.
وی تأکید کرد: با چنین فرضی پس به جای آنکه گرایش کودکان و نوجوانان خود را به سوی یک باور غیرمتعارف که مربوط به سایر ادیان الهی و باورهای اعتقادی را تهدید به شمار آورده و درصدد انجام اقدامات سلبی برآییم، بهتر است به زمینههای پررنگ و غنی فرهنگ ایرانی و اسلامی از رهگذر تولیدات و ارائه محصولات فرهنگی و هنری برآمده که ناخودآگاه موجب تغییر گرایش مخاطبان به سوی فرهنگ و باور دیرپای ایرانی و اسلامی میشود بپردازیم.
دولتآبادی در پایان گفت: تولید و ارائه محصولات هنری به ویژه در عرصه هنرهای نمایشی بر پایه معرفی شخصیتهای تأثیرگذار مذهبی و ملی و روایتی جذاب و پرکشش از زندگی آنها همراه با استفاده از مظاهر و ابزار شادیآور و پرنشاط، تولید اقلام فرهنگی و هنری برای اشباع بازار خرید با استفاده از مظاهر و عناصر فرهنگ ایرانی و اسلامی و تبلیغ و معرفی مناسب و درخور از آنها همگی از جمله راههایی است که علاوه بر آنکه حق انتخاب را به عهده خانوادهها و فرزندان ایرانی قرار دادهایم زمینه را برای تغییر نگرش و گرایش آنها فراهم کردهایم.