گروه ادب: قرآن مترجمی، نسخهای خطی است که از سوی وصال شیرازی کتابت شده و از نظر تذهیب، کتابت و جلد نفیس است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، قرآن مترجم یکی از نسخههای نفیس خطی کتابخانه ملی قرآن است که به قلم محمدشفیع شیرازی در سال 1231 قمری کتابت شده است. این قرآن با ترجمه تحتاللفظی خوب از هر جهت بسیار نفیس و شیوه نگارش آن نیز بسیار استادانه است. میرزا کوچک وصال از خوشنویسان چیرهدست اقلام سته در عهد فتحعلی شاه قاجار و محمدشاه قاجار بود. وی علاوه بر این هنر در ادبیات و حکمت الهی و فنون ریاضی به ویژه موسیقی تبحر داشت. به نوشته گلشن وصال، وی شصت و هفت جلد قرآن و هفتصد دعوات کتابت کرده است. نسخه حاضر یکی از آثار قلمی نفیس و ممتاز وی به شمار میرود. در این نسخه دعای قبل و پس از تلاوت در ابتدا و انتهای آن تحریر شده است و درباره مشخصات ظاهری آن نیز میتوان گفت؛ دارای ۲۸۶ برگ، 13 سطر متن، 13 سطر ترجمه، اندازه سطور ۲۰۳x۱۱۵ و قطع ۲۸۴x۱۸۰ است. نوع کاغذ این نسخه نفیس ترمه بوده و به خط نسخ ممتاز و نستعلیق کتابت عالی نوشته شده است. بر روی جلد تزئینات زیبایی وجود دارد که روغنی، بوم سرخ، گل و بوته ختایی و شاه عباسی رنگین و زرین با نقش ترنج؛ نیم ترنج و سرترنج، حاشیه زرین و متن منقوش به گلهای رنگین، حاشیه متن مشکی دارای جداول زرین با گلهای تزئینی و پیچکهای سروی، اندرون زیتونی با حاشیه زرین، همراه با جعبه مخملی لاجوردی است. دو صفحه نخست دارای جداول زرین و خاکستری مجدول سرخ، آبی و زرین که در میان آنها اسامی سور با لاجورد و شنگرف نگارش یافته و حواشی مزین به تذهیب با نقوش اسلیمی زرین و رنگین است. صفحات اول و دوم تماما مذهب مرصع نفیس و پرکار مزدوج با نقوش ترنج و سرترنج زمینه لاجوردی که دعای قبل از تلاوت به قلم رقاع زرین در میان آنها تحریر شده است. صفحات سوم و چهارم مجدول زرین دور سطور، حواشی تماما مذهب مرصع با سرلوح و کتیبه مذهب مرصع بسیار نفیس و عالی متشکل از طرحهای اسلیمی، پیچکهای سروی و گلهای اناری است. صفحات پنجم و ششم نیز با حواشی تذهیب با نقش گلهای شاه عباسی گلبهی و لاجوردی و زرین، مابقی صفحات مجدول زرین دور سطور کمندکشی سرسورهها به قلم رقاع با شنگرف در میان کتیبههای بازوبندی طلاپوش مرصع، تقسیمات اجزاء و حزبها در میان شمسههای زرین و شرفههای رنگین و زر، ترجمه با شنگرف تزئین شده است. امتیاز نسخه خطی قرآن مترجم این است که از هر جهت یعنی جلد، تذهیب و خط نفیس است. محمدشفیع شیرازی که بود؟ محمدشفیع شیرازی (۱۱۹۷-۱۲۶۲ ه.ق) فرزند محمد اسماعیل، ملقب به میرزا کوچک متخلص به وصال و کنیهاش ابومحمد و ابواحمد، از شعرا، ادیبان و خوشنویسان معروف شیرازی در سده سیزدهم هجری بود. وی گاهی آثار خوشنویسی خود را با امضاء «میرزا کوچک» و گاهی با نام «وصال شیرازی» رقم میزد. وی فرزند محمد اسمعیل شیرازی بود.
جد سومش در زمان سلاطین صفویه عامل گرمسیرات فارس بود و جدش میرزا شفیع در دستگاه نادرشاه سمت دبیری داشت. پس از سپری شدن دوران قدرت زندیه میرزا شفیع چندی با پریشانی زندگانی کرد ودر تنگدستی درگذشت. وی چهار فرزند داشت، یکی میرزا قاسم که از مشایخ سلسله ذهبیه بود و دیگری میزا اسمعیل که پدر میرزا کوچک بود. میرزا محمد اسمعیل در خوشنویسی و رقوم و سیاق همتا نداشت. وی در ابتدای جوانی از کار دولتی کنارهگیری کرد و به آذربایجان رفت و سپس به شیراز بازگشت و با دختر میرزا عبدالرحیم شاعر شیروانی ازدواج کرد. از این ازدواج، وصال شیرازی در سال ۱۱۹۷ه.ق به دنیا آمد. کاتبی که از راه کتابت قرآن زندگی میگذراند دیری نپایید که وصال یتیم شد و پدر مادرش سرپرستی وی را برعهده گرفت. پدر مادر نیز پس از دو سال درگذشت و تربیت میرزا کوچک را خالوی او میرزا عبداله تکفل کرد. میرزا عبداله خطی متوسط داشت و از راه نوشتن قرآن امرار معاش میکرد. وصال چون به سن تمیز رسید به درویشی و فقر مایل شد و در طلب مردی کامل بود تا دست ارادت به دامان میرزا ابوالقاسم سکوت زد. با وجود آنکه سلاطین و فرمانروایان راغب بودند وصال را در کنف حمایت خود درآورند، اما وصال کمتر گرد این گونه مجالستها میگشت و از راه کتابت قرآن مجید نیاز مادی خود را برطرف میکرد. وی به فرزندان خود میگفت: شعر نیکو صنعت است ولی شاعری حرفه زشتی است، زیرا آن دریایی از دانش و فنی از حکمت است و این نوعی گدایی. وصال دو روز ایام هفته را صرف تدریس به عموم میکرد. در سن شصت و چهار سالگی چشمش به آب مروارید مبتلا شد و یک سال نابینا بود. پس از آن طبیبی از کرمانشاه چشمش را معالجه کرد. وصال چنان به مطالعه عشق داشت که بعد از معالجه چشم فوراً مطالعه را از سر گرفت و همین امر باعث شد مجدداً نابینا شود. در رجب ۱۲۶۲ ه.ق درگذشت و در بقعه شاهچراغ در شیراز، در جوار مدفن مرشد خود میرزای سکوت مدفون شد.
وصال، شاعر کاتب قرآن وصال از بزرگترین شاعران و ادیبان سده سیزدهم هجری است. دیوان اشعار او نزدیک به سی هزار بیت دارد. وصال در مرثیهسرایی از تمامی شعرا گوی سبقت را ربود. از سرودههای وی دیوان شعر و مثنوی «بزم وصال» است و اتمام مثنوی «فرهاد و شیرین» وحشی بافقی است که ناتمام مانده بود. او همچنین «اطواق الذهب» اثر زمخشری را به فارسی ترجمه کرده است. مهارت وصال در کتابت خط نسخ وصال همه خطوط متداول را خوش مینوشت. آثار متعددی از وی در خط نسخ٬ نستعلیق و شکستهنستعلیق موجود است؛ ولی در خط نسخ بیش از سایر خطوط مهارت داشت و در این خط علاوه بر استواری، ملاحت و لطافت خاصی داشت. وصال شیرازی شش پسر داشت که همه آنها شاعر و خوشنویس بودند و از مشاهیر سده سیزده هجری بهشمار میآیند.