به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، یکی از پرکاربردترین واژهها در علم اقتصاد، چه از نوع متعارف و چه از نوع اسلامی آن واژه مالیات به عنوان یک ابزار قدرتمند در راستای رفع مشکلات دولت و هزینه در راستای بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
روشن است که سیستم دقیق و منضبط مالیاتی نقشی تعیینکننده در رفع نابرابریهای اجتماعی، کاهش رکود، افزایش اشتغال و برطرف کردن سایر مشکلات اقتصادی دارد. در دین مبین اسلام هم تأکید فراوانی بر پرداخت مالیات از جانب امت اسلامی وجود داشته و مالیاتهایی از قبیل خمس و زکات و سایر مالیاتها بر جامعه اسلامی وضع شده است که لازم است به موقع از جانب مسلمانان پرداخت شود تا حاکم اسلامی در راستای بهبود وضعت جامعه از آن استفاده کند.
موضوع مالیاتهای اسلامی و متعارف و وضعیت آن در شرایطی کنونی در جمهوری اسلامی ایران از جمله مواردی است که کمتر بررسی شده و مورد فعالیتهای علمی و تحقیقاتی قرار گرفته است بنابراین لازم است بیشتر مورد توجه پژوهشگران و مخصوصا رسانهها قرار بگیرد.
برای بررسی بیشتر این موضوع، با حجتالاسلام والمسلمین غلامعلی معصومینیا، عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میآید:
ایکنا: ابتدا بفرمائید منظور از مالیاتهای اسلامی چیست و این مالیاتها با توجه به چه شرایطی وضع شده و چه احکام فقهی بر آنان مترتب است؟معصومینیا: از نظر اسلامی برخی از مالیاتهای خاص وجود دارند که شامل خمس و زکات است اما از سوی دیگر علاوه بر خمس و زکات، حکومت اسلامی میتواند مالیاتی را علاوه بر این موارد دریافت کند که بنابر فتوای حضرت امام خمینی(ره) این مالیاتی که دولت علاوه بر خمس و زکات دریافت میکند حکم اضطراری نیست بلکه حکم اولیه است.
براساس فقه شیعه، خمس و زکات دارای تفاوتهایی هستند. اکنون با توجه به شهرنشین شدن بیشتر مردم، نمیتوان به میزان زیادی زکات دریافت کرد اما امکان دریافت گسترده خمس وجود دارد. خمس به خاطر اینکه زائد بر مؤونه است باید در سال پراخت شود و مبلغش زیاد میشود. البته در صورتیکه همه مردم خمس پرداخت کنند اما اگر این خمس کفاف هزینههای دولت را نکرد، حاکم اسلامی این اجازه را دارد که متناسب با نیازها، مبلغ اضافی را وضع کند.
ایکنا: آیا این مالیات جدیدی که دولت در شرایط خاصی وضع میکند شبیه مالیات متعارف میشود یا بخشی از همان مالیاتهای اسلامی است؟معصومینیا: این مالیات شبیه مالیاتها متعارف هستند اما در هر شرایطی نباید اعمال شوند بلکه در شرایطی که مصلحت جامعه ایجاب کرده، درآمد دولت کم شود و کمبود منابع وجود داشته باشد دولت میتواند این مالیاتها وضع کند؛ بنابراین عمده مالیاتهای معروف اسلامی همین خمس و زکات است اما غیر از این موارد دولت اسلامی میتواند مالیاتهای ضروری دیگری را هم از مردم دریافت کند. این امر مقید به مصلحت است و در صورتیکه مصلحت اقتضا کند میتوان دست به چنین کاری زد اما در صورتیکه با همین مالیاتها هزینه دولت تأمین شود باید به آن اکتفا کند.
ایکنا: منظور شما از موارد دیگری که فرمودید غیر از خمس و زکات وجود دارد و فقط در مواقع ضروری میتوان به آنها رجوع کرد چیست و چه کارایی دارند؟معصومینیا: برخی از کفارات در اسلام وجود دارند که همانند کفاره روزه، کفاراتی که در حج یا شکستن قسم واجب میشوند که عمده مصرف کفارات در رابطه با موضوعاتی همانند سایر مالیاتهای اسلامی است. این کفارات بیشتر برای مصرف فقراست و اینگونه نیست که بتوانند در هر زمینهای مصرف کرد؛ البته زکات یا خمس را در جاهای دیگر هم میتوان مورد استفاده قرار داد.
در قرآن آمده است: «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ؛ صدقات تنها به تهيدستان و بينوايان و متصديان [گردآورى و پخش] آن و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود و در [راه آزادى] بردگان و وامداران و در راه خدا و به در راه مانده اختصاص دارد [اين] به عنوان فريضه از جانب خداست و خدا داناى حكيم است» (التوبه/60)
براساس این آیه قرآن، این نوع مالیاتها را باید در راستای کمک به فقرا و مساکین، کارگزاران، تألیف قلوب و آزاد کردن بردگان و هرکاری که در راه خدا بتوان انجام داد، اعم از کارهای فرهنگی و هرکار دیگری که عنوان در راه خدا بتوان به آن اطلاق کرد، مورد استفاده قرار داد.
ایکنا: یعنی این دسته از مالیاتها عمدتا بخشی از اصول سیاست داخلی اسلامی هستند؟ معصومینیا: بله. البته موارد مصرف زکات و خمس زیاد هستند اما موارد مصرف کفارات بدینگونه نیستند و باید صرف فقرا و مواردی شود که بدان اشاره شد.
ایکنا: حال به مقایسه وضعیت مالیات اسلامی و متعارف بپردازیم. در کشورهای غیراسلامی وضعیت دریافت و پرداخت مالیاتها چگونه است؟معصومینیا: در اقتصاد متعارف، مالیاتهایی که وجود دارد عمدتا شامل مالیات بر تولید، مالیات بر مصرف و مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر سود و انواع و اقسام دیگر است. حکومت اسلامی هم میتواند در صورت اقتضا این مالیاتها را از مردم دریافت کند اما در سیستم اسلامی، اسلام از روز اول، مثلا برای تأمین فقرا مالیات خاصی را در نظر گرفته است.
ایکنا: این مالیات بر تولید و درآمد که که فرمودید در اقتصادهای متعارف دریافت میشود، آیا در کشورهای اسلامی به همان شکل اقتصاد متعارف دریافت میشوند، آیا این کپیبرداری از همان است یا تفاوت خاصی بر این مترتب است؟معصومینیا: هرکدام از این مالیاتها اثری دارد؛ مثلا برخی باعث پیشرفت تولید شده و برخی تأثیری بر بهبودی وضعیت تولید ندارد. به عنوان مثال مالیات بر ارزش افزوده ربطی به تولید ندارد و هر کالایی که مصرفکننده از مغازه تهیه میکند باید مبلغی را به عنوان مالیات پرداخت کند. این امر ربطی به تولید ندارد؛ بنابراین هرکدام اثر اقتصادی خود را دارد که در اقتصاد بخش عمومی مورد بررسی قرار میگیرد.
بنابراین مالیاتی همانند خمس که مازاد درآمد افراد است باعث کاهش تولید نمیشود بلکه فقط ممکن است سبب افزایش مصرف شود چراکه معمولا وقتی افراد مشاهده کنند موقع پرداخت خمس در حال فرارسیدن است ممکن است سعی کنند مصارف ضروری و غیرضروری خود را انجام دهند تا خمس کمتری بپردازند؛ البته اگر انگیزه ایمانی انسان قوی باشد ممکن است این کار را انجام ندهد.
ایکنا: البته برخی معقدند خمس و زکات با مالیات متفاوتند و دو امر جداگانه هستند آیا چنین دیدگاهی هم قابل اعتنا هست؟معصومینیا: مالیات یک ابزار توزیع مجدد درآمد است. در اقتصاد یک توزیع و یک توزیع مجدد درآمد وجود دارد. اگر مالیات ابزار توزیع مجدد باشد، خمس و زکات هم مالیات محسوب میشود چون پولی را از شخص دریافت کرده و آن را در راه فقرا و کارهای عامالمنفعه مصرف میکنیم اما در مورد تفاوت باید گفت وقتی شخصی برای مصرف و خرید کالا، بخشی از درآمدش را به عنوان مالیات پرداخت میکند تفاوت چندانی با خمس ندارد و از این جهت مشابه هستند.
اما نکتهای که شاید بتوان به عنوان نقطه تفاوت به آن اشاره کرد این است که در مالیاتهای اسلامی گفته میشود نیازمند قصد قربت است و اگر مسلمانی هر میزان هم که خمس و زکات پرداخت کرده و قصد قربت نداشته باشد تکلیف خود را انجام نداده است. زکات هم همینگونه است بنابراین زکات و خمس اموری مالی - عبادی هستند یعنی هم واجب است انسان مال پرداخت کرده و هم واجب است که قصد قربت داشته باشد اما در مالیات متعارف اگر کسی مالیاتش را با قصد قربت هم پرداخت نکند وظیفه خود را انجام داده است.
ایکنا: وضعیت دریافت و پرداخت مالیاتها در شرایط کنونی در جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی میکنید و چه مکانیزمهایی برای آن طراحی شده است؟ معصومینیا: در ایران در مورد زکات که دولت مشوق گذاشته است در مناطقی که زکات بر مردم واجب میشود اگر آنان این مالیات را پرداخت کنند به میزان زکات پرداختی به آن منطقه بودجه اختصاص خواهیم داد تا صرف آبادانی آن منطقه شود اما در مورد خمس، بین مراجع دو دیدگاه وجود دارد.
عدهای معتقدند اگر فقیه عادل مبسوط الیدی وجود داشته باشد که در رأس حکومت هم باشد، خمس را فقط باید در اختیار وی قرار داد و همانند شرایط کنونی که مقام رهبری، ولی فقیه عادل واجدالشرایط هستند باید خمس در اختیار ایشان قرار گیرد اما عدهای معتقدند خمس را میتوان در اختیار همه مراجع تقلید قرار داد؛ بنابراین اگر معتقد باشیم خمس باید فقط به ولی فقیه داده شود، شبیه مالیاتهای حکومتی است و ولی فقیه در مصارف لازم صرف میکند اما اگر نظر دوم را داشته باشیم طبیعتا به عنوان ابزاری شبیه مالیات در دست دولت نیست و این منابع را در راه خدا مصرف میکنند.
ایکنا: به عنوان سؤال پایانی بفرمائید آیا بر ساختارهای کنونی مالیاتی در جمهوری اسلامی ایران ایرادی وارد میدانید و به نظر شما لازم است تغییراتی در این ساختار ایجاد شود؟معصومینیا: یکی از تفاوتهایی که در خمس و زکات وجود دارد این است که خمس را به صورت اجباری دریافت نمیکنند. قرآن در مورد زکات میفرماید: «خُذ من اموالهم» یعنی این مالیات را از آنان بگیر اما در مورد خمس گفته میشود خودتان آن را پرداخت کنید اما اکنون عمده مردم، خمس پرداخت نمیکنند و به همین دلیل حتی اگر معتقد باشیم حق ولی فقیه است چون عمده مردم مشاهده میکنند که بقیه مردم این مالیات را پرداخت نمیکنند بنابراین نمیتواند به عنوان یک ابزار مورد استفاده حکومت قرار بگیرد و خیلی بر روی آن حساب کرد اما در مورد مالیاتهای متعارف که دولت تعیین میکند، مکانیزمهایی وجود دارد که ولو به اجبار میتوان مالیات را در هر زمینهای از مردم دریافت کرد اما فعلا در مورد خمس چنین مبانیای وجود ندارد.
گفتوگو از اکبر ابراهیمی