کد خبر: 3505185
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷

سیر ورود واژگان دینی و انقلابی به ادبیات فارسی

گروه ادب: یک محقق و پژوهشگر ادبیات آئینی با اشاره به سیر ورود و کاربرد کلمات مختلف اعم از دینی، انقلابی، قرآنی و ... به حوزه ادبیات فارسی، گفت: در هیچ روزگاری چون عصر انقلاب اسلامی شاهد حضور و وفور کاربرد واژگان اعتقادی، دینی و قرآنی در شعر نبوده‌ایم.

محمدرضا سنگری، محقق و پژوهشگر ادبیات آئینی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) عنوان کرد: تکیه انقلاب اسلامی بر دین اسلام، به‌ویژه اندیشه و فرهنگ شیعی، واژگانی چون جهاد، ایثار، شهادت، شهید، ایمان، قرآن، عاشورا و کربلا را در پی داشت و در هیچ روزگاری چون روزگار و عصر انقلاب شاهد حضور و وفور کاربرد واژگان اعتقادی، دینی و قرآنی در شعر نبوده‌ایم.

سنگری ادامه داد: همچنین در دوره انقلاب با وفور واژگان ویژه این پدیده بزرگ در شعر روبه‌رو شدیم. این واژگان که عمدتاً در فرهنگ واژگان امام خمینی(ره) متداول بود و بر زبان مردم جاری می‌شد، به زودی در ادبیات، به ویژه شعر بازتاب می‌یافت که واژگانی چون استقلال، آزادی، مستضعف، شیطان بزرگ، بسیج، جانباز و اجنبی از آن جمله‌اند.

وی همچنین به ورود واژگان مبارزه و جنگ به طور گسترده در ادبیات انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: با وقوع جنگ تحمیلی واژگانی که متعلق به ابزار جنگی مانند توپ، موشک، خمپاره، گلوله، تفنگ و مین بود کاربرد فراوانی یافت و در کنار این واژگان، کلماتی چون جبهه، عملیات، خاکریز، زخم، حمله و شبیخون و نام و رمز عملیات‌ها چون یا زهرا(س)، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و یا علی(ع) نیز به درون شعر راه‌ یافت.

سنگری دیگر ویژگی شعر انقلاب اسلامی را استفاده از واژگان عرفان اسلامی عنوان کرد و افزود: تلفیق و ترکیب حماسه و عرفان و معنویت حاکم بر جامعه ایران، پس از انقلاب زمینه‌ساز به‌ کارگیری واژگان عرفان و تصوف مثل عشق، سلوک، منزل، قاف، طلب، حیرت، فنا، لقا، وصل، می، مستی، جام، خرابات، شراب و ساقی در شعر شد. البته این واژگان با همان معنای رایج در عرفان و تصوف به کار نمی‌رفت، حتی عرفان در نگاه و تلقی شاعران و رزمندگان با عرفان و تصوف سنتی متفاوت بود.

این پژوهشگر ادبی به استفاده از واژگان حماسی در شعر انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: مبارزه، نبرد، ایستادگی و شهادت باعث شد که در ادبیات انقلاب، واژگان حماسی چون نبرد، پاکبازی، ایستادگی و پایداری، سرفرازی، سربازی، شور، کوه، آسمان، خان و صخره و شخصیت‌های حماسی و اسطوره‌ای چون رستم، سیاووش و بیژن و ابزار حماسی چون اسب، گرز، تیغ، سپر و نیزه فراوان به کار گرفته شود.

وی ادامه داد: از سوی دیگر در شعر انقلاب اسلامی با کاربرد گسترده نام‌ها مواجه هستیم. چهره‌های انقلابی چون امام خمینی(ره)، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید رجایی و باهنر، سرداران و شهدای جنگ و در مقابل چهره‌هایی چون صدام، ریگان، بوش، ملک فهد و در کنار آنها کشورهای معارض با انقلاب مانند آمریکا، اسرائیل، انگلستان و عراق فراوان مطرح می‌شود. البته ستایش چهره‌های والا و محبوب انقلاب تداعی قصاید گذشته نیست و ستایش در این دوره نه از نظر ساختار و نه نوع مدح و توصیف قصاید گذشته را به یاد نمی‌آورد، همچنان‌که رویارویی با شخصیت‌های منفی نیز شیوه هجو و هزل گذشته را تداعی نمی‌کند.

سنگری تاکید کرد: با پیروزی انقلاب اسلامی، با ورود نمادهای واژگانی تازه به ادبیات که ریشه در فرهنگ دینی و مذهبی دارند رو به‌ رو شدیم که از جمله آنها می‌توان به نمادهایی چون چاه، نخل، دشنه، نماز، موج، محراب، صبح، قافله و بیداری اشاره کرد. به کارگیری این نمادها در شعر جوان انقلاب چشمگیرتر است، ضمن اینکه نمادهای شعر پیش از انقلاب مانند ققنوس، کبوتر، قاصدک، شفق، فلق، پرستو، سیمرغ، چلچله، لاله و شقایق نیز به وفور در شعر حضور و نفوذ می‌یابد.

وی گفت: در کنار این نمادها، شخصیت‌های نمادین به ویژه شخصیت‌های دینی چون یوسف، ابراهیم، مالک اشتر، سلمان، مسیح، علی(ع)، زینب(س)، نوح، عمار و اسماعیل نه تنها در سروده‌ها که در داستان‌ها نیز دیده می‌شود.

captcha