به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشریه اقتصاد و بانکداری اسلامی در شماره سیزدهم خود مقالهای با عنوان «بررسی موضوع ربا در قراردادهای قرضالحسنه رایج در سیستم تأمین مالی ایران» به قلم محمد لشکری، سیدمحمد حسینی و محمدعلی معدنی منتشر کرده است.
در چکیده این مقاله میخوانیم: ربا در شرع اسلام بهعنوان یکی از مهمترین مفاسد اقتصاد مطرح است که عموماً در قرض مصداق پیدا میکند و از سویی قرض بهعنوان یکی از روشهای تجهیز و تخصیص منابع در بانکداری بدون ربای ایران مورد استفاده است؛ لذا به نظر میرسد که مراقبت از قراردادهای قرض جهت جلوگیری از ایجاد ربا یا شبهه آن ضروری باشد.
استفتائات صورت گرفته از مراجع عظام تقلید و نظراتی که ایشان درباره عملکرد بانکها و برخی صندوقهای قرضالحسنه ابراز داشتهاند، ایرادات مهمی در بکار بردن قرض در سیستم تأمین مالی کشور را ثابت میکند.
این مقاله کوشیده است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و آسیبشناسی عملکرد سیستم تأمین مالی ایران در استفاده از عقد قرض تحت عنوان قرضالحسنه بپردازد.
نتایج بهدست آمده از این تحلیل تأیید دیدگاه برخی مراجع در مورد وجود ربا در قراردادهای قرضی رایج در نظام تأمین مالی کشور را در بردارد. از طرف دیگر این نتایج، حضور این شیوه تأمین مالی را با توجه به ماهیت بانک و همچنین مدل پیادهسازی آن را به دلیل شرایط تورمی اقتصادی ایران مناسب نمیدانند. در انتها جهت برونرفت از چالشهای یادشده پیشنهادهایی ارائه شده است.
علاقمندان میتوانند این مقاله را از این
نشانی دریافت نمایند.
بنده مقاله رو خوندم . فقط همین قدر میتونم نظر شخصی خودمو بگم که جدا جای تاسف داره در مقالاتی که به اسم اقتصاد اسلامی یا بانکداری اسلامی (!) درحال نشره هنوز خلط مبحث و توجیه و تفاسیر وارونه وجود داره!
حقیقت داستان این نیست که از نظر علما ربا حلال یا حرام دسته بندی شده
یا مثلا در توصیف واژه قرض به استناد از مقراض در مکالمات عامیانه عرب که دراصل عربی مدرن هست شرح به این شکل بسط داده میشه !
حقیقت اینجاست که نه از منظر علما و خلایق , بلکه در فضلیت خالق ربا فقط رباست پس درتفکر عقلای اسلام ربا حلال و حرام نمیشه!
بدتر از همه اینجاست که در این تفسیرهای مثلا اسلامی ولی با ماهیت لیبرالی,
خدا به نیازمندان حکم جلال در استفاده از قرض صادر میکنه و به طبقه های دیگه حکم کراهت میده
پس درنتیجه گیری نهایی اساتید
خدا جا رو برای نیازهای بشر و طمع هاش بازگذاشته شده (!)
یا خدا نسخه قرض حسنه رو که خارج از سود مادی هست تجویز میکنه و منفعتی نداره
پس در نتیجه در معیارهای اقتصاد نیست(!) و انگاری نعوذبالله خدا یه پزشک جاهله وبانکداری سراپاسالم ضمانت بقا آدمهاست !
در پایان هم که نتیجه گیری شده بانک ها ارکان انتفاعی جامعه اسلامی هستند و روشون نشده که واضح بگن باقی دستورات خدا کلا غیر انتفاعی (!)
نمیدونم ولی اگه قراره به استناد از اسلام و روایات برای معیشت مردم دکترین تجویز کنیم که هرچی بگیم آخر همه بحث و جدل ها اینه که در هیچ کجای قرآن کلمه بانک قید نشده یا اشاره ای به سازوکاری شبیه به بانک ها هم نیست!
یا اگر قراره سازوکار اسلام واقعی رقم بخوره پس اول از همه فضیلت در کلام خدا هست نه درروایات و احادیث! و اگر خدا در قرآن فرموده :
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ!!!
در اینجا فضلیت قرض حسنه اشاره ای به نیاز و نیازمند نیست بلکه به صراحت خودخداست که همه طیف های بشر رو دعوت به معامله میکنه نه به طور اخص سرمایه دارها رو!
و متاسفم واقعا که علم این علما قائل به غیرانتفاعی بودن حکمت خداست تا جایی که منفعت این کار عظیم غیرمادی هست و انگار خدایی که درهمه جا هست غیر از دنیا, در آخرت با یه چمدون شمش طلا وایساده و منتظره که هرکی تو دنیا قرض حسنه کرد بهش پس بده !
واقعا نمیدونم چرا کسی نیست به این اساتید و علمای اقتصاد بگه کلا سیستم از پایه غلطه و روی غلط که خود اقتصاد مبتی بر بانک هست چزی به اسم درست که اسلام و قرض حسنه باشه ...تا قیامت نمیشه !
شایدم در معنای واقعی از کلمه (( قرض )) جواب علما رو با جمله ای از قدما باید داد که میگن :
موریانه که کاغذ خورد چنانکه سوس جامه پشمینه و موئینه خورد و ارضه که چوب خورد!!!
اساتید قرض و بدهی موافقن ؟