کد خبر: 3467976
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۷
برترین مبتهل کشور پاسخ می‌دهد:

چرا نباید از دعا برای ابتهال استفاده کرد؟/ ساختار ادعیه‌ها ابتهالی نیست

گروه فعالیت‌های قرآنی: سیدکریم موسوی بیان کرد: انتخاب متن دعا برای ابتهال نه فقط منطقی نیست بلکه از بین بردن یک اصل است و آن اصل این است که در کارهای دینی فاصله‌ای مابین وزن آهنگ اجرا و متن آهنگ اجرا نیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، بخش دوم گفت‌وگو با سیدکریم موسوی، مبتهل بین‌المللی کشورمان را در ادامه می‌خوانید؛ بخش اول این گفت‌وگو درباره هنر «ابتهال» با عنوان «تأثیرات ابتهال و قرائت بر یکدیگر در کلام سیدکریم موسوی» روز 22 دی‌ماه در ایکنا منتشر شد.
ابتهال‌خوانی بیشتر در کدام کشورها اجرا می‌شود؟

کشورهای صادرکننده ابتهال به کل دنیا دو کشور بیشتر نیستند و آن هم مصر و سوریه است. دو مدرسه قوی و دو منهاج قوی در ابتهال، مصر و سوریه هستند، حتی نمی‌شود قدرت یکی را بر دیگری ترجیح داد.
تمایل شما بیشتر به کدام یک از این دو مکتب است؟
من ابتهال سوری را در برخی موارد تأثیرگذارتر می‌دانم؛ اما مصر پایه‌گذار ابتهال است.
یعنی پایتخت ابتهال کشور مصر است؟
پایتخت همه آواهای دینی کشور مصر است.
کدام اساتید سوری در ابتهال اثرگذار هستند و تأثیرگذاری آنها بر شما به چه میزان بوده است؟
بنده فوق‌العاده از «منیر عقله» تأثیر گرفته‌ام. کشور سوریه، منشدین و مبتهلین برجسته زیادی دارد که «ابوالخیر الجان» و «توفیق المنجد» از اساسی‌ترین و بزرگترین آنها هستند. در این بین مبتهلان کشور مصر، فوق‌العاده به «توفیق‌المنجد» اجتهاد دارند. ایشان از بزرگترین مبتهلین جهان اسلام است.
اجرای این مبتهلان در دسترس و در سایت‌ها هست؟
دسترسی به سوری‌ها از دسترسی به خیلی از مبتهلین مصر، راحت‌تر است. همین «توفیق المنجد» یکی از مبتهلین همزمان با «مصطفی اسماعیل» بوده است که آثارشان در دسترس است.
خیلی از کارهای توفیق المنجد در محافل قرآنی و رادیو قرآن و سایت‌های دیگر موجود است.
در حال حاضر، کدام شهر در کشور بیشترین مبتهل را دارند، یا در واقع در ابتهال قوی‌تر است؟
بدون اغراق، استان خوزستان و شهر اهواز، بیشترین مبتهلان را دارد و در این زمینه قوی است.  
یکی از بحث‌هایی که در مورد ابتهال وجود دارد، بحث آموزش این هنر اصیل اسلامی است، برای یادگیری تخصصی ابتهال در حال حاضر آموزش‌ها و یا کلاس‌های خاص در کشور وجود دارد؟
خیر؛ متاسفانه دوره‌هایی بااصالت و بااستراتژی مشخص و در چارچوبی که به آن نظارت شود، موجود نیست که قطعاً باید این کار صورت گیرد. با حمایت معاونت قرآن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیت‌هایی انجام شده است که به زودی خبرش منتشر می‌شود.
آیا ضرورتی دارد که مبتهل اشعار و مناجات عربی را حفظ کند و اگر این ضرورت وجود دارد، چه تأثیراتی را به دنبال دارد؟
یک اصلی در خواندن چه ابتهال، چه انشاد، چه قرآن و چه آواز وجود دارد و آن هم این است که وقتی شما متن را حفظ کرده باشید به زاویه‌های دیگری در اجرا می‌پردازید. یک خواننده خوب، خواننده‌ای است که به متونی که قرار است اجرا کند، مسلط‌‌‌‌تر باشد و چه بهتر که حافظ آنها باشد.
در مسابقات ابتهال دیده شده است که داوران اهمیت خاصی به متن و شعر می‌دهند؟ دلیل این کار چیست؟
من مخالف محدود کردن مبتهلین به ادعیه و مناجاتی که در منابع شیعی تأکید شده است، هستم. مبتهل ما از این نظر که داور متن، اگر شعر یا مناجاتی منتسب به ائمه اطهار(ع) ما باشد، نمره بیشتری را به آن خواهد داد، این قبیل اشعار را انتخاب می‌کنند و به نوعی مبتهل را مجبور می‌کنند تا از قصاید و اشعار شعرای بزرگ استفاده نکنند.
دیده شده است که دوستان در پیچ و خم خیلی از ادعیه‌ها می‌مانند. ادعیه‌های خوب ما خیلی از ساختار‌های آنها ساختار ابتهالی نیست، بنابر این نباید در مسابقات، مبتهلان مجبور شوند از اشعار خاصی استفاده کنند. مثل این است که شما را مجبور کنند اذان را به صورت وزنی بگویید، در حالی که اذان وزنی نیست، اذان غیر وزنی است.
هر کدام از سازهای دینی و آواهای دینی، تعریف خودش را دارند و این تعاریف منتسب به متن است یعنی، متن، وزن و نغمه با هم ردیف می‌شوند. شما وقتی دعای صباح و دعای ندبه را بخواهید بخوانید، مطمئنا دعای ندبه یک دعای خبری است، بعضی از اوقات این دعا خبری است و بعضی گویشی از قدیم است. بعضی از فرازها آینده‌نگری است. اما دعایی مانند دعای کمیل، یک دعای مناجاتی است، بنابر این سرعت دعا و حس دعا مطمئنا با ابتهال‌خوانی یکی نیست. در ابتهال‌خوانی شما دنبال این هستید که تشویق را از مستمع بگیرید اما در دعا دنبال این هستید که اشک را از مستمع بگیرید. اینها با هم یکی نیست و کاملاً با هم متفاوت است. بنابر این انتخاب متن، کاری مانند دعا برای ابتهال نه فقط منطقی نیست بلکه از بین بردن یک اصل است و آن اصل این است که در کارهای دینی فاصله‌ای مابین وزن آهنگ و متن آهنگ نیست.
یعنی وقتی که آهنگ تلاوتی است، مطمئناً متن آیات قرآن است و مطمئنا وزن وجود ندارد. منظور من وزن تعریفی ضربی است. اما وقتی مواشحه است یعنی متن حتماً با ساختار تواشیح سازگاری دارد و وزن حتماً تعریفی و قابل نوشتن است.
ابتهال یک کار کاملاً غیر وزنی است، اما کار آهنگین است. متن آن غیر قرآنی است. بنابر این خود آهنگ ابتهال، وزن نخواهد داشت، اما شعر آن وزن خواهد داشت در ادعیه اما متن غیر وزنی است.
یعنی کسی نمی‌تواند بیاید صحیفه سجادیه یا دعای کمیل، دعای مناجات، دعای ندبه دیگر ادعیه را به روش ابتهال بخواند؟
بعضی از تحلیل‌ها و بعضی از ادعیه‌ها موجود در صحیفه سجادیه، اگر قسمتی را در بیاوریم و قبل و یا انتهای یک کار بخوانیم، فوق العاده به کار ما زیبایی می‌بخشد. اما اینکه یک دعا را به صورت کامل ابتهالی بخوانیم امکان‌پذیر نیست. دعا را باید با ساختار دعایی خواند.
پس در واقع گلچین یک مناجات و دعا را ما می‌توانیم به عنوان یک ابتهال اجرا کنیم؟
می‌توان، اما باز هم من این تعریف را به عنوان یک ابتهال، نمی‌توانم، بپذیرم.
ادامه دارد...
گفت‌وگو از امیرحسن توحیدی؛ حافظ، قاری و مبتهل استان تهران
captcha