وقتی ورزشکاری دوپینگ میکند، یا مرتکب حرکتی ناجوانمردانه در حین انجام ورزش میشود پیش از هر فردی خود جامعه ورزشی گریبان او را میگیرد چرا که میداند این غده فردا سرطانی میشود و همه جامعه ورزشی را سرطانی میکند، حتی نزدیکترین یاران ورزشکار خاطی او را رها یا ایزوله میکنند تا عاقبت کار را دیده و خود را اصلاح کند. اخلاق ورزشکاری همان است که برای همه ما ضربالمثل شده است.
وقتی خبرنگاری گاف خبری میدهد، خبری غیر واقعی و گزارشی بدون سند منتشر میکند، یا خبر همکارش از رسانهای دیگر را بر میدارد و به نام خود منتشر میکند، نخست نزدیکترین همکارانش با او برخورد میکنند و سپس رسانهای که او را پذیرفته بازخواستش میکند چرا که اعتبار رسانه و حرفه خبری و اعتماد مردم به جریان خبررسانی را زیر سؤال میبرد. این خبرنگار متخلف و متقلب به سختی در رسانهای دیگر پذیرش میشود چرا که حضورش نقطه تاریکی در ساختار رسانه ایجاد خواهد کرد. این چنین است که یک رسانه اعتماد خود را در نزد مردم حفظ میکند.
وقتی یک قاضی یا وکیلی تخلف میکند حقی را ناحق کرده و به انسانی ظلم میکند نخست خود وکلا یا قضات مقابل او میایستند و او را به پای محاکمه کشانده و این لکه سیاه را از دامن خود میزدایند، و این گونه شأن حرفه خود، حق و حقوق مردم را حفظ میکنند.
وقتی پلیسی اخلاقی عمل نکند، چشمش را بر خلافی میپوشاند، یا حتی وقتی دستوری را مورد سرپیچی قرار دهد، نخست همقطارانش وی را توقیف کرده و به بازرسی و حفاظت که خود متشکل از پلیسهای دیگر است وی را میسپارند در نهایت محاکمه از ریزش اعتماد مردم پیشگیری میکنند.
وقتی معلمی رسالت خود را از یاد میبرد آموزش به نسل آینده را نه به مثابه جهاد که به مثابه فروش علم میپندارد، انجمنهای معلمان او را از خود رانده و منزوی میکنند تا شاید دوباره رسالت معلمی در او زنده شود و دوباره در راه تربیت و تعلم گام بردارد اگر این گونه نبود که دیگر هیچ فردی فرزندش را جهت تحصیل علم به مدرسه نمی فرستاد و دیگر نسل فرهیختهای تولید نمیشد.
این ها همه نمونههایی است که در جامعه هر کشوری و به ویژه ایران وجود دارد هر گروه و اجتماعی که وظیفه خطیری دارد و خطر اینکه حواشی و بی اخلاقی آن را در معرض قضاوت منفی مردم قرار دهد خود دست به پالایش زده و اصول اخلاق حرفهای و فردی را در میان خود و گروه متبوع زنده نگه میدارد مگر نه این است که خالق یکتا میگوید پیش از اینکه دیگران را تغییر دهید به تغییر خود بپردازید و کرامت خود و دیگران حفظ کنید.
حال مدتی است که جامعه پزشکی درگیر یک سری حواشی ناشی از بی اخلاقی یا قصور و خطاهای متعدد شده است، پزشکانی که به تعبیر بسیاری از بزرگان واسطههای شفای الهی بوده و کم نیستند افرادی که این واسطهگری را حکیم وار و پیامبر گونه به نحو احسن انجام میدهند.
اما چه شده که این واسطههای شفا مدتی است در مظان اتهام بیاخلاقی قرار گرفته و روزانه دست کم یک نمونه از بیاخلاقیها یا قصور برخی از اعضای جامعه پزشکی موجب حملات وسیع رسانهای و مردمی در شبکه اجتماعی به این قشر شده است، چه شده که آرام آرام اعتماد جامعه به یکی از مهمترین اقشار جامعه در حال رخت بر بستن است؟
شاید برای این حملات باید به چند سال قبل بازگشت، زمانی که برخی از پزشکان شغل طبابت را با بنگاه معاملات ملکی جابه جا کرده و از مردم پولهای گزاف میگرفتند؛ از همان زمان بود که مردم آرام آرام با دید دیگری به جامعه پزشکی نگریست.
اگر از همان زمان پزشکان خود دست به کار شده و این افراد را معرفی و به محاکمه میکشاندند شاید دیگر حملاتی متوجه آنها نمیشد، بهتر بود آن زمان که سریالی طنز در رابطه با برخی پزشکان متقلب ساخته و برخی واقعیتها در رابطه با قصور و بی اخلاقیها بازگو شد اکثریت جامعه پزشکی به جای مقابله با این سریال خود به بازنگری و پالایش جامعه خود میپرداخت تا شاید امروز دیگر کمتر کسی اتهام اخلاقی به آنها میزد.
اگر پزشکان این همه و در همه جا عملکرد همکاران خاطی را توجیه یا تکذیب نمیکردند، امروز دیگر کسی گردن مسگران شوشتری را به جای گنه آهنگران بلخی نمیزد.
آقایان و خانمهای پزشک! این همه حجم خطا، اما باز هم سکوت جامعه پزشکی! این همه بی اخلاقی و بازهم توجیه که همه گروهها هم افراد بیاخلاق دارند، آری همه گروهها افراد بیاخلاق دارند اما این افراد از آن گروهها حذف و ترد میشوند.
تا اعتماد مردم هنوز به شما وجود دارد به خود آیید، اخلاق را در ویترین و قفسههای کتابخانه نگه ندارید و به صورت عملی به کار بندید و دست به پالایش زده و میکروبها را از بدنه خود بزدایید.
یاسر مختاری