کد خبر: 3484894
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۱

خطبه‌ای به عظمت نهج‌البلاغه که می‌توان فاطمه(س) را با آن شناخت

گروه جامعه: ارادت و عشق برخواسته از علم، آگاهی و شناخت خواسته معصومین(ع) از شیعیانشان است؛ برای شناخت هر معصوم، مطالعه آنچه فرموده‌اند بهترین راه‌کار است و مطالعه خطبه حضرت زهرا(س) یکی از بهترین راه‌کارهای شناخت ابعاد تفکری آن حضرت است.

در دنیای پر از شک، شبهه و تفرقه‌افکنی در افکار و اعتقادات، بهترین راه شناخت شخصیت‌های دینی و مذهبی مطالعه موثق ترین سخنرانی ها و نوشته هایی است که از آنها به جای مانده است. به ویژه سخنرانی هایی که در لحظات ویژه و حساس تاریخی و برحه های زمانی مهم ایراد شده‌اند.

چنین سخنرانی ها و نوشته هایی دریچه ای هستند به روی همه انسان هایی که می خواهند حقیقت را خود درک کنند. اگر چه هر فردی به اندازه قدرت اندیشه و تفکر خود می تواند یک متن را درک کند، اما برخی از نوشته ها به حدی از بلاغت و قدرت ارائه اندیشه برخوردار هستند که تعداد افرادی که می توانند آن متن را درک کنند را افزایش می دهد.

نهج البلاغه یکی از این متون است. هر فردی فارغ از دین و مذهبی که به آن معتقد است وقتی سخنرانی های حضرت علی(ع) را می خواند کهنگی و یا خللی در آن نمی باید و در برابر بلاغت و عظمت اندیشه ای که پشت چنین سخنرانی هایی نهفته است لب به تحسین می گشاید. اما چه افسون که شیعیان و محبان علی (ع) تلاش‌هایی در خور برای شناختن و شناساندن این کتاب عظیم انجام نداده اند.

اما افسوس بزرگ تری نیز هست. در کنار نهج البلاغه که کلام امیر المومنین است، خطبه حضرت زهرا(س) که به خطبه فدک معروف شده و بهترین ابزار برای شناخت ابعاد شخصیتی و تفکری حضرت زهرا(س) است، بسیار مهجور واقع شده و توجه در خوری به آن صورت نگرفته است.

کدام زن، در کدام عصر، با کدام تحصیلات، با چه شناختی از جامعه، با چه میزان مطالعه و فکر در کلام وحی و دستورات الهی، با کدام مطالعه جامعه شناختی و رفتار شناختی مربوط به اشخاص و رخ دادها، باچه میزان شناخت از خداوند و دستورات دینی، با چه میزان قدرت اعتماد به نفس و قدرت کلام می تواند سخنرانی انجام دهد که پهلو به پهلوی کل نهج البلاغه در فصاحت، بلاغت، شیوایی، استواری و اتکای بر حقایق بدون کم و کاست راه گشا برای حقیقت طلبان باشد.

کدام روح پاک است که می تواند گواهی دهد: «و گواهى مى‏‌دهم كه معبودى جز خداوند نیست و شریكى ندارد، كه این امر بزرگى است كه اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت و در پیشگاه تفكر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى كه چشم‏ها از دیدنش بازمانده، و زبان ها از وصفش ناتوان و اوهام و خیالات از درك او عاجز مى‏‌باشند».

و اینچنین از دلایل نبوت حضرت رسول(ص) سخن بگوید که: « آن هنگام كه مخلوقات در حجاب غیبت بوده و در نهایت تاریكى‏‌ها بسر برده و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب كارها و احاطه‏‌اش به حوادث زمان و شناسائى كاملش به وقوع مقدرات.

او را برانگیخت تا امرش را كامل و حكم قطعى‏‌اش را امضا و مقدراتش را اجرا نماید و آن حضرت امت‌ها را دید كه در آئین هاى مختلفى قرار داشته و در پیشگاه آتش هاى افروخته معتكف و بت‏‌هاى تراشیده شده را پرستنده، و خداوندى كه شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منكرند ».

و از جایگاه ملت و کلام وحی الاهی بگوید: « شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او و حاملان دین و وحى او و امین هاى خدا بر یكدیگر و مبلغان او بسوى امت‌هایید، زمامدار حق در میانشما بوده و پیمانى است كه از پیشاپیش بسوى‌شما فرستاده و باقیمانده‌‏اى است كه براى شما باقى گذارده و آن كتاب گویاى الهى و قرآن راستگو و نور فروزان و شعاع درخشان است، كه بیان و حجت‌هاى آن روشن، اسرار باطنى آن آشكار، ظواهر آن جلوه‏گر مى‏باشد، پیروان آن مورد غبطه جهانیان بوده و تبعیت از او خشنودى الهى را باعث مى‏‌گردد و شنیدن آن راه نجات است».

خطبه ای که جای جای آن پر است از مثال هایی قابل درک برای همه ادوار تاریخ بشر و یک به یک بیان دلایل صدور احکام الهی است: «پس خداى بزرگ ایمان را براى پاك كردن شما از شرك و نماز را براى پاك نمودن شما از تكبر و زكات را براى تزكیه نفس و افزایش روزى و روزه را براى تثبیت اخلاص و حج را براى استحكام دین و عدالت‏ورزى را براى التیام قلبها و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن دین و آیین و امامتمان را براى رهایى از تفرقه و جهاد را براى عزت اسلام و صبر را براى كمك در بدست آوردن پاداش قرار داد».

و با آگاهی از دلایل رفتار و واکنش مردم سخن می گوید، هشدار می‌دهد و در نهایت با شناخت دقیق و پیش‌بینی رفتار همان‌هایی که در مسجد گرد او جمع شده اند می‌گوید: «پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید كه پشت این شتر خلافت زخم است و پاى آن سوراخ و تاول‏دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد و به آتش شعله‌‏ور خدا كه بر قلبها احاطه مى‏‌یابد متصل است. آنچه مى‏‌كنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته و آنان كه ستم كردند به زودى مى‏‌دانند كه به كدام بازگشت‌گاهى بازخواهند گشت».

و ختم کلام ایشان یک جمله است: «خدا مرا كافى است».

خواندن و تفکر در خطبه حضرت زهرا(س) یک پیشنهاد برای آنهایی است که می خواهند ایشان را بشناسند. «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ؛ بگو آيا كسانى كه مى‏‌دانند و كسانى كه نمى‏‌دانند يكسانند تنها خردمندانند كه پندپذيرند»(سوره زمر آیه 9).

captcha