ناصر حسونیزاده، فرزند شهید مدافع حرم، فرشاد حسونیزاده در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه این شهید ملقب به سردار عاشورایی بود و آرزوی بزرگی که دائماً آن را از خدا طلب میکرد، رسیدن به مقام شهادت بود، عنوان کرد: با اینکه پدرم به خاطر حضور در دورههای صابرین و خدمت در شمالغرب کشور مشغله بسیار داشت، ولی در تمام مراحل زندگی در کنارم بود و بهترین راهنمای من محسوب میشد.
وی افزود: پدرم سعی میکرد با فرزندش دوست باشد و کوچکترین مشکلات ما را نیز حل میکرد و بهترین دوست زندگیام بود. سال 90 چهار نفر از دوستان پدرم که مدافع حرم بودند، به نامهای جاسم نوری، کجباف، هلیسابی و مختاربند به شهادت رسیدند. میدیدم که پدرم غبطه میخورد و با اینکه در زمان شهادت عمویم در جنگ تحمیلی پدرم حتی قطرهای اشک نریخت، ولی شاهد بودم که برای دوستان مدافع حرمش ضجه میزد و وقتی با وی به فرودگاه رفتیم، متوجه تغییر حالت پدر شدم.
پسر شهید ادامه داد: من اولین نفری از اعضای خانواده بودم که خبر شهادت پدرم را دریافت کردم. حمید باوی یکی از بهترین دوستان پدرم از اهالی اهواز و بازنشسته نیروی هوافضاست. در محل کار شیفت بودم که وی با من تماس گرفت و گفت که پدرم زخمی شده است. من پیش خودم فکر کردم که پدرم زخمی نمیشود. دوباره تماس گرفتم و گفتم که «عمو بابا شهید شده است؟» باوی تایید کرد. گفتم: «نوش جان و گوارای وجودش.» 24 ساعت بعد پیکر پدرم به تهران رسید و به معراج شهدا رفتیم و پیکرش را تحویل گرفتیم.
حسونیزاده گفت: فردی پس از شهادت پدرم نزد ما آمد و گفت که هنگامی که حقوق پدرم 400 هزار تومان بوده است، او نیمی از این مبلغ را به این فرد میداد تا در زندگیاش در نماند. همچنین شنیدم که پدرم به یکی از سربازانش که مجبور بود به جای پدرش کار کند، رسیدگی میکرد.
وی ادامه داد: هر گاه پدرم از سوریه به اهواز برمیگشت به دیدار خانواده شهدا میرفت. وی از میان پنج پیشنهاد کاری که داشت، فرماندهی دفاع از حرم را انتخاب کرد.
سردار فرشاد حسونیزاده، مدافع حرم حضرت زینب(س)، فرمانده اسبق تیپ صابرین، 20 مهرماه 94 در جریان درگیری با گروهکهای تروریستی تکفیری در سوریه به شهادت رسید.