کد خبر: 3485813
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۷
«قصه زینب و علمدار عشق» منتشر شد؛

«کُشتۀِ از عشق خدا می‌رسد/ عطرِ عزیزِ شهدا می‌رسد»

گروه جهاد و حماسه: منصور نظری، شاعر جوان کشورمان شعری به مناسبت شهادت دو مدافع حرم حضرت زینب(س) سرود و به آنها تقدیم کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)،‌ روز گذشته خبر شهادت سعید مسافر و جمال رضی که از مدافعان حرم حضرت زینب(س) بودند، در حین عملیات مستشاری در سوریه منتشر شد. منصور نظری به همین مناسبت شعری با عنوان «قصه زینب و علمدارِ عشق» را به این شهدای سرافزار تقدیم کرده است.
این شعر در ادامه از نظر می‌گذرد؛
«عطر خوش کرب و بلا در بهار/باز خبر می‌دهد از داغ یار
فاطمه را قوم شهادت‌طلب/قاصدک آورده خبر از حلب  
قاصدک از دشت شقایق به ناز/عطرِ خوشِ عاشقی آورده باز 
قاصدک آورده خبر از دمشق/قصه زینب و علمدارِ عشق
با خودش آورده خبر قاصدک/داغِ دلِ یاسِ کبودِ فدک  
از حلب آورده خبر داغ و درد/غصه جانبازیِ مردان مرد 
خون به رگ شیعۀِ حیدر به جوش/از سر نِی بانگِ اذانی به گوش   
از حلب آری خبری می‌رسد/غرقه‌به‌خون بال و پری می‌رسد
زینبِ غم‌دیده دَوان می‌رسد/فاطمه قد گشته کمان می‌رسد   
یاسِ کبودی نگران می‌رسد/خونِ دل از دیده روان می‌رسد 
از طرفِ شهرِ شهیدان، دمشق/غافله‌ای می‌رسد از راهِ عشق  
بسته به محمل سَحَر اِعجاز را/فاش گرِ کرب و بلا راز را 
کُشتۀِ از عشق خدا می‌رسد/عطرِ عزیزِ شهدا می‌رسد  
غرقه‌به‌خون لاله تنی می‌رسد/کُشتۀِ دور از وطنی می‌رسد 
زیج بلا کرده قمر را رَصَد/عاشق زینب شده‌ای می‌رسد   
عاشق جانبازیِ بر فاطمه/داده شهادت به غمش خاتمه 
قبلۀِ گم‌گشتۀ او در حجاز/سینۀِ او مجمر سوز و گداز
در پی عباس، جمال و سعید/باز علمدار حرم شد شهید     
رخ ز قمر غرقه‌به‌خون آمده/از سر زین ماه نگون آمده 
گشته به جانبازی زینب پسند/قوم قمر غرقه‌به‌خون می‌رسند 
در گذر کوچۀِ تنگِ هراس/باز بهاری شده چشمانِ یاس  
لاله بر او عرض ادب می‌کند/جان به فدایش به حلب میکند
عاشقی از عشق به زینب هلاک/لاله به خون غرقه در آغوش خاک 
دشت حلب بوی بلا می‌دهد/بوی غریب شهدا می‌دهد 
ماتم زهرا دل عاشق گرفت/دشت حلب رنگ شقایق گرفت
خون‌جگر فاطمۀِ مصطفی/گَشته مدافع به حرم از وفا  
حلقه‌به‌گوشان امیر نجف/گِردِ حرم حلقه‌زده صف به‌صف   
قوم قمر، شهره به عباس‌ها/بهر دفاعِ حرمِ  یاس‌ها 
تیغ دو دم کشته برون از غلاف/بر حرم آل علی در طواف
تا نبرد ره به حرم ناکَسی/تا نکند فاطمه دلواپسی 
تا که مگردد دل زینب پریش/قوم قمر راه بلا را به‌پیش
دیدۀ ِناموس علی در دمشق/مانده به ره بهرِ علمدارِ عشق 
آه اگر زینبِ زهرا دَمی/خیره بر او دیدۀِ نامحرمی 
جان به تن شیعه نباشد مگر/چشم حرامی و حرم را نظر 
پای حرامی بنهد در حرم؟!/از کف عباس بیفتد علم؟!
خیمۀ زینب شود آتشکده؟!/شمس وقمر بر سرِ نی سرزده؟!
داعشیان فتح حرم را هوس؟!/زنده نباشد مگر از شیعه کَس   
می‌برد این آل سُعود شَرور/آرزویِ فتحِ حرم را به گور
زینب اگر لب ز لبش واکند/شیعه به پا محشرِ کبری کند 
 لشکرِ عباس، علم‌ها به دوش/عاشق و شوریده و حیدر خروش 
آخته تیغ دو دَمِ ذولفقار/یارِ سلیمانیِ حیدر وقار
فاتح بر شام و یمن تا حجاز/در سَحرِ مکه بخواند نماز 
پیر خراسانی ما میر عشق/فتح حجاز آورد و هم دمشق 
تا که به پایان رسد این راه دور/رهبریِ ما کند او تا ظهور   
ای به حرم میر و علمدارها/فاطمه را قوم وفادارها 
های شهیدان دیارِ حلب/ای همه عشاق شهادت‌طلب 
قوم مدافع به حرم در دمشق/نام شما تا به ابد ثبت عشق 
ای شده بر جلوۀِ حق شاهدان/تا به ابد یاد شما جاودان  
مستِ میِ عشق، جمالِ رضی/کرده تنِ خونیِ تو مُعجزی
معجزه‌ای تا به ابد مُنجلی/معجزۀِ عشقِ به آلِ علی  
در سفر کرب و بلایِ دمشق/گشته سعیدِ اِی تو مسافر به عشق  
فاطمه را کرده اداء عهد و دین/نوش تو را بادۀِ وصل حسین
وه چه سعید است و خوش این خاتمه/نوشِ شهادت ز خُمِ فاطمه  
غرقه‌به‌خونانِ سپاهِ ظهور/باد مبارک به شما این سُرور» 
captcha